هی رد شو از این کوچه و هی دل ببر از ما تو فلسفه ی بودنِ این پنجره هایی... *~*~*~*~*~*~*~* دلم گواه خوبی نمیداد یه حس مزخرف افتاده بود تو وجودم باعث بیقراریم میشد، دستام یخ کرده بودن، قلبم تند میزد، دلشوره که میگن همینه نتونستم طاقت بیارم، با عجله یه لباس دم دستی پوشیدم و خواستم بزنم بیرون که مامان رو دیدم مادر جون کجا میری این وقت شب؟ دروغی سر هم کردم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ من یه دختر خاله دارم که 7سالشه یه پسر خاله دارم که 16سالشه این پسر خالی ما خاص کلاس بزاره رفت واسه اجیش پفک خرید بعدش اومد خونه به اجیش گفت اجی جووونم پفک رو باز کن با داداش بخوریم دخترخاله ی ما هم گفت باشه پسر خالمون هی میگفت من تورو خیلی دوست دارما یکی بفک بر می داشت هی تکرار شد تا رسید یکی پفک پسر خالمون گفت ....من تورو سیلی از خواهرش نوش جان کرد خواهرشم اینجوری خندید گفت منم خیلی تورو دوست دارمااا ولی پفک مهم تره ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ( دخی انزلی چی )
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم