فهرست مطالب
  • نوشته های اندرویدی (2,526)
  • دفتر شـعـــر (1,222)
  • دلنوشته (1,035)
  • متن زیبا (934)
  • عاشخونه ها (879)
  • انرژی مثبت (849)
  • داستانکهای زیبا (542)
  • متفرقه (303)
  • روانشناسی (265)
  • یک ذره کتاب (249)
  • پست های سریالی (249)
  • عکس و مکث (245)
  • بسته جوکها (212)
  • پیام های اوسا (164)
  • یادمون باشه (131)
  • سخنان بزرگان (129)
  • خاطره ها (125)
  • جملکس (118)
  • نهج البلاغه (117)
  • سرگرمی (98)
  • طالع بینی (86)
  • جوک های تابستون 96 (86)
  • آیا میدانید (86)
  • ترانه خونه (85)
  • داستانک های شیخ و مریدان (84)
  • داستان های دینی (77)
  • پیامک تبریک (74)
  • متن سلامتی (64)
  • خندانکس (58)
  • چیستان (57)
  • پیام تسلیت (57)
  • جوک های بهار 95 (57)
  • جوک های تابستان 94 (56)
  • نقاشی های ارسالی (51)
  • مطالب علمی (50)
  • بهلول (47)
  • جوک های تابستان 95 (46)
  • جوک بهمن 93 (41)
  • جوک های بهار 96 (41)
  • جوک های زمستان 94 (40)
  • جوک های آذر 93 (39)
  • خبرنامه (39)
  • دیالوگ های ماندگار (38)
  • داستان های ترسناک (35)
  • جوک های بهار 97 (35)
  • حدیث (34)
  • ساختاری (34)
  • چُس ناله (34)
  • جوک های بهار 94 (32)
  • جوک های زمستان 95 (32)
  • پــیامــک (30)
  • اموزش (30)
  • شرت و پرت (28)
  • ملا نصرالدین (25)
  • زنگ سلامت (19)
  • جوک های پاییز 95 (18)
  • جوک های زمستون 97 (17)
  • جوک های بهار 98 (17)
  • داستان کوتاه علمی (16)
  • جوک های پاییز 96 (16)
  • جوک های پاییز 98 (16)
  • زندگی نامه بزرگان (15)
  • دروصف محرم (15)
  • تست های روانشناسی (13)
  • جوک های پاییز 94 (13)
  • دهه شصتیا (13)
  • جوک های بهار 99 (13)
  • جوک های پاییز 97 (12)
  • جوک های زمستان 98 (12)
  • کامنتکس (10)
  • آموزش (10)
  • جوک اسفند 93 (9)
  • نرم افزار ساخت بوت (8)
  • جوک های تابستان 97 (8)
  • جوک های آبان 93 (7)
  • نبرد ها (7)
  • جوک های زمستان 96 (7)
  • گالری (6)
  • خبرنامه ی کلش آف کلن (6)
  • جوک های تابستان 98 (6)
  • داستان های مولانا (5)
  • نرم افزار های متفرقه نیمباز (5)
  • جوک های دی 93 (5)
  • کارگاه داستان نویسی (5)
  • جدا کننده ها (4)
  • نرم افزار ها (4)
  • داستان های تصویری (4)
  • فیلمنامه های طنز و خنده دار (3)
  • آموزش روباتیک (3)
  • بیس های پیشنهادی (3)
  • مپ های عجیب غریب (3)
  • آشپزی (3)
  • نرم افزار تبلیغ در روم (2)
  • نرم افزارهای فلود (2)
  • آموزش کلش آف کلنس (2)
  • مپ های مخصوص کاربران (2)
  • قوانین اتحاد (1)
  • توون هال 7 (1)
  • توون هال 8 (1)
  • توون هال 9 (1)
  • توون هال 10 (1)
  • جوک پاییز97 (1)
  • جوک های تابستان 99 (1)
  • اپ اندروید

    Tag Archives: خنگول

    تو خنگولی


    تو خنگولی و امان از اهل خنگول🤪
    خنگولستانی و شبیه تیمارستان🤯
    اما امان از اهل ریا کارت🤬
    امان از شاه شاهانت🤢
    همان شیخ لعنت الله🤡
    که گه می گوید وگه می خنده
    بلا تکلیف با خود و خنگول و اهلش👀
    کسی نبود که ولی را رو کم کند👅
    یه روزی از روزگاران
    امپراطور عقابی
    با آن پروف عقابش🦅
    ز آن دور دست ها
    خود را به خنگول رساند
    همه اهل خنگول خرسند و شاد😂
    که ولی اباد سازد خنگول را
    اما امان از دل غافل😶
    امان از شانس خنگول😑
    که ستار هم چو شیخ🤔
    که شاید هم
    بدتر از شیخ🤫
    که شاید هم دست شیخ را از پشت بسته🙃
    آمد و خنگول را اباد ساخت😛
    اره او و شیخ خنگول را به تیمارستان مجهز
    با حرف ها و تجهیزات و …😯
    چنان اباد ساختند که نگم☹
    همه جا را گل و گل کاری کردند که نگم😕
    بیا بگذریم از این ها که اینان را خدا زده به بنده دیگر چه کار😒
    یه لحظه گوش ات را بیار🤐
    این شیخ سر به هوا با مریدان به خوش و می نوش اند🤭
    و این ستار خبیث در رو دوست و اما😳
    گویا به فکر کشتن شیخ و مریدان بید😱
    پادشاهی شیخ رو به پایان بید ای داد😭
    خنگولستان رو به ستار ستان بید ای داد🤔

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    شیخ المریض : به جبران این حرکت نا پسند کثیفت
    عکس بگوری شاعر برره رو میزارم

    تا متوجه چهره واقعی شاعر الچرکو سمپاش نوار یوخی نفلت المدام بشن

    این شما و این چهره واقعی سمپاش بگوری شاعر برره هستند

     

    5 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    دفتر شـعـــر

    دفترچه خاطرات | اولین چت ها


    سلوم به بروبچ خنگولستان

    میخوام یه سری خاطره از اولین چت هایی که داشتم براتون بگم

    خب اولین چت کردن من و فضای مجازی من مربوط میشه به تقریبا پنج شیش سال پیش

    اون موقه ها برنامه های چتی که الان هست ، مثه تلگرام و واتساب و نمیدونم و فلان و بهمان نبود

    اون موقع پیشرفته ترین برنامه چت یه برنامه بود به اسم نیم باز ،یه ایکون نارنجی رنگ داشت

    که هم برای سیستم اومده بود و هم برای گوشی

    من اوایل گوشی خوب نداشتم ، گوشیم ازین ساده ها بود

    ولی بخاطر اینکه کنکور دولتی در اومدم ، بابام برام لب تاب خریده بود که هنوز دارمش و کارام و کارای خنگولستان رو با همون انجام میدم

    این نیم باز ، هم چت شخصی داشت ، یعنی با یه نفر چت میکردی نفر به نفر

    و هم گروه چت که بش میگفتن چت روم

    چون با سیستم میرفتم ، برنامشون برای چت روم خراب بود و کار نمیداد

    پس فقط چت نفر به نفر داشتم

    یه خصوصیتی که این نیم باز داشت ، یه روبات داشت این روبات کارش این بود که شانسی متصلت میکرد به یه غریبه

    خب حالا از اینجا به بعدش باحاله

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    فکر کنید یه پسره گییییییییج و منگ که تنها تکنولوژی پیشرفته که دم دستش بود آتاری دستی بوده
    میاد تو فضای مجازی

    *fekr* *fekr*

    بعد ما خونه اینترنت نداشتیم ، لب تاب رو که بردم دانشگاه ،از اینترنت خوابگاه وصل میشدم

    اولین بار که رفتم تو این روباته

    روباته پیام داد شما یه یه غریبه وصل شدید ، سلام کنید

    منم یهو ذوق مرگ شدم گفتم سلااااااام غریبه 😂😂💃

    یارو پیام داد

    m or f

    ( که بعد ها فهمیدم منظورش جنسیته )

    منم که یه گیییییج و منگ زدم

    A

    بعد پایینش نوشتم یعنی اصخر هستم شما ؟؟

    یارو دوتا شکلک اینطوری فرستاد

    😐😒

    بعدم قطع ارتباط زد

    روباته پیام داد اتصال شما با غریبه قطع شد

    برای اتصال مجدد اقدام کنید

    دوباره زدم

    وصل شدم به یه پسره

    اسمش مهران بود

    اینم مثه من داغون و گیج بود ولی چون ساده و اینا حرف میزدیم کلی هم حرف زدیم

    آیدی همو گرفتیم

    خییییییلی داغون بودیم منو این مهران

    مثلن اینا تو این غریبه میگفتن
    asl
    که یعنی اصل بده و مشخصاتت رو بده

    من نمیدونستم

    سریع میپریدم تو پیویه مهران میگفتم مهران تو این غریبه یکی بم گفته

    asl

    یعنی چی ؟؟

    میگفت یعنی فکر کنم تو رو با عسل اشتباه گرفته

    بعد من میرفتم با این پیشفرض که من عسل یارو ام باش حرف زدن

    هی براش ناز میکردم

    میگفتم عزیزم حالا که من عسلتم برام چی میخری ؟؟

    *malos* *malos*

    بعد میدیدم عسل که هیچی من گوزشم نیستم

    *narahat* *narahat*

    خلاصه یه مقداری زمان برد تا یاد گرفتم اصطلاحات چت کردنو

    تو این مدت حسابی از چت کردن با دخترا خجالت میکشیدم

    یه جوری ضایع بودم ؛ که با دختر میچتم پشت لب تاب که هم اتاقیام از قیافم میفهمیدن که طرفی که دارم چت میکنم باش دختره

    خب والا من حتی تو دوران بچگیمم ، کلن اهل زیاد بیرون رفتن ارتباط گرفتن حتی با پسرا هم نبودم

    تو خاطراتم بخونید بچگیم قشنگ معلومه

    بعد برا همین با دخترا توی همین غریبه بیشتر چت میکردیم و ایدی نمیگرفتم یه مدت حرف میزدیم یه ساعت دو ساعت و تموم میشد قطع میشد و دیگه همو نمیدیدیم

    چون این لب تابم دست بچه ها هم میرفت ، اصن دوست نداشتم ایدیشو ببینن یا هر چی

    هنوزم همیطوری ام کلن ادم نمیشم

    *shadi* *shadi*

    من همیشه دستم به طنز میرفت و خنده دار تایپ میکردم

    حتی متن های ساده ایی که عادی میگفتن

    طرفی مقابل که باش چت میکردم اونطرف از خنده میرید تو شلوارش

    *bi_chare* *bi_chare*

    خلاصه بعده چند روزی که چت کردم دیدم عه چه خوبم من ؛ همه میخندن شاد میشن و کیف میکنن

    منم فکر کردم که کلن ملت هر کسی میاد برای چت کردن میخواد بخنده

    تو همین غریبه ها که بشون وصل میشدم

    یهو وصل شدم به یه دختره

    *vakh_vakh* *vakh_vakh*

    خدایا توبه

    *vakh_vakh* *vakh_vakh*

    عاقا ما وصل شدیم به این اصل و اینا رو پرسید

    من عادت نداشتم اصل بگیرم ، ولی خب تا اصل میدادم ،اتومات طرف مقابلم اصل میداد

    من گفتم اره اسمم اصخره ، اونم گفت منم سارینام

    *are_are* *are_are*

    بعد شروع کردیم حرف زدن

    وسط دری وریایی که من براش میگفتم

    این هی میگفت گرممه

    :khak: :khak:

    هی من میگفتم اشکالی نداره

    بعد دوباره یکمی حرف میزدیم این گفت احمق میگم گرممه

    :khak: :khak:

    بعد من میگفتم تو گرمته من احمقم ؟؟

    *bi_chare* *bi_chare*

    میگفت تو چقدر خنگی ، خیلی گرممه

    من میگفتم خو اشکالی نداره این کارا رو که میگم بکن

    یه دوش آب سرده سره حال بگیر تا خنک بشی

    میگفت ای وای ، دوش نمیخوام بگیرم

    :khak: :khak:

    بعد گفتم که باوشه ، کولرو روشن کن ،خنک میشی

    بعد عصبانی شد ، گفت خیلی خری

    *bi asab* *bi asab*

    بعد دوباره حرف زدیم

    از اینور اونور حرف زدیم

    یهو گفتش که بیا پیشم ، من رو تخت دراز کشیدم

    بعد من چمیدونستم ، فکر کردم یه مدل مسخره بازیه میخوایم بخندیم و اینا

    گفتم باووووشه برو کنار که من اومدم زااااارت رفتم پیشش

    *amo_barghi* *amo_barghi*

    بعد شروع کردم تصویر سازی کردن برا خودم

    گفتم وای چقدر عروسک داری

    *yohoo* *yohoo*

    این عکس کیه رو دیوار

    اونم هی میخندید میگفت خیلی خری به قرآن

    بعد گفتم وای من خیلی گشنمه برم از یخچالتون یه چیزی بردارم

    *bandari* *bandari*

    گفت برو تندی بیا

    منم هی مثه اوسکلا صدا در میوردم

    میگفتم قیییییییژژژژژژ

    اون میگفت چی کار داری میکنی ؟

    میگفتم هیچی دره اتاقتو باز کردم

    بعدم مثه اوسکلا به خونواده ایی که تو تصورات خودم ساخته بودم

    سلام احوال پرسی میکردم

    به سلام ملیکم ، چوطور موطوریید ؟ خواهش میکنیم پا نشید

    بعد گفت داری با کی حرف میزنی

    گفتم خونوادتن ، دارند تلوزیون میبینن

    گفت زهره مار تو خونه تنهاییم

    بعد یهو یه تکونی خوردم

    *Aya* *Aya*

    ولی خب ، فکر میکردم هنوز مسخره بازیه

    بعد رفتم دره یخچالشون

    گفتم اوووووه مایکل جکسون

    شما انگاری خیلی پول دارید که این همه خوراکی تو یخچال دارید

    *vakh_vakh* *vakh_vakh*

    اون میگفت زهره مار تندی بیا کارت دارم

    گفتم باوشه الان میام

    یکمی استیکر میوه و اینا براش فرستادم ، گفتم بیا اینا رو هم برا تو اوردم

    گفت ممنون

    بعد من پرسیدم خونوادت رفتن کجا ؟؟

    گفت رفتن مسافرت

    گفتم اع ، خوش بگذره ان شا الله بشون

    بعد اونم گفت اره ، حالا که تنهاییم بیا به ما هم خوش بگذره

    *are_are* *are_are*

    منم گفتم باشه

    من اواز میخونم تو پاشو برقص

    بعد شروع کردم آواز خوندن

    ازون بالا بالا شمرون تا این پایین تهرون

    تو هر جا پا میزاری ، خاطر خواهات فراوون

    پیش خودت خیال کردی که تو درمون هر دردی

    نه جونم این خبر ها نیست ، عزیزم اشتباه کردی

    بعدم خودم قر میدادم و اینا و فکر میکردم که اونم داره قر میده

    یهو گفت وای خدایا تو چقدر احمقی

    *bandari* *bandari*

    یهو گفت نمیخوام بخونی

    *righo_ha* *righo_ha*

    بعد گفت من خیلی گرممه اخمخ

    من گفتم بیا فوتت کنم

    *moteafesam* *moteafesam*

    گفت تو خیلی گیجی پسر

    چی تنته ؟؟

    گفتم شلوار کردی آبی با پیرهن زرد

    *ey_khoda* *ey_khoda*

    بعد گفت وای تو دیگه کی هستی ؟؟

    منم گفتم اصخر هستم

    بعد من فکر کردم که منم باید بپرسم

    گفتم چی تنه توئه

    گفت تاپ سفید ، بعد گفت خیلی گرممه ، بیا لباسامو در بیار

    بعد جا خوردم ، یه چند ثانیه ایی ، هیچ نمیدونستم چی بنویسم

    گفتم که من باید برم دسشوری ، دشوریتون کجاس ؟؟

    گفت پووووفففف برو بیا

    بعد من رفتم تو دشوری

    درو از پشت بستم

    این شروع کرد حرف زدن

    گفت بیا دیگه عزیزم ، منتظرتم

    من لباسامو در اوردم

    بیا با هم کیف کنیم

    بعد من تو توالت نمیمودم بیرون

    گفت داری چیکار میکنی

    بعد من میگفتم که ببین من ازین کارا بلد نیستم

    گفت باره اولته ؟؟

    بعد من گفتم که من فکر کردم مسخره بازیه ، وگرنه اصن نمیومدم تو اتاقت

    گفت اشکالی نداره ، حالا شروع کنیم

    گفتم چی چیو شروع کنیم

    اصن من ایدز دارم ، ایدز میگیری

    میگفت یهو عصبانی شد گفت احمق مجازیه

    *righo_ha* *bi asab*

    بعد نکه خیلی گرمش بود هی خودشو میمالید به دره توالت

    منم میگفتم باو من اصن ماله این حرفا نیستم

    من همیطوری که عادی و اینکارو نکردم ، خدا زدتم ، پیغمبر از روم رد شده

    خدایی بی خیال من نیستم ، ببخشید

    بعد گفتش که بیشعوره اُمل ، یا نمیدونم گفت بیشعوره قومبول

    هی شروع کرد دری وری بارم کردن

    ولی من از توالتشون نیومدم بیرون

    خلاصه خیلی بد بود

    بعد قطع ارتباط زدم

    i am one ommol , or i am one ghombol

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    بعد گوشی خریدم

    تونستم برم توی چت روم ها

    هیچ وقت یادم نمیره

    اولین بازی که خواستم برم داخل یه چت روم

    دنبال یه جایی میگشتم که خلوت باشه

    یه روم پیدا کردم به اسمه اسمان

    نه نفر یا هشت نفر داخلش بود

    پریدم داخلش

    شروع کردیم مسخره بازی و چرت و پرت گفتن و خندیدن





    ツ نمایش کامل ツ
    شیخ المریض
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    خاطره ها

    بسته جوک تابستونی ۶ شهریور ۱۳۹۶


    شوهر: زنگ بزن آمبولانس، حمله قلبیه

    ‏زن: (گوشی شوهرش رو میگیره) ‏زود باش رمز موبایلت رو بگو
    .
    .
    .
    .
    ‏شوهر: ولش کن نمیخواد، احساس میکنم الان بهترم
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    حال و روز این روزهاے شاخای اینستا
    😂
    .
    .
    .
    .
    .
    مامان بہ خدا اگه لباس فرممو تنگ و چسب نکنی من مدرسہ نمیرم
    😂️😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ﮐﻼ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺗﻮ زندگیم ﺭﻳﺎﺿﻲ ﻡ ﺭﻭ 20 ﺷﺪﻡ
    .
    .
    .
    .
    ﺑﻌﺪ ﺑﻐﻞﺩﺳﺘﯿﻢ ﺑﺮﮔﻤﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺩ ﭘﯿﺶ ﻣﻌﻠﻢ ﻭ
    ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﻨﻮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﺶ ﻧﻤﺮﻩ ﺩﺍﺩﯾﺪ

    ﻣﻌﻠﻢ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻌﻠﻪ ﻭ ﺯﺩ 2 ﻧﻤﺮﻩ ﺍﺯﻡ ﮐﻢ ﮐﺮﺩ
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    تو راهپیمای یه دختر پرچم ایرانو با ماژیک کشیده بود رو صورتش

    پریدم پرچم رو بوس کنم
    با کیفش کوبید تو ملاجم!؟!؟

    ایا این بود احترام به پرچم !؟
    😂

    ایا چنین برخوردی با یک شخص وطن پرست صحیح است!؟
    😂

    مرگ بر امریکا
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    یه بارم بابام کنتور گاز رو دستکاری کرد
    .
    .
    .
    .
    .
    روزی ١٣٠٠ تومن اداره گاز باید به ما پول میداد
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    یه صابون نمیزارن تو دسشوییِ پادگان دستمون رو بشوریم

    بعد میگن سرباز زینت کشور است
    😂
    .
    .
    .
    .

    زینتِ کشور دستش عنی باید باشه؟
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    اوایل جنگ بود، زن به شوهرش میگه باید بری کولر بخری، میره تعاونی بهش میگن باید سه ماه بری جبهه

    طرف میره جبهه اسیر میشه بهش میگن چه پیامی برای خانوادت داری؟
    .
    .
    .
    .
    .
    میگه: فقط به گل نسا بگید خنک شدى عَن خانوم؟؟؟😂 😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    شاش قبل از خواب موجب ارامش

    شاش بعد ازخواب موجب سرحالی
    .
    .
    .
    .
    پس همواره بشاش ب این زندگی تا شاد زندگی کنی

    مثانه تان پرشاش…زندگی تان بشاش
    😂

    بخند ولی کپی نکنی ک اگه برسه ب مش کاظم شاشیدن رو حرام اعلام میکنه
    😂😁😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    آبادانیه می ره کارخانه چوب بری استخدام بشه، آقاهه می پرسه: سابقه ای تو کار چوب بری داره؟

    آبادانیه می گه: من می تونم درختای گردو به قطر یک متر رو در مدت 10 ثانیه با تبر قطع کنم

    آقاهه خیلی تحت تاثیر قرار می گیره، می گه: این همه تجربه رو از کجا آوردی؟

    آبادانیه می گه: از کویر لوت

    آقاهه می گه: مرد حسابی! کویر لوت درخت گردوش کجا بود؟!؟

    می گه: پس فکر کردی واسه چی دیگه اونجا درخت گردو پیدا نمی شه؟
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    تو مترو يِ دختره جلوم نشسته بود اول تو چُرت بود

    بعدبلند شد ساندويچ شو از کیفش درآورد و خورد
    بعدگلابي خورد
    بعد آب خورد
    آخرشم نخ دندون كشيد
    .
    .
    .
    .
    منتظر بودم لخت شه ي دوش هم بگيره که دیگه پیاده شد
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    جملۀ سردر دانشگاه آکسفورد: آینده مکانی نیست که به آنجا میرویم، جاییست که به وجود می آوریم. راه هایی که به آینده ختم میشوند، بافتنی نیستند بلکه ساختنی هستند
    😂

    جملۀ سردر دانشگاه صنعتی شریف: خواهرم حجابت را و برادرم نگاهت را حفظ کن!
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    روال دعوا تو مدرسه تو دهه شصت به این شکل بود که

    اول همو مث سگ میزدیم ، ناظم میومد جدامون می کرد
    😂

    بعد تک تک هممونو مث سگ میزد ما ناظمه رو جدا می کردیم
    😂

    بعد زنگ میزد بابامون میومد باباهه هم مث سگ میزدمون ناظمه جدامون می کرد
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    خدایی اینا چه اسماییه که این رپرا میزارن
    😂

    امین فلاکت
    احسان کثافت
    آرمین خباثت
    کامران وقاحت
    آرش شقاوت
    سینا رذالت
    جمشید جرخورده از ماتحت

    به خودشونم میگن هنرمند
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    زیاد از تنهایی ناراحت نباشید
    ‏روزی میرسه که یکی وارد زندگیت میشه
    .
    .
    .
    .
    .
    و تو موقع ریدن هم مجبوری گوشی رو
    با خودت ببری تو دستشوئی
    😂😜

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    این ماجرا کاملا واقعی است

    گفتم : مادر
    گفت : جانم
    گفتم : درد دارم
    گفت : بجانم
    گفتم : خسته ام
    گفت : پریشانم
    گفتم : گرسنه ام
    گفت : بخور از سهم نانم
    گفتم : کجا بخوابم
    گفت : روى چشمانم
    .
    .
    .
    .
    گفتم : پارچ آب برگشت رو فرش

    گفت : اى خدا ذلیلت کنه ، بمیرى راحت بشم از دست
    😂😁😂😂

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    از طرف ميپرسند چرا كوچه شما آسفالت نشده؟
    😂
    .
    .
    .
    .
    ميگه: بسم الله الرحمن الرحيم، باسلام خدمت بينندگان عزيز و پرسنل محترم شهرداري و مقامات قضایی و انتظامی و ریاست جمهوری و خانواده محترم شهدا و مفقودین و ايثارگران عزیز، تمامی پرسنل زحمتکش صدا و سیما، شما خبرنگاران گرامی و همه برادران بسیجی، مسولان شورای شهر و شورای این محلهٔ قشنگ و شهید پرور، عرضم به حضور شما

    من مال اين كوچه نيستم
    😂😜

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ﻣﺮﺍﺣﻞ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ
    ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺸﻬﺎ ﮐﻪ ﺗﺎ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﺯﯾﺮ ﺷﮑﻢ،ﺩﻭﺭ ﭘﺎ ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

    مانتو ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻭﺭﻧﺪ

    ﻟﺒﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﺎ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻭﺭﻧﺪ

    ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

    لنز را در میارن

    گن را در میارن

    ﻣﮋﻩ ﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﮑَﻨﻨﺪ

    ناﺧﻦ ﻫﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

    ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﭘﺎﮐﻦ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

    ﺻﻮﺭﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﯾﻨﺪ

    ﻟﺒﺎﺳﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺭ ﮐﻤﺪ ﺟﺎﺳﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ

    ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻨـــــــــــــــﺪ
    .
    .
    .
    .
    .
    ﭘﺴﺮﻫﺎ: ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻭﺭﻧﺪ

    ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﻮﺷﻨﺪ

    ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻨـــــــــــــــــــــــــﺪ
    .
    .
    .
    .
    ازاتاق فرمان اشاره کردن شلوارکم نميپوشن، ميخوابن
    😂😁😂😂

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    نگاه به نامحرم حرام است مگر اینکه لامصب خیلی خوشگل باشد
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    آیت الله هردمبیلی
    😂

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ﺗﺎ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﺗﻮﻥ ﺩﻋﻮﺍﺗﻮﻥ ﻣﯿﺸﻪ

    ﺳﺮﯾﻊ ﻧﯿﺎﯾﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺰﻧﯿﺪ
    single

    ﯾﮑﻢ ﺟﻨﺒﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻦ

    ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﻣﯿﺸﻪ

    ﻣﯿﺎﻡ ﺑﺰﻧﻢ
    yatim😂
    .
    .
    .
    .
    .
    ﺣﺠﺎﺑﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻦ
    😂

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    روی بسته های خوراکی، جای اینکه بنویسن: از اینجا باز شود
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    باید بنویسن
    “اگه تونستی از اینجا باز کن”
    😂

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    شما چجوري زرشك پلو رو با مرغ ميخورين؟!؟
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    من به يه مرغ گفتم بیا باهم زرشك پلو بخوريم اصلا متوجه نميشد چي ميگم
    😂☹️

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
    ‌‌‌
    چگونه آزار دهنده باشیم؟
    😂✌️
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    وقتی کسی خونه نیست صدای تلویزیون رو تا آخر ببرین بالا و بعد خاموشش کنید

    تا وقتی یکی تلویزیون رو روشن کرد دچارِ ریزِشِ پشم بِشه
    😂✋️‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😂‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦





    ツ نمایش کامل ツ
    قیز قیز
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    جوک های تابستون 96

    بسته جوک تابستونی ۲۷ تیر ۱۳۹۶


    همه… همسایه هاشون یه دختر خوشگله که تو حیاط میگرده
    .
    .
    .
    .
    همسایه ما یه پیرزن داغونه که دائم تو حیاط راه ميره بلند بلند آروق میزنه… بعضی موقع ها هم میگوزه

    اصلا نمیدونم چرا من زنده ام
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    یه بارم سره سفره
    برادرم دُلا شد لیوان برداره

    گــــــــوزید

    عموم از خنـــــده
    لقمه پرید تو گلوش

    اگه کمکش نمیکردیم
    بیچاره داشت خـفــــه میشد
    .
    .
    .
    .
    نتیجه اخلاقی
    وقتی عمرتون به گـــــوزی بنده
    قدره هـــ️ـــمو بدونید

    با️تشکر
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    فداکارترین ادم دنیا
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    اونیه که فیلما رو سانسور میکنه و خودشو به گناه میندازه تا یه وقت ما به گناه نیفتیم
    😂

    خدا خیرت بده داداش رفتی جهنم برات از بهشت موز میارم
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    به مامانم میگم میز مبل واسه گل گذاشتن نیست که
    واسه اینه که من پاهامو بزارم روش کیف کنم
    ☺️
    .
    .
    .
    .
    مامانم برگشته میگه اون جارو که اون گوشه هست واسه خونه تمیز کردن نیست که

    واسه اینه بخوره تو صورتت من جیگرم حال بیاد
    😂
    .
    .
    .
    بنظرتون این مامانه من دارم
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏سلنا گومز
    .
    .
    .
    .
    .
    قدر اون «م» تو فامیلیت رو بدون داداچ
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏دعوام شد یارو با یه سنگ بزرگ بهم حمله کرد
    ولی من فرارنکردم گفتم سنگ بزرگ نشونه نزدنه
    ولی زد
    😂
    .
    .
    .
    .
    ینی میخوام بگم پیشینیانمون گ.وه مفتم زیاد میخوردن
    😂😁😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    بچه محلمون رفته بود خواستگاری خانواده دختره اومدن تحقیق پیش من
    .
    .
    .
    .
    .
    یه‌جوری ازش تعریف کردم که بابای دختره گفت تو خیلی بامرامی تو بیا دخترمو بگیر
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏بابام هرچي واسم ميخريد ٣سايز بزرگتر ميخريد زياد استفاده كنم
    .
    .
    .
    .
    .
    رال كارايیشم جوري بود كه اول گشاد
    اون وسطاش اندازه
    اخراشم تنگ
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    طرف صدوسی کیلوشه اومده میگه چی بخورم لاغر شم
    .
    .
    .
    .
    .
    چی نخورم نه ‌ها، چی بخورم
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏تو ویکیپدیا یکی از سوغات کرج رو نرم افزار و خدمات فناوری اطلاعات نوشته
    .
    .
    .
    .
    ‌.
    ‏مثلا مسافر میاد اینجا واسه خانواده ش نفری یه ویندوز و آفیس میبره
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    يه زماني نمك ميخوردن نمكدونو ميشكستن
    .
    .
    .
    .
    الان نمك ميخورن بعد ميپاشن رو زخمت
    اخرم نمكدونو ميكنن تو چشمت
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏تو مترو دختره با موبایل با دوست پسرش حرف میزد میگفت عزیزم موهات رو زدی شبیه دی کاپریو شدی
    😂
    .
    .
    .
    .
    .
    ده دقیقه بعد دوست پسرش اومد قیافش شبیه مورچه خوار بود
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏پسر پسرداییم رو آوردم آرایشگاه. رو صندلی کودک جلوش اسباب بازی چیدن تا غر نزنه
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    ما بابامون میبردمون میگفت گریه کنی میگم دوباره ختنه ت کنند
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    دوستم گیاه خواره
    رفتم خونشون هرچی گل گیاه تو خونش
    بود رو به عنوان شام گذاشت جلوم
    .
    .
    .
    .
    الان میگوزم بو پارک ملت میاد
    😂😜

    ارسال شده توسط یاسمن

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    با دونفر حرف میزدم گفتم من 2سالگیمو یادمه

    تهرانیه گفت من 1سالگیمو یادمه
    .
    .
    .
    آبادانیه گفت یادش بخیر آبی بود

    گفتیم چی؟

    گفت مقنعه دکتری که بدنیام اورد
    😂😜

    ارسال شده توسط یاسمن

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    نشته بودم جلوی تاکسی، یه دختروپسرعقب نشته بودن که یه دفعه…. دختره جیغ کشید: دستتوبکش کصافت
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    راننده ناموس پرست هم کوبید رو ترمز، پسره رو از ماشین کشید پایین و یه دل سیر باز نجیر ،اچار و
    زدش خونین مالین انداختش گوشه پیاده رو

    سوارماشین که شددختره گفت خوب کاری کردی… اشغال دستشوتاته کرده بودتودماغش
    😂😁😂

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    دیشب دیراومدم خونه
    بابام گفت کجابودی اواره بدبخت؟؟؟

    گفتم: خونه دوستم ورداشت به ۱۰تا از دوستام زنگید
    دمشون گرم هر۱۰تاشون گفتند خونه مابود۲تاشون که دمشـــــــون گرم
    گفتن الان اینجاس خوابه خستس بیدارش نمیکنم
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    اینابه درک من حیرون اون دوستمم که سنگ تموم گزاشت گفت: اینجاس داره نمازمیخونه
    .
    .
    .
    .
    و امــــــــــا رفیـــــق فابم ترکوند دیگه
    صداشوشبیه من کرد و گفت: سلام بابا خیلی خوابم میادبعدابهت میزنگم
    .
    .
    .یعنــــــــــی من خراب رفقـــــــــــامم

    ارسال شده توسط مهدیس

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    خدایا همیشه دل بچه های خنگولستان را شادنگه دار
    ★الهی امین★

    بروبچ خنگولستان
    جوک های تابستون 96

    بسته جوک بهاری ۲ خرداد ۱۳۹۶


    تو این فیلم هندیا مرده دختره رو بلند میکنه رو هوا کلی مسیر میبرتش، میزارتش روی شونه اش اینا
    .
    .
    .
    .
    من یه بار دوست دخترم رو بلند کردم
    اول گو..زیدم
    😂
    بعد کمرم رگ به رگ شد
    😂
    بعد افتادم زمین اونم افتاد روم دوباره گوزی..دم
    😂

    وقتی پاشد دیدم نگوز…یدم
    بلکه ری…دم
    😂

    مرگ بر هندوستان
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    به شیرازیه میگن کدوم یکی از اعضای بدنتو بیشتر دوست داری؟
    میگه کاکو گوشام
    😂😁😂
    .
    .
    .
    .
    میگن چرا

    میگه گوش خود به خود میشنوه نه میخواد بازش کنی نه حرکت بدی نه تلاش کنی
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    یه مرغ مینا خریدم طرف گفت این حرف میزنه آوردمش خونه بهش دونه و غذا دادم گفتم حرف بزن

    نزد گفتم حرف بزن لامصب
    .
    .
    .
    .
    گفت الاغ با دهن پر کسی حرف نمیزنه
    😂
    .
    .
    .
    .
    فهمیدم علاوه بر حرف زدن آداب غذاخوردنش هم از من بیشتره
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    بابا و مامانم رو آوردم کافه براشون کاپوچینو و آیس لاته گرفتم
    😂

    داشتم می‌گفتم با آرامش از قهوه‌تون️ لذت ببرید که
    .
    .
    .
    .
    .
    بابام لیوان خالی‌شو گذاشت رو میز
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏داعشیا فکر ‌کنم صبح به صبح میان تو نت سرچ‌ میکنن بمب‌گذاری، حادثه تروریستی
    .
    .
    .
    .
    .
    هر چی گوگل آورد مسئولیتشُ بعهده میگیرن
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    شروع ماه رمضان: جمعه
    عربستان، قطر، امارات، عمان

    شنبه: بحرین، عراق، ایران، یمن
    .
    .
    .
    .
    خدا رو شکر تو گروه آسونتری افتادیم وصعودمون
    حتمیه
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    خاطراتِ شمال محاله یادم بره ولی
    .
    .
    .
    .
    این چیزایی که شبِ امتحان میخونم رو سر جلسه یادم میره
    😂😁😂😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ﯾﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ
    😂

    ﺑﻬﻤﻮﻥ ﮔﯿﺮ ﺑﺪﻩ ﺑﮕﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﺮﻭﺳﺘﻮ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﺩﺍﺭ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ 😂

    ﻣﺎﻡ ﺑﮕﯿﻢ ﭼﺸﻢ عشقم
    😂

    ﺑﻌﺪ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﯿﻢ ﺑﻌﺪ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﻧﯿﺎ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺳﻮﭘﺮﺍﯾﺰ ﺷﯽ
    😂

    ﺑﻌﺪ ﻭﺳﻂ ﻣﺠﻠﺲ ﺑﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﯾﻬﻮ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﻟﺒﺎﺳﻤﻮﻥ ﺩﮐﻠﺘﺲ
    😂

    ﺧﻮﻥ ﺟﻠﻮ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﻨﻪ ﺳﻤﺘﻤﻮن، ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺳﻔﺮﻩ ﻋﻘﺪ ﺑﺪﻭﺋﻪ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﺷﻮ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻣﻮﻥ ﺑﮕﻪ: ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﻣﺜﻪ ﺁﺩﻡ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﭙﻮﺵ ﺯﻥ؟؟
    😂

    ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﺸﺎﺭ ﻋﺼﺒﯽ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﻨﻪ ﺑﻤﯿﺮﻩ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﯿﻢ ﺍﺯ دستش
    😂
    ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﻋﺼﺒﯽ
    😂
    ﻭﺍﻻﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ
    😂
    ﻣﺘﺘﺘﻨﻨﻨﻔﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﻡ ﺍﺯﺵ
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    دختره عکس تلگرامش با مایو کنار استخره

    رفتم سرقرار اومدم باهاش دست بدم گفت: دستتو جمع کن خوشم نمیاد

    گفتم چرا؟

    گفت منم واسه خودم ی اعتقاداتی دارم
    😂
    ‌.
    .
    .
    الان اومدیم شاه عبدالعظیم نماز بخونیم بر میگردیم
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    یه بارم رفتم ترکیه خواستم تیریپ اختلاف ساعت بیام

    به زنم زنگ زدم گفتم اینجا ظهره. اونجا چی؟

    گفت زهره کدوم خریه؟ بیای ایران جرت میدم
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    هفته دیگه نه رییس جمهور مهمه و نه انتخابات
    .
    .
    .
    .
    هممون نشستیم و با احسان علیخانی گریه میکنیم و منتظر اذانیم
    😂

    قیز قیز
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    بسته جوکها

    آبدیت تکمیل شد


    سلوم به برو بچه های سره حال و با مرامه خنگولستان

     

    عاقا خنگولستان آبدیتش تموم شد

     

    تغییراتی که انجام شده روی این ورژن رو به صورت گذری براتون میگم

     

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

     

    بخش نویسندگی اصلاح شد و برای آپلود عکس راحت راحت شده

    update_screen_farvardin_1396 (4)

    سیستم نمایش پروفایل برای کامنت ها گذاشتیم

    photo_2017-05-09_01-28-53

    اسم نویسنده و زمان ارسال پست ها در لیست قرار داده شده

    photo_2017-05-09_17-47-17

    پاندا رو کلن زیر و رو کردیم

    photo_2017-05-09_17-51-13

    دانلودر از بخش جانبی پاک شد و بجاش یه دانلودر سریع تو ساختار برنامه گذاشتیم برا دانلود های برنامه

    photo_2017-05-09_06-40-23

    بخش موزیک تغییر دادیم تا بهتر بشه

    photo_2017-05-09_17-51-05

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    سیستم عیب یاب اتوماتیک قرار دادیم

    افکت گذاری روی لیست ها

    رنگی نویسی کامنت هم قرار دادیم

    سیستم تغییر عکس های برنامه که صفحه خالی میومد اصلاح شد

    سیستم مشاهده پست های قدیمی تر رو گذاشتیم

    بهبود رابطه کاربری

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    یه مقداری خیلی ازتون معذرت میخوایم بابت این مدت

    ببخشید طول کشید

    خدا شاهده دست تنها بودم
    خیلی فرق میکنه یه اکیپ برنامه بنویس روی یه برنامه کار کنن

    با منی که یه نفره باس میشستم پاش

    بازم عذر میخوام که نتونستیم این چند وقت خوب فعالیت کنم

    ولی ان شا الله از اینجا به بعدشو هستم

    میترکونیم ، میخندیم و میگذرونیم

    قراره یه تابستون فوق العاده داشته باشیم

    ما به نیت نیمه شعبان گذاشتیم آبدیت ها رو ان شا الله همیشه به شادی و خنده باشید

    خدا کنه کسی لغو نصبمون نکرده باشه این مدت

    بچو ها بیاید ببینم کدوماتون هستید کدوماتون نیستید ؟؟

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    ابدیت همین الان
    روی گوگل پلی و روی بازار و مایکت و چهارخونه و پارس هاب رفته

    اونایی که دسترسی به گوگل پلی دارند از اونجا آبدیت کنید که رتبه گوگل پلی بره بالا

    مرسی که تحمل کردید این مدت رو

    خیلی میخامتون ، فقط رو حساب شما ابدیت میکنیم که دور همی بیشتر کیف کنیم

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    خنگولستان را از یکی از روش های زیر دانلود و نصب کنید

    گوگل پلی ◄

    ~~~~~~~~~~~~~

    لینک بازار

    ~~~~~~~~~~~~~
    لینک مایکت

    ~~~~~~~~~~~~~

    پارس هاب ◄

    چهارخونه ◄

    ~~~~~~~~~~~~~

    لینک مستقیم ◄

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    برو بچ اونایی که امکانش رو دارند از گوگل پلی دانلود و آبدیت کنن که آمارمون بره بالا

    *baghal*

    **♥** دلاتون شاد و لباتون خندون *ghalb_sorati*

    شیخ المریض
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    ساختاری

    خندونک بهاری ۸ اردیبهشت ۱۳۹۶


    یارو نوشته من خیلی لاغرم هر کار میکنم چاق نمیشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
    .
    .
    .
    .
    یکی اومده نظر داده رو تردمیل برعکس بدو
    😂😁

    همچین هموطنان خوشحالی داریم ما
    😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏اگه زشتید از این عینک دودی گنده ها که نصف صورت رو میپوشونه بزنید که به زیباسازی شهری کمک بشه
    😂
    .
    .
    .
    .
    من خودم ماسک جوشکاری میزنم
    😂✌️

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    کنار جاده به راننده تاکسی گفتم مناظره‌ها زنده پخش میشن دیگه؟
    .
    .
    .
    .
    با چشمانی پر از ذوق گفت بیا بالا تو مسافر خودمی
    😂

    [آموزش تاکسی گرفتن در شلوغی]

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏از پشتیبانی ایرانسل زنگ زده میگه با شما تماس گرفتیم چرا در دسترس نبودید؟
    .
    .
    .
    .
    منم عذرخواهی کردم بابت آنتن دهی ضعیفم
    😂😁😹🐒😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏چرا تهرونیا که میان شمال فک میکنن اومدن باشگاه؟
    😂

    همه جا با شلوار گرمکن میگردی اشکال نداره
    😂
    .
    .
    .
    .
    ولی اون زیرپوش تنت و پشم و پیلت اصن جذاب نیس گلِ من
    😂😁

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    بـچـه کـه بـودم هـروقـت مـی رفـتـم آپـارتـمـان عـمـه م ایـنـا چنـد دقــیـقـه زل مـی زدم بـه چـراغـهـای راه پـلـه شـون بـعـد خـامـوش مـیـــشـد
    😂
    .
    .
    .
    .
    تـا هـفـتـه پـیـش فـکـر مـی کردم یـه قـدرت خـاص دارم، وقـتـی فـهـمـیـدم تـایـمـر داره کـمـرم شـکـسـت
    ☹️😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    کافیه یه شب با بابات دعوات شه، هر کانالی بزنی داره راجب احترام به پدر میگه
    😂
    .
    .
    .
    .
    حتی میزنی کانال سه داره فوتبال نشون میده ها یهو گزارشگر میگه: حالا رونالدو، که به پدرش خیلی احترام میذاره، پاس میده به کارواخال
    😂😁

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    تو اتوبوس نشستم دارم مجله میخونم خواستم ورق بزنم
    .
    .
    .
    .
    یه نگا کردم دیدم ملت بیشتر از من محو خوندن مجله ان، یهو بلند گفتم خانوما آقایون خوندین؟ بزنم صفحه بعد ؟

    ملت یه صدا گفتن: بععععععععععععععله
    😂😁😹🐒

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏دوم دبستان بودم، اون موقع هنوز: تو لایق بهتر از منی‌
    اختراع نشده بود
    .
    .
    .
    .
    رفتم به سحر دختر همسایمون گفتم دوست دارم گفت من ندارم
    خیلی‌ راحت
    😂😁

    قیز قیز
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    بسته جوکها

    بسته جوک بهاری ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶


    میگن چرا درس نمیخونی
    😂

    الان عرض میکنم خدمتتون

    یه سال ۳۶۵ روزه
    ☺️

    بگو خب
    ☺️

    پنجته و دو روزش روزش جمعه است، میمونه سیصد و سیزده روز
    ☺️

    بگو خب

    حداقل ۵۰ روز تعطیلات تابستانی داریم
    😂
    میمونه ۲۶۳ روز
    ☺️

    بگو خب
    ☺️

    میانگین هر روز ۸ ساعت میخوابیم
    😂

    این میشه ۱۲۲ روز و باقی میمونه ۱۴۱ روز
    ☺️😂

    بگو خب
    ☺️😂

    هر روز یک ساعت برا خودمون وقت بزاریم
    😂

    این میشه ۱۵ روز و باقی میمونه ۱۲۶ روز
    ☺️😂

    روزی ۲ ساعت خورد و خوراک این میشه ۳۰ روز
    😂 و باقی میمونه ۹۶ روز
    😂

    میانگین روزی ۴ ساعت گشت و گذار با دوستان
    😂😁😂😂
    ساعتهای خالی بین کلاسها و رفت و آمد مسیر مدرسه و خونه
    😂😁😂😂

    این میشه ۶۰ روز و باقی میمونه ۳۶ روز
    😂

    بگو خب
    😂

    سی و یک روز تعطیلات رسمی سالانه
    😂😁😂
    میمونه ۵ روز
    😂

    خوب عزیزم ما هم آدمیم سالی ۴ روزم مریض میشیم
    😂😜

    میمونه یه روز
    😂

    چه تصادفی اون یه روزم روز تولدم
    😂😁😂

    تموم شد و رفت
    ☺️😂😜
    .
    .
    .
    .
    امیدوارم همه قانع شده باشن
    😂😁😂

    @~@~@~@~@~@

    پسرخالم ۴ سالشه رو فرش خونمون خرابکاری کرده بود
    😂😜
    .
    .
    .
    .
    .
    مامانشم داشت تو جمع دعواش میکرد اونم با همون لحن بچه گونش گفت: خوب چیکار کنم… سوراخه میریزه دیگه
    😂
    .
    .
    .
    ینی همه پاره شدن از خنده
    😂

    @~@~@~@~@~@

    ترکیب توالت فرنگی و گوشی هوشمند یه‌کاری کرده که
    .
    .
    .
    .
    باید در بزنن یادم بندازن بیام بیرون
    😂😜

    @~@~@~@~@~@

    شما متولد چه ماهی هستین ؟

    فروردین : بد کینه
    اردیبهشت : داغون
    خرداد : نا امید

    تیر : قابل تحمل
    مرداد : گناه کار
    شهریور :بداخلاق

    مهر : خود خواه
    ابان : دو دره باز
    اذر : زیبا، جذاب، بامرام، خوش تیپ، مهربان، با معرفت، باگذشت، با تدبیر، یک مدیر موفق، آینده نگر، اصن عـــالی، هر چی بگم کم گفتم، همه چی تمووووم، فوق العادست این بشر
    ♥♥♥

    دی : محشر، خوشگل و جذاب، همه دوسش دارن، زرنگ و باهوش، شوخ و هنرمند و غیره
    😂
    بهمن: دم دمی
    اسفند: قاتل

    بخدا مدیونین فک کنین من اذر ماهیم بلقیسم دی ماهیه ها
    😂😁😂

    {شوخیه جدی نگیرین}

    *!^^!^^^^!^^!*

    user_send_photo_psot

    oOoOoOoOoOoO

    رفتیم خواستگاری، مامان عروس پرسید: دختر ما رو کجا دیدی؟
    .
    .
    .
    .
    مامانم گفت: والله نیم رخ دخترت تو واتساپ،
    نیم رخ اونطرفیش تو لاین، دستاش تو بیتاک،
    پاهاش تو اینستا
    بعد روهمدیگه جمعش کردم خوشمون اومد اومدیم خواستگاری
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    رفتم شیراز سوارسمند دوستم شدم صبح
    استارتو که زدیم
    .
    .
    .
    .
    .
    اون زنه (سخنگوماشین) گفتش : کاکو الان اول صبح حتما واجبه که بریم بیرون
    😂😁😂😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    حیف نون میره قهوه خونه میگه قهوه لیوانی چند؟

    میگن ۵ تومن
    😂
    .
    .
    .
    .
    میگه شکرش چند ؟؟؟
    میگه اون مجانیه
    😂
    .
    .
    .
    .
    میگه پس ۲ کیلو شکر بده
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    گشت ارشاد حیف نون رو با دوست دخترش میگیرن
    .
    .
    .
    .
    میپرسه: از کجا میاین؟

    حیف نون میگه: از پارک شاهنشاهی

    مأمور گشت میگه: بیشعور نظام عوض شده، الان اسمش شده پارک ملت
    😂

    بعد میپرسه: کجا میرین؟؟

    حیف نون ميگه: میدون ولیعهد

    مأموره میگه: احمق ولیعهد رفت اسمش ولیعصر شده
    😂

    مأمور میپرسه: این خانم کیه باهات؟

    میگه: هفده شهريور

    مأموره عصبانى ميشه ميگه: منو مسخره میکنی؟ 😂

    حیف نون ميگه: نه والله، اسم قدیمش شهناز بوده، الان شده هفده شهريور
    😂😁😂

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    یه آقایی تصادف ميكنه چهارتا بچه اش را ازدست ميده
    .
    .
    .
    .
    یارو ميره دلداريش بده ميگه مرگ شتريه که در خونه همه ميخوابه
    ولی درِ خونه تو ديگه ريده
    😂😜

    ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

    ‏یه بار رفتم دکتر پوست و‌مو، دکتره انقدر پوستش خراب بود
    .
    .
    .
    .
    .
    همچین که وارد اتاق شدم بهش گفتم دکتر فعلا این کرمی که میدم استفاده کن تا بعد
    😂😜

    Tida
     

    7 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    بسته جوکها

    فرات می آید


    abass_moharam_1395

    ^^^^^*^^^^^

    خبر آمد فرات از خویش سر رفته
    فرات از دست ماموران خود ، امسال در رفته
    به پای موجها بر خواسته ، تا مشک خالیه قمر رفته

    ***

    فرات از دور با امواج خود چون دسته ی سینه زنی ، با ذکر جان ارباب می آید
    رقیه صبح چون بر خواست در گوشش صدای آب می آید

    ***

    فرات انداخته نعلین خود را مثله حر امسال بر دوشش
    به پا بوسه رقیه ، گوشواره های خودرا کنده از گوشش
    فرات آمد گرفت از دست بابا و فشرد آرام اصغر را در آغوشش

    ***

    فرات آمد مودب پیش ساقی حرم عباس ، زانو زد
    تمام روضه ها بر عکس شد ، دریا به ساقیه حرم رو زد
    خودم دیدم که در چشم فرات ، آهسته اشک شوق سو سو زد

    ***

    تمام روضه ها بر عکس شد ، عباس روی مرکبش ننشست
    برادر بچه هایت آب میخواهند به روی لبش ننشست

    ***

    نیامد مشک بر دارد برای بچه ها دیگر
    نزد اهل حرم را با همان الله اکبرها صدا دیگر
    نماند از ساقیه بی دست رد دست و پا دیگر

    ***

    فرات امسال اوج روضه اینجور از آخر به اول خواند
    برادر آمده بالای نعش خود ، خدا تصویر را سمت عقب آهسته بر گرداند

    ***

    برادر از سره نعش برادر غم زده پا شد
    عمود از فرق سقای حرم بر خواست ، منها شد
    به سرعت تیر بیرون آمد از مشک و به آغوش کمان برگشت
    و تیر دومی بیرون زد از چشمان پر اشک و به آغوش کمان بر گشت

    ***

    عمو دست چپش بر گشت در جایش
    زمان سمت عقب می رفت و دست راست پیوست با سرعت به اعضایش

    ***

    گرفت از آب ، اشکش را و هستش را
    گرفت از آب مشکش را و دستش را

    ***

    به سمت علقمه نه ؛ که عمو از آب بر میگشت
    عمو از آب بر میگشت و همراه دل ارباب بر میگشت
    به خیمه تاب بر میگشت

    ***

    رسیده روضه حالا در حرم در ابتدای کار
    ولی اینجاس از دیده فرات روضه خوانت انتهای کار

    ♦♦—————♦♦
    500x578_1460013606327097

    شیخ المریض
     

    8 سال پیش

    نوشته شده توسط :
    دفتر شـعـــر

    نمایش بیشتر
    user_send_photo_psot

    ►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄

    اگر زمانی نسبت به کسی احساس عصبانیت و ...

    user_send_photo_psot

    * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

    ️نزدیک خونه پدری یه سرازیری خیلی تند بود از اون ...

    user_send_photo_psot

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    ﺑﯿﺎ و ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﻮﭼﻪ ی"ﻋﻠﯽ ﭼﭗ" ﺑﺰﻥ
    ﺗﻮﯼ ...

    user_send_photo_psot

    *@@*******@@*

    کفشهایم را می پوشم و در زندگی قدم میزنم،

    من زنده ام و زندگی ارزش ...

    user_send_photo_psot

    oOoOoOoOoOoO

    وایساد جلوم
    بزرگترین خندشو بهم زد و گفت : سلام منو یادته ؟

    گفتم ...

    user_send_photo_psot

    داستان های ملا نصر الدین
    ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
    ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻭﺍﺭﺩ ...

    user_send_photo_psot

    ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

    زندگی سینما نیست مثل تئاتر زنده است
    کات نداره
    اگه خرابش ...

    user_send_photo_psot

    بسم رب النور
     زندگینامه بدون تو هرگز
    نقشه بزرگ
    *********◄►*********
    به خدا توسل کردم ...

    user_send_photo_psot

    ای‌ که‌ می‌پرسی‌ نشان‌ عشق‌ چیست‌ *** عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست‌
    عشق یعنی ...

    user_send_photo_psot

    -----------------**--

    ملا و دوستانش بیرون شهر نشسته بودند و مشغول تناول طعام بودند
    ...

    user_send_photo_psot

    سیلام
    دوباره میخوام یه خواب چرت دیگه براتون بگم
    این خیلی باحال نیست ولی ...

    user_send_photo_psot

    ^^^^^*^^^^^

    کِی توانم دیده را محو تماشایت کنم؟
    یک نظر برصورت و چشمان ...

    user_send_photo_psot

    ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○

    پیرمردی در حالی که کودکی زخمی و خون‌آلود را در ...

    text .
    .
    .
    در حال تکمیل کردن سیستم نمایشی سایت .
    .