بعد از یه سلام و احوال پرسی ساده که از طرف پدر جلوه چندان دوستانه و خوشایند نبود شروع کرد به گلایه کردن
خانم این پسر شماست
مادرم با شک و خشم و کمی ترس من رو نگاه کرد
معنی این نگاه رو تنها خودم میفهمیدم و بس این یعنی فاتحت خوندس
بله آقا چطور مگه؟
پدرش خونه نیست؟
رنگ از صورت مادرم پرید
ن نه رفته شهرستان
میدونستم که دروغ میگه بابا رفته بود سر کار یکی دو ساعت دیگه هم سر و کلش پیدا میشد
خانم محترم ما تو یه محل زندگی میکنیم این درسته که پسر شما با دوستاش هر روز خدا بیان در خونه من برای زن و بچم مزاحمت درست کنن
چشمام به اندازه یه پرتغال گرد شد
من چه مزاحمتی درست کرده بودم که خودم خبر نداشتم مادرم شرمنده لب گزید و گفت
روم سیاه این بچه نادونه شما به بزرگی خودتون ببخشید به خدا شرمنده ام خودم باهاش حرف میزنم دیگه مزاحمتی برای شما ایجاد نکنه
این پسر با دوستش روبه روی خونه من از دختر من حرف میزدن این خیلی واسه من سنگینه
بحث داشت بالا میگرفت ولی مادرم با مهربونی ذاتیش سر و ته قضیه رو هم آورد
ببین خواهرم من این دفه تو عالم همسایگی به خاطر شما کوتاه میام ولی قسم به خدا اگه دفه دیگه ای در کار باشه آروم نمیشینم
خیلی ممنون من واقعا شرمنده ام بازم ازتون معذرت میخوام، شما چرا خانم عذرخواهیو یه نفر دیگه باید بکنه که اونم ظاهرا زبونشو مار خورده با اجازه، خدا نگهدار
حیف دستم زیر سنگش بود حیف پدر جلوه بود و صد حیف که بی احترامی به بزرگتر رو یاد من نداده بودن وگرنه جوری جوابشو میدادم که دیگه جرات نکنه جلوی مادرم با من اینجوری حرف بزنه نفس عمیقی کشیدم مادرم چپ چپ و با حرص و غضب نگام کرد
بیا برو تو زلیل مرده سنگ رو یخم کردی آبروم رفت جلو مرده
ولم کن مامان سر جدت حوصله ندارم
آره بایدم حوصله نداشته باشی دیگه زدی به جاده ی بی آبرویی کارت به جایی رسیده که مزاحم زن و بچه مردم میشی
چادرشو در آورد و نشست رو پله های ایوون دستاشو چند بار کوبید رو زانوهاش
وای خدا دیدی چه جوری آبروم رفت دیدی چه بلایی به سرم اومد چند بار هم محکم کوبید رو سینش
ای خدا گفتم این پسره آدم شده عقل اومده تو کلش نگو زده تو خط بی آبرویی نگو بی سر و صدا بی حیایی میکنه
از صدای مراسم سینه زنی که مامان راه انداخته بود ارغوان و ننه بانو از در بیرونی اتاق ننه اومدن حیاط ننه بانو عینکشو روی چشمش گذاشت و گفت چی شده ننه؟
دیگه چی میخواست بشه ننه جان این پسره دریده شده چشمش رو دختر مردم هرز پریده خوب شد باباش نیست وگرنه وسط همین حیاط خونشو میریخت
ارغوان مثل سکته ای ها نگام کرد ننه هم در حالی که سعی داشت خندشو که من نمیدونستم دلیلش چیه کنترل کنه گفت
ولش کن ننه جون این بچه آدم نمیشه
دیگه زیاد از حد تحمل کرده بودم مگه گناهم چی بود من چه بی آبرویی کرده بودم فقط از یه نفر خوشم اومده بود مگه جرمه با عصبانیت داد زدم
ادامه دارد
پنجره | قسمت اول ◄
پنجره | قسمت دوم ◄
پنجره | قسمت سوم ◄
پنجره | قسمت چهارم ◄
پنجره | قسمت پنجم ◄
پنجره | قسمت ششم ◄
پنجره | قسمت هفتم ◄
پنجره | قسمت هشتم ◄
پنجره | قسمت نهم ◄
پنجره | قسمت دهم ◄
پنجره | قسمت یازدهم ◄
پنجره | قسمت دوازدهم ◄
پنجره | قسمت سیزدهم ◄
پنجره | قسمت چهاردهم ◄
پنجره | قسمت پانزدهم ◄
پنجره | قسمت شانزدهم ◄
پنجره | قسمت هفدهم ◄
پنجره | قسمت هجدهم ◄
پنجره | قسمت نوزدهم ◄
پنجره | قسمت بیستم ◄
5 سال پیش
ابجی تونی چن قسمت دیگع موندع
5 سال پیش
ابجی تونی چن قسمت دیگع موندع
دیگه آخراشه
5 سال پیش
ابجی تونی چن قسمت دیگع موندع
راستی من ی چن وقت نبودم خعلی کار داشتم
الانم نمیتونم زیاد بمونم غروب شب یا فردا
میام
5 سال پیش
دیگه آخراشه
وااااااااااای
خعلی پر هیجانع
5 سال پیش
وااااااااااای
خعلی پر هیجانع
download
5 سال پیش
download
هلوووووو حضرات هلوووو
چطورین
5 سال پیش
هلوووووو حضرات هلوووو
چطورین
یعنی ما هلو هستیم عایا؟
5 سال پیش
وااااااااااای
خعلی پر هیجانع
از این به بعد هیجان انگیز تر میشه
5 سال پیش
از این به بعد هیجان انگیز تر میشه
خب
پس اگه پسره دهه پنجاهیه
یحتمل قیصر بازی میشه و کار به تیزی و ضامن دار و اینا میرسه
تونی...کجایی که اردلانتو کشتن
پی نوشت
حرفای من شوخیه
جدی نگیرین
5 سال پیش
خب
پس اگه پسره دهه پنجاهیه
یحتمل قیصر بازی میشه و کار به تیزی و ضامن دار و اینا میرسه
تونی...کجایی که اردلانتو کشتن
پی نوشت
حرفای من شوخیه
جدی نگیرین
سلام از کجا می دونی دهه پنجاهی؟؟
5 سال پیش
خب
پس اگه پسره دهه پنجاهیه
یحتمل قیصر بازی میشه و کار به تیزی و ضامن دار و اینا میرسه
تونی...کجایی که اردلانتو کشتن
پی نوشت
حرفای من شوخیه
جدی نگیرین
اگه اردلان بمیره کی داستانو پیش ببره نه بابا اردی بچه خوبیه فقط کتک میزنه خون و خونریزی راه نمیندازه
5 سال پیش
سلام از کجا می دونی دهه پنجاهی؟؟
علم غیب دارم
مزه ریختی باز؟
5 سال پیش
سلام از کجا می دونی دهه پنجاهی؟؟
من گفتم
5 سال پیش
علم غیب دارم
مزه ریختی باز؟
بابا علم غیب
بابا پیامبر
5 سال پیش
علم غیب دارم
مزه ریختی باز؟
مزه نریز بامزه مزه بریز ستار دندوناتو می ریزه
5 سال پیش
بابا علم غیب
بابا پیامبر
بابا بامزه
شکر پاش
قدعسل
شیرین عسل
های بای
ساقه طلایی
5 سال پیش
بابا علم غیب
بابا پیامبر
استغفراله ربی
5 سال پیش
بابا بامزه
شکر پاش
قدعسل
شیرین عسل
های بای
ساقه طلایی
🤨🤨😒😒😒😒
5 سال پیش
استغفراله ربی
صلواتی ختم کنید
5 سال پیش
اگه اردلان بمیره کی داستانو پیش ببره نه بابا اردی بچه خوبیه فقط کتک میزنه خون و خونریزی راه نمیندازه
اردلان مرد هم مرد
شیخ رو میزاریم بجاش
فقط یه نموره داستان از ژانرعشقولانه میره سمت طنز و مسخره بازی
مثلا تا شیخ دختره رو مببینه
بجا اینکه قند تو دلش اب بشه
یه گوز قراحی ول میکنه که زمین و زمان بلرزه
5 سال پیش
اردلان مرد هم مرد
شیخ رو میزاریم بجاش
فقط یه نموره داستان از ژانرعشقولانه میره سمت طنز و مسخره بازی
مثلا تا شیخ دختره رو مببینه
بجا اینکه قند تو دلش اب بشه
یه گوز قراحی ول میکنه که زمین و زمان بلرزه
5 سال پیش
اردلان مرد هم مرد
شیخ رو میزاریم بجاش
فقط یه نموره داستان از ژانرعشقولانه میره سمت طنز و مسخره بازی
مثلا تا شیخ دختره رو مببینه
بجا اینکه قند تو دلش اب بشه
یه گوز قراحی ول میکنه که زمین و زمان بلرزه
کی داستانه همسایه گودزیلا رو خونده؟؟؟
5 سال پیش
صلواتی ختم کنید
الهم صل اله محمد و آل محمد
5 سال پیش
یعنی ما هلو هستیم عایا؟
واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
5 سال پیش
کی داستانه همسایه گودزیلا رو خونده؟؟؟
منظورت در همسایگی گودزیلا هست
5 سال پیش
کی داستانه همسایه گودزیلا رو خونده؟؟؟
اونو که بیلمیرم
ولی داستان همسایه ی گوزوها رو میدونم
همینجا تو خنگولستانه
زنده و لایو
دیفال به دیفال نشستیم پیش هم و زررررررت
5 سال پیش
واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
5 سال پیش
اونو که بیلمیرم
ولی داستان همسایه ی گوزوها رو میدونم
همینجا تو خنگولستانه
زنده و لایو
دیفال به دیفال نشستیم پیش هم و زررررررت
نه چند تا دختر پسرن تو دانشگاه
5 سال پیش
نه چند تا دختر پسرن تو دانشگاه
من خیلی وقت پیشا خوندمش
5 سال پیش
ژاااااااننننننن ژانننننننن قهراتم قشنگه
5 سال پیش
ژاااااااننننننن ژانننننننن قهراتم قشنگه
🤨🤨🤨
5 سال پیش
من خیلی وقت پیشا خوندمش
من دارمش خیلی قشنگه
5 سال پیش
من دارمش خیلی قشنگه
هی تونی
5 سال پیش
من دارمش خیلی قشنگه
من یه گوشیه قراضه دارم شاید بالای هزار تا کتاب و رمان توشه دیگه چشمام در اومده از بس کتاب خوندم
5 سال پیش
🤨🤨🤨
سلام یلدا تو تازه اومدی
اصل بده
5 سال پیش
هی تونی
بله ستار
5 سال پیش
سلام یلدا تو تازه اومدی
اصل بده
13 ساله از البرز
5 سال پیش
من یه گوشیه قراضه دارم شاید بالای هزار تا کتاب و رمان توشه دیگه چشمام در اومده از بس کتاب خوندم
منم کتاب خیلی دوست من ترجیح می دم کتاب باشه چون چشم آدم در میاد
5 سال پیش
بله ستار
فسقلی زیر ابی
5 سال پیش
بله ستار
رمان باغ مارشال از حسن کریمپور رو خوندی
جلد یک و دو ش رو نت هست
یه هفتصد صفحه ای میشه
اول که بخاطر واقعی بودن یه سری شخصیتها و مکان هاش
برا من البته
فوق العاده زنده س
دوم اینکه تا پنجاه درصد عین شرح حال خود منه
5 سال پیش
13 ساله از البرز
خوشبختم
۱۴مشهد
شیدا یا شیما😌😂😂😂
5 سال پیش
رمان باغ مارشال از حسن کریمپور رو خوندی
جلد یک و دو ش رو نت هست
یه هفتصد صفحه ای میشه
اول که بخاطر واقعی بودن یه سری شخصیتها و مکان هاش
برا من البته
فوق العاده زنده س
دوم اینکه تا پنجاه درصد عین شرح حال خود منه
نخوندم ولی شاخکام به کار افتاد همین امروز دانلودش میکنم آخ جون کتاب
5 سال پیش
رمان باغ مارشال از حسن کریمپور رو خوندی
جلد یک و دو ش رو نت هست
یه هفتصد صفحه ای میشه
اول که بخاطر واقعی بودن یه سری شخصیتها و مکان هاش
برا من البته
فوق العاده زنده س
دوم اینکه تا پنجاه درصد عین شرح حال خود منه
5 سال پیش
خوشبختم
۱۴مشهد
شیدا یا شیما😌😂😂😂
خوشوقتم
5 سال پیش
منم کتاب خیلی دوست من ترجیح می دم کتاب باشه چون چشم آدم در میاد
آره هیچی کتاب نمیشه کتاب بوی خاصی میده صفحه که میزنی صدا میده حس و حال بهتری داره من هم کتاب دارم ولی خوب هم قیمت کتاب خیلی گرون شده تازگیا هم پیدا کردن بعضی کتابها تو بعضی از مناطق واقعا سخته
5 سال پیش
نخوندم ولی شاخکام به کار افتاد همین امروز دانلودش میکنم آخ جون کتاب
جلد سه تا پنجش کتابه
رو نت نیست
اما بخدا
چندین تا از شخصیتهاش
و همه ی مکان هاش رو میشناسم
اصلا با یکی دوتا از شخصیتهاش سلام و علیک دارم
اگه فقط یه نموره فاصله ی زمانی نداشتم باهاشون
میتونستم ادعا کنم ممکنه خودم بودم حالا یجورایی دیگه
الان توی شهر سعادت شهر فارس
محل زندگی نویسنده ش
به هرکی بگی درباره ی خسرو
میگه واقعیه
5 سال پیش
جلد سه تا پنجش کتابه
رو نت نیست
اما بخدا
چندین تا از شخصیتهاش
و همه ی مکان هاش رو میشناسم
اصلا با یکی دوتا از شخصیتهاش سلام و علیک دارم
اگه فقط یه نموره فاصله ی زمانی نداشتم باهاشون
میتونستم ادعا کنم ممکنه خودم بودم حالا یجورایی دیگه
الان توی شهر سعادت شهر فارس
محل زندگی نویسنده ش
به هرکی بگی درباره ی خسرو
میگه واقعیه
چرا این جوری میکنی کرم افتاد زیر پوستم باید حتما بخونمشششششش ولی فعلا دارم جان و شوکران رو میخونم
5 سال پیش
آره هیچی کتاب نمیشه کتاب بوی خاصی میده صفحه که میزنی صدا میده حس و حال بهتری داره من هم کتاب دارم ولی خوب هم قیمت کتاب خیلی گرون شده تازگیا هم پیدا کردن بعضی کتابها تو بعضی از مناطق واقعا سخته
اره یه حس خاصی داره آدم حال میکنه با خوندنش
بعد باید کلی وقت بزاری تا کتاب مورد علاقتو پیدا کنی
ولی الان تکنولوژی هست که میتونی یه تیکه از هر کتاب بخونی دانلودش کنی و بخونی
بعد کتاب خریدن حس میخاد بری بگردی
5 سال پیش
چرا این جوری میکنی کرم افتاد زیر پوستم باید حتما بخونمشششششش ولی فعلا دارم جان و شوکران رو میخونم
خودمم کرم افتاد تو جونم که فردا اول صبح
اتیش کنم سمت سعادتشهر
برم طرف قصرالدشت
باغ ضرغامی
خونه ی شهرآشوب
دختر مرحوم ضرغامی
خان و بزرگ ایل باصری
اتیش به جون خودم انداختم باز
5 سال پیش
خودمم کرم افتاد تو جونم که فردا اول صبح
اتیش کنم سمت سعادتشهر
برم طرف قصرالدشت
باغ ضرغامی
خونه ی شهرآشوب
دختر مرحوم ضرغامی
خان و بزرگ ایل باصری
اتیش به جون خودم انداختم باز
برو منم برم دنبال کتابش بگردم
5 سال پیش
خودمم کرم افتاد تو جونم که فردا اول صبح
اتیش کنم سمت سعادتشهر
برم طرف قصرالدشت
باغ ضرغامی
خونه ی شهرآشوب
دختر مرحوم ضرغامی
خان و بزرگ ایل باصری
اتیش به جون خودم انداختم باز
برو بیا واسه ما تعريف کن
5 سال پیش
اره یه حس خاصی داره آدم حال میکنه با خوندنش
بعد باید کلی وقت بزاری تا کتاب مورد علاقتو پیدا کنی
ولی الان تکنولوژی هست که میتونی یه تیکه از هر کتاب بخونی دانلودش کنی و بخونی
بعد کتاب خریدن حس میخاد بری بگردی
آره من خیلی کتاب میخونم اصلا کتاب نباشه زندگی معنا نداره
5 سال پیش
برو بیا واسه ما تعريف کن
چیو تعریف کنم
اینجاها که گفتم
منو میبره به اول جوونی خودم
یجور همذات پنداری
انگار اون شرح حال من تا یه حدودی از روی اون داستان کپی شده
حالا یجورایی دیگه
هیییی زندگی
5 سال پیش
چیو تعریف کنم
اینجاها که گفتم
منو میبره به اول جوونی خودم
یجور همذات پنداری
انگار اون شرح حال من تا یه حدودی از روی اون داستان کپی شده
حالا یجورایی دیگه
هیییی زندگی
آخیییییی
5 سال پیش
آره من خیلی کتاب میخونم اصلا کتاب نباشه زندگی معنا نداره
دقیقا
5 سال پیش
چیو تعریف کنم
اینجاها که گفتم
منو میبره به اول جوونی خودم
یجور همذات پنداری
انگار اون شرح حال من تا یه حدودی از روی اون داستان کپی شده
حالا یجورایی دیگه
هیییی زندگی
خوندن بعضی از کتابها تو موقعیت زمانی خاصی یا تو یه شرایط ویژه خیلی خوبه بعدها که میری سراغ اون کتاب همون حال خوب برات تداعی میشه
5 سال پیش
خوندن بعضی از کتابها تو موقعیت زمانی خاصی یا تو یه شرایط ویژه خیلی خوبه بعدها که میری سراغ اون کتاب همون حال خوب برات تداعی میشه
اره درسته
حالا برا من انگار تاریخ داره تکرار میشه
5 سال پیش
خوندن بعضی از کتابها تو موقعیت زمانی خاصی یا تو یه شرایط ویژه خیلی خوبه بعدها که میری سراغ اون کتاب همون حال خوب برات تداعی میشه
کتاب کلا حس خوبیو به آدما منتقل میکنه
5 سال پیش
اره درسته
حالا برا من انگار تاریخ داره تکرار میشه
حالا همچین میگه تاریخ مگه چند سالته؟؟؟
5 سال پیش
اره درسته
حالا برا من انگار تاریخ داره تکرار میشه
5 سال پیش
کتاب کلا حس خوبیو به آدما منتقل میکنه
5 سال پیش
حالا همچین میگه تاریخ مگه چند سالته؟؟؟
اگه درست گفته باشی که سیزده سالت باشه
من بیست و چهارسال بزرگتر توعم
5 سال پیش
اگه درست گفته باشی که سیزده سالت باشه
من بیست و چهارسال بزرگتر توعم
37 سالته واقعا؟؟؟؟
5 سال پیش
اگه درست گفته باشی که سیزده سالت باشه
من بیست و چهارسال بزرگتر توعم
به اخلاقت نمیخوره 37 سالت باشه
5 سال پیش
37 سالته واقعا؟؟؟؟
نه پس فک کردی ده سالشه
5 سال پیش
به اخلاقت نمیخوره 37 سالت باشه
اخلاقم گوهیه
5 سال پیش
اخلاقم گوهیه
میخوره جون تر باشی
5 سال پیش
اخلاقم گوهیه
تجربه نشون داده آدمهایی که اخلاقشون اینجوریه ته دلشون خیلی مهربونن
5 سال پیش
میخوره جون تر باشی
اتفاقا تو عکسهام پیرتر هم هستم
5 سال پیش
تجربه نشون داده آدمهایی که اخلاقشون اینجوریه ته دلشون خیلی مهربونن
آره ☺️
5 سال پیش
اتفاقا تو عکسهام پیرتر هم هستم
بخاطر مزه هایی که ریختم معذرت
5 سال پیش
بخاطر مزه هایی که ریختم معذرت
مزه ریختی باز؟
5 سال پیش
مزه ریختی باز؟
این واسه دوماه قبله
اون موقع ها موهام نسوخته بود هنوز
دستمم چلاق نشده بود
5 سال پیش
مزه ریختی باز؟
اصلا بهت نمیاد دهه شصتی باشی
5 سال پیش
اصلا بهت نمیاد دهه شصتی باشی
سنه ی چهل و هفت بهم میخوره؟
5 سال پیش
اصلا بهت نمیاد دهه شصتی باشی
اصلا بهت نمیاد
5 سال پیش
سنه ی چهل و هفت بهم میخوره؟
نه ولی دهه شصتی هم نمیخوره بعضی آدما چهرشون انقدر جوون میزنه وقتی سنشونو میگن آدم شاخ در میاره بعضیا هم زود شکسته میشن فک کنم تو از دسته دومی
5 سال پیش
اصلا بهت نمیاد
اخلاقت کلی با خودت فرق داره
5 سال پیش
اصلا بهت نمیاد
خب الهی شکر
بخودم امیدوار شدم
5 سال پیش
سنه ی چهل و هفت بهم میخوره؟
از این به بعد بهت میگم عمو ستار
5 سال پیش
نه ولی دهه شصتی هم نمیخوره بعضی آدما چهرشون انقدر جوون میزنه وقتی سنشونو میگن آدم شاخ در میاره بعضیا هم زود شکسته میشن فک کنم تو از دسته دومی
هِی وایِ من
یعنی اینقدر شکسته و ترک خورده شدم؟
5 سال پیش
اخلاقت کلی با خودت فرق داره
آره راست میگه من همیشه فکر میکردم هم سن سال ماها باشی یکم بز گتر یکم کوچیکتر
5 سال پیش
از این به بعد بهت میگم عمو ستار
اتفاقا تو اپارات
اسم کانالم
پاتوق عامو ستار هستش
5 سال پیش
هِی وایِ من
یعنی اینقدر شکسته و ترک خورده شدم؟
نه نه نه فقط سنت بهت نمیاد
5 سال پیش
نه نه نه فقط سنت بهت نمیاد
یعنی چقدر میخوره سنم باشه؟
5 سال پیش
آره راست میگه من همیشه فکر میکردم هم سن سال ماها باشی یکم بز گتر یکم کوچیکتر
دقیقا منم همین فکرو میکردم
5 سال پیش
اتفاقا تو اپارات
اسم کانالم
پاتوق عامو ستار هستش
خو منم بهت میگم عامو ستار😁
5 سال پیش
یعنی چقدر میخوره سنم باشه؟
میخوره مثلا متولد پنجاهو هفت باشی تا شصت و یک
5 سال پیش
میخوره مثلا متولد پنجاهو هفت باشی تا شصت و یک
خب همینه
من متولد ششم آبانماه سال شصت هستم
5 سال پیش
میخوره مثلا متولد پنجاهو هفت باشی تا شصت و یک
البته نمیدونم شاید کیفیت عکسه خوب نیست
5 سال پیش
خب همینه
من متولد ششم آبانماه سال شصت هستم
تقدیر آدمو زود پیر میکنه
5 سال پیش
خب همینه
من متولد ششم آبانماه سال شصت هستم
زیاد نمیخام فضولی کنم
بحث سن و سال بسه😁😁
5 سال پیش
تقدیر آدمو زود پیر میکنه
بقول شاعر
پیر شدم..پیر تو ای جوونی
5 سال پیش
بقول شاعر
پیر شدم..پیر تو ای جوونی
بچه ها من باید برم جایی خدافظ
ایشالا هممون 444 سال عمر کنیم
5 سال پیش
خب همینه
من متولد ششم آبانماه سال شصت هستم
ستار اون وقتها که بهت گفتم ستار بیابانی واقعا معذرت میخوام فکر میکردم همسن خودمی نمیدونستم پونزده شونزده سال از من بزرگتری ببخشید
5 سال پیش
بچه ها من باید برم جایی خدافظ
ایشالا هممون 444 سال عمر کنیم
خدا فظ
5 سال پیش
ستار اون وقتها که بهت گفتم ستار بیابانی واقعا معذرت میخوام فکر میکردم همسن خودمی نمیدونستم پونزده شونزده سال از من بزرگتری ببخشید
منم بابت مزه ریختنام معذرت موخام
5 سال پیش
ستار اون وقتها که بهت گفتم ستار بیابانی واقعا معذرت میخوام فکر میکردم همسن خودمی نمیدونستم پونزده شونزده سال از من بزرگتری ببخشید
چه حرفیه اخه
من یه مدت رفتم سربازی
وسط بیابون بودم و خب ستار بیابونی بودم
یه مدت وسط دریا بودم و ستار دریایی شدم
حالام که عکس عقاب گذاشتم پروفایلم و ستار هوایی شدم
دیگه این حرفا نیست
5 سال پیش
منم بابت مزه ریختنام معذرت موخام
مزه ریختی باز
5 سال پیش
چه حرفیه اخه
من یه مدت رفتم سربازی
وسط بیابون بودم و خب ستار بیابونی بودم
یه مدت وسط دریا بودم و ستار دریایی شدم
حالام که عکس عقاب گذاشتم پروفایلم و ستار هوایی شدم
دیگه این حرفا نیست
قربونت داداش خیلی گلی
5 سال پیش
قربونت داداش خیلی گلی
5 سال پیش
5 سال پیش
خیلب قشنگ بودد
5 سال پیش
چقدر کس میگید
5 سال پیش
هو یارو
5 سال پیش
🏮🔰🏮🚩🎪🏮🎪
5 سال پیش
من عاشق داستان پنجره هستم امید وارم ادامه دار باشه
5 سال پیش
سلام
5 سال پیش
خیلب قشنگ بودد
5 سال پیش
من عاشق داستان پنجره هستم امید وارم ادامه دار باشه
5 سال پیش
سلامممممممم
5 سال پیش
کسییی نییی
5 سال پیش
سلامممممممم
سلام من اینجام
5 سال پیش
کسییی نییی
5 سال پیش
سلام من اینجام
سلام منم اینجام
5 سال پیش
5 سال پیش
بقول شاعر
پیر شدم..پیر تو ای جوونی
سلام بچه ها من تازه واردم آقا ستار شما هنوزم جوونی من تمام پیامارو خوندم به نظر من شماهم جوون هم عاقل هستید
5 سال پیش
سلام منم اینجام
من میرم تو میای تو میای من میرم این چه وضعیه آخه چرا قیمه هارو می ریزی تو ماستا
5 سال پیش
سلام بچه ها من تازه واردم آقا ستار شما هنوزم جوونی من تمام پیامارو خوندم به نظر من شماهم جوون هم عاقل هستید
کلاس سیُومه
همشم سره کلاس دستش تو دماغشه
5 سال پیش
پست پنجره رو خودم تایید کردم
میبینم اینهمه کامنت الکی میاد
نگو گند زدی پس
5 سال پیش
میبینم اینهمه کامنت الکی میاد
نگو گند زدی پس
اینا چیه میاد ننه امشب میخوای سکتم بدی
5 سال پیش
اینا چیه میاد ننه امشب میخوای سکتم بدی
یه پنج دقیقه ای مدیر شدی خووو
الان برش میگردونم به حالت عادی