با زبان
میشود مسخره کرد
میشود روحیه داد
میشود ایراد گرفت
میشود تعریف کرد
میشود دل شکست
میشود دلداری داد
میشود آبرو برد
میشود آبرو خرید
میشود جدایی انداخت
میشود آتش زد
با زبان میشود آتش را خاموش کرد
لحظه ای که شروع میکنیم به حرف زدن حواسمان به زبانمان باشد
پنجشنبه از راه رسيد
و امواتمان
دل خوشند به اين پنجشنبه ها
به يك فاتحه
يك صلوات
يك خدابيامرز
همين هابرايشان يك دنياست
درآن دنيا
شادي روحشان
فاتحه مع الصلوات
از تاریخ 28 تیر ۱۹۳۶ تا 19 مرداد 1396
خب این نقاشی رو هم مریم گلی برامون کشیده
والا ما اینجا همه خنگولیم
تازه یه سریا عنتر برقی اند
یه سریا عنتر درختی اند
کپک گندیده
یه سری هم خل وضعن ، خل و چل
خلاصه انواع جانداران موزی داخل این برنامه زیست میکنن
این رو هم آبجی کرمونیمون فرستیده
خیلی قشنگ درست کردی آبجی کرمونی
واقعن خوبن ، اتاق خواهر زادمه ؟؟
منم تو بچگیم یه عروسک مثه اون موش آبیه داشتم ولی رنگ رنگی بود
توی یکی از عروسک بازی هام که میخواستم مرز رو به روی دشمن ببندم چشمش کنده شد
این نقاشی رو هم عامو برامون فرستیده
مثلن همینطوری نشسته بوده
گفته بزا یه چی بفرستم اینا کیف کنن
این عکس نوشته رو هم تارا برامون فرستاده
این کاربرای ما خیلی عجیبن مثلن همین تارا هستش ها ولی زیر آبیه
خیلی ممنون تارا
واقعن پر از انرژیه
تو هم تو قلب مایی
اینم که معلومه پروفوسور شادی فرستیده
نوشته که
i love khengolestan
we are very stupid
shadi and radvin
منم در جوابش میگم که
ohhhhh , maykel jakson
این نقاشی رو هم اس کی برامون فرستیده
دقیقا شعار ما اینه
به امید روزی که این شعار جهانی بشه
و مثلن میری تو کشورای خارجی میگی ما خیلی اخمخیم
اونا میگن
veeeeeerrrrryyyyy very
این رو هم دخی انزلی چی برامون فرستیده
یه تزئین زیبا با نسل جدید تکنولوژی
همراه با پارچه پیچی دور اشیا
منم وقتی این خواهر زادم (مد امین ) هی حرص میده و اذیت میکنه
با چادر ننم همیطوری تزئینش میکنم که تکون نخوره
نمیدونم کاربرمون با چه طرحی اینو کشیده
ولی من هی احساس میکنم میخواسته بگه
مهمم مهمم
یه وقتم میبینی همیطوری حوصله اش سر رفته بوده
خواسته مار بکشه این شده
تو این حالت کشیده
اوهوع ستاره سهیل رو ببینا
این فائزه خانومم ازین کاربرای قدیمیه
قشنگ دو سه ماه زیر آب بوده کامل
معلوم هست کجایی اصن ؟؟
یه سری از ارادت هایی که بچه ها به خنگولستان دارند
طراحی و نقش آراییه اسم خنگولستانه
واقعن ممنون بابت وقتی که گذاشتی
قشنگ معلومه کشیده کشیده کشیده بعد دیده جاش نمیشه
اینطوری شده
بعدم گفته من دیگه حال ندارم نونش رو گذاشته یه گوشه
این نقاشی رو هم خل و چل برامون کشیده
خیلی نوکریم خلو چل جان
دست و پنجت درد نکنه
خیلی خوب و پر انرژیه
من دفعه اولی که دیدمش فکر کردم نوشته کلوچه
ووی خدا به دور
بعله نقاشمون شکست عشقی خورده
و از دست عاشقی خیلی عصبانیه
خدا یا خودت کمک کن همه عاشقا به عشقشون برسن
الهی آمین
این نقاشی رو هم کاربرمون گفته
بزار ببینم رنگ زمینه عوض کنم ببینم کار میده یا نه
بعد عوض کرده دیده اعع کار میده
از ذوقش فرستاده برامون
بعله این نقاشی هم کاکا پارسا برامون فرستیده
با مضمونه اصخر چقد پشموئه ان شا الله مبارکش باد
بسیار عاشخونه و رمانتیک
یه جمله عاشقونه کم داره من میگم
صدای خدتونو به حالت احساساتی ببرید
با صدای خیلی کم
مثه صدای سلمان خان
خب متن اینه
هزیزم ، من از دوریه تو بسیار حسرت خوردم
حال بیا عواطفمان را در کنار هم گره بزنیم
و بریم پشت شمشادا بشاشیم
این رو هم نازی برامون فرستاده
خیلی جمله مفهومیه
بارک الله
دل به هر کسی نبندید
گاهی مواقع آدم ها از سره تنهایی به کسی پناه میبرند
که شاید اگه موقعیت تنهایی رو نداشتن هرگز بهش پناه نمیبردند
تست هوش بدی نیست
ولی یکمی ایراد داره
مثلن اگه منظور پره پره پر باشه جواب فرق میکنه
ولی اگه منظورش اینه که کدوم یکی آب بیشتری داخل جمع میشه اول
باز متفاوته
ولی فکر میکنم که
منظور سوال اینه که کدوم یکی زود تر حجم آب بیشتری داخلش جمع میشه
و این نقاشی هم از سری نقاشی های
الکی مثلنی های رو مخ اول
فرمودند که
الکی مثلن کاجه
کانون فرهنگی علمی قلم جیغ
کم حرفی رو مخ ، قبلن چوس مثقال کامنت میدادی
الان خو الکی مثلن خیار شدی هیچ کامنت نمیدی
اینم میکس تصاویره تکواندو
همه عکساش یه طرف
اون عکسی که از داداش کوچیکش عصبانی گذاشت یه طرف
اخم کرده بود
خیلی باحال بود
عاقا منم بلدم ازین دیالوگا بسازم
اولی : تا حالا کسی بهت گفته بود وقتی میچوسی چشمای بقیه میسوزه ؟؟
دومی : نهههه ، آخه من فقط با تو راحتم
الله اکبر به این همه عشق و محبت که تو این دیالوگ من بود
این رو هم یکی از کابرا فرستیده
اگه نقاشیه خودش بوده باشه
واقعن فوق العادس
ما شا الله
ان شا الله قلمت استوار باشه
بله این نقاشی هم نقاشمون به شکل انتقادی از میزارن آرایش و زیبایی خانومای امروز
…
ツ نمایش کامل ツ
سلااااااااام دوستاااان
سلاااااااام زندگی
عجب صبحی است امروز
زیباترین صبح خدا در حال اغاز است
سلااااااام ای شاهکاره خلقت
هرطلوعی تولدی دوباره است
وهرتولدی شروعی دوباره
صبحتون بخیر
لبتون خندون
❤دلتون بی غم❤
زندگیتون پرازعشق وامید
اول یه چیز رو باید بگم اگه خوب نبود ببشید
انقدر گریه کردم
انقدر غصه خوردم
تا خنگولو پیدا کردم
دس دس
خنگولو میخواش خیلی خدا
هیچ وقت نمی شم ازش جدا
باورش سخته ولی بیا ببین تو این شبا
انقدر گریه کردم انقدر غصه خوردم
تا بلقیس رو پیدا کردم
اگه بخوای دوستم بشی
ویلای 20 بهت می دم
نوچ نمی خوام
میمون مش غلام رو می دم
نوچ نمی خوامش
دوستان نترسین دکتر رفتم
دکی گفته فعـــــلا سالم هستم
شما هم از آن هایی هستید که معتقدند انسان دارد عمرش را در اینترنت هدر می دهد؟
شما هم از آنهایی هستید که معتقدند آنهایی که عضو هیچ شبکه اجتماعی نیستند، دارند تند تند کتب خطی و به روزترین مقاله های علمی و جدیدترین رمان ها را می خوانند و تند تند پله های ترقی را بالا می روند
و توی مهمانی هایشان شعر سعدی می خوانند و باقلوای خانگی می خورند و تند تند گل می گویند و گل می شنوند
و هیچکس هم تند تند از روی آخرین جوک های تلگرامی اش روخوانی نمی کند؟
خب، من این طور فکر نمی کنم
اینترنت و این دنیای اصطلاحاً مجازی، جذابترین جایی ست که بشر در طول حیاتش توانسته بسازد
حالا این که هرکس چه استفاده ای از آن می کند به خودش مربوط است
عده ای عمرشان را هدر می دهند
(همان کاری که در دنیای اصطلاحاً واقعی می کنند)
و عده ای گنجینه را پیدا می کنند و کشف می کنند و می آموزند و ایده می گیرند و چشم هایشان بازتر از قبل می شود
و از دیوارها و مرزها رد می شوند و به جایی می روند که هرگز نبوده اند
من فرق چندانی بین زندگی در دنیای واقعی و مجازی نمی بینم
ما همان آدم ها هستیم. اگر در دنیای واقعی هی در حال امتاست
کردن رژیم های مختلف لاغری ایم و از این و آن سراغِ «چی بخورم لاغر شم؟» را می گیریم
در دنیای مجازی پیجِ “لاغری در 10 روز” را دنبال می کنیم
اگر اهل مطالعه ایم، ناشران محبوبمان را دنبال و کتاب های جدیدی پیدا می کنیم
اگر کارمان در شهر، دید زدن این و آن و نظر دادن راجع به لباس و هیکل و قیافه دیگران است، در شبکه های اجتماعی توی صفحه “دختران و پسرانِ فلان” می چرخیم و زیر عکس ها کامنتِ
«واه واه چه زشت و چه بد تیپ»
و
«منم اگه انقد آرایش کنم به این خوشگلی می شم»
و
«این که همه جاش عملیه»
می گذاریم
اگر در دنیای واقعی اهل ورزش کردنیم، در دنیای مجازی ویدئوهای “تمرین در خانه بدون وسایل بدنسازی” را تماشا می کنیم. اگر ذاتاً اهل خاله زنک بازی ایم، در اینترنت هم دنبال مکانی با چنین هدفی می گردیم
فحاشانِ دنیای مجازی، خردمندانِ منزه دنیای واقعی نیستند
ما در هر دو دنیا دنبال علایق مان می رویم
دنبال چیزی که واقعاً هستیم. حالا گیریم با کمی ظرافت و مخفی کاری بیشتر
به گمانم این که فکر کنیم اگر شبکه های اجتماعی و کلاً اینترنت وجود نداشت، ما داشتیم به بهترین و مفیدترین شکل ممکن زندگی می کردیم و شاد و خوشبخت و موفق بودیم، بزرگترین فریب خویشتن است
اینترنت و مشتقاتش روی پله ترقی زندگی ما ننشسته اند. اگر این طور فکر می کنید، شکل استفاده تان از این گنجینه را عوض کنید
آنالی اکبرى
موقعی که تقریبا ۸ و ۹ سالم بود با خانوادم داشتیم میرفتیم مهشد مادرم کنارم نشسته بود و از پنجره منظره قشنگ بیرون رو بهم نشون میداد تا اینکه یه چند روز گذشت رسیدیم مهشد
همینکه رسیدیم رفتیم طرف یه ماشینی و توش نشستیم و پدرم شروع کرد بایه مرد که داخل ماشین نشسته بود
یه کم که گذشت باپ پدرم و بقیه رفتیم که یه اتاق برای خودمون بگیریم و بعد از اینکه گرفتیم رفتیم به اتاقه
اتاقش بد نبود تخت خواب داشت تویه اتاقش، و یه حال داشت که یه کم اونور ترش یه اپن داشت که به آشپزخانه میخورد
یه کم استراحت کردیم تا اینکه خستگیمون در رفت… رفتیم بیرون تا یه کم خرید کنیم برای خودمون
هممون باهم رفتیم یه نون خریدیم البته نمیدونم اسم نونش چی بود ولی خوشمزه بود، بعدش داشتیم از یه جایی رد میشدیم که چشمم به انگشترایی به شکل الماس افتاد و هر کدوم یه رنگ افتاد مادرمم دیدکه قشنگه دوتاشو برام گرفت یکیش الماسش قرمز بود اون یکی هم صورتی
بعد از یه کم خرید رفتیم تو حرم که دیدیم چقدر شلوغ اصلا یه وضعی بود
دوتا خواهرم انقدر هول دادن تا رسیدن به حرم و دستشون رو گذاشتن رو ضریح
تا اینکه دیگه نتونستن هول دادن بقیه روتحمل کنن برگشتند و منم پیش پدرم بودم و از خواهرام شنیدم که این اتفاق افتاد
بعد از اون رفتیم تو اون اتاقه ساندویچ خریده بودیم وخوردیم و رفتیم خوابیدیم
صبح که شد ایندفعه بقیه تو اون اتاقه موندن و من و مادرم به بازار رفتیم و مادرم یه چیزایی خرید وبرای منم یه دسته بازی خرید که توش کلی بازی داشت
و بعدا از چند روز اونجا موندن برگشتیم
امیدوارم از اولین خاطراتم که گذاشتم خوشتون اومده باشه
اگه از این خاطرم خوشتون اومد بازم میذارم