از اون روز به بعد دیگه اون اطراف ندیدمش
ولی نمیدونم چرا ته دلم احساس خوبی نداشتم، یه حال آشفته ای بودم ، هوا به حدی سرد بود که تموم دست و صورتم خشک شده بود
بچه ها فوتبال رو رها نکرده بودن و تو این زمهریر داد و فریادشون به راه بود، زندگی جریان داشت اون کوچه خونه ی امید من رو توی خودش جا داده بود
نفس عمیقی کشیدم که ریه هام پر شد از عطر ادویه تندی که مال فلافلی سر خیابون بود
امین در حالی که به شدت سرفه میکرد خودشو پرت کرد کنارم روی سکوی سیمانی و سنگینی وزنشو انداخت روی شونه من
اَه جمع کن خودتو بابا خفم کردی، من دلم گیره که میام اینجا تو مگه مجبورت کردن تو این سرما و با این وضع داغون سینت میای بیرون میدویی حالت بدتر میشه
دماغشو کشید بالا و گفت
کجای کاری دادا من دقیقاً وسط ماجرای توام، یکی محکم خوابوندم تو سرش و لیچار پدر مادر داری بارش کردم
که بیخیال خندید و گفت
اردی من هیچ رقمه تو کتم نمیره که تو عاشق شدی بعد هم هرهر به حرف خودش خندید
کوفت بخندی تو رو هم میبینیم بیشعور، هرچند تو شوت تر از این حرفایی که عاشق بشی
دستی به چونم کشیدم
اصلا تو عاشق بشی چه جوری میشی؟ عاشق کی میشی؟ کی به تو احمق روی خوش نشون میده؟
سرمو پرتاب کردم عقب و باصدا خندیدم اونم نامردی نکرد و یکی محکم زد تو کمرم که آخم به هوا رفت
میگم اردلان تو واقعا دوسش داری اون چی؟ واقعا به خاطر اونه که هر روز و هر لحظه اینجا پلاسی؟
میدونی امین تا مثل من نباشی نمیفهمی چی میگم دست خودم نیست این دل وامونده منو میکشه اینجا هر وقت می بینمش قلبم تو دهنم میزنه تمومه وجودم میلرزه همش برام تازگی داره یه حس خوب و در عین حال عجیبی بهم دست میده وقتی اینجا نیستم بی قرارم انگار یه تیکه از وجوودم جا مونده وقتی هم که میام دلم آروم میگیره تمومه امید من این پنجره است به کسی که پشت این پنجره زندگی میکنه، منو نمیبینه شاید اصلا پرپر شدنمو هم نبینه ولی من هر لحظه برای کسی که اون پشته دلم میره
سرمو بالا کردم خواستم ادامه بدم
اما با چیزی که دیدم قلبم از جا کنده شد خون تو رگهام یخ بست
ادامه دارد
پنجره | قسمت اول ◄
پنجره | قسمت دوم ◄
پنجره | قسمت سوم ◄
پنجره | قسمت چهارم ◄
پنجره | قسمت پنجم ◄
پنجره | قسمت ششم ◄
پنجره | قسمت هفتم ◄
پنجره | قسمت هشتم ◄
پنجره | قسمت نهم ◄
پنجره | قسمت دهم ◄
پنجره | قسمت یازدهم ◄
پنجره | قسمت دوازدهم ◄
پنجره | قسمت سیزدهم ◄
پنجره | قسمت چهاردهم ◄
پنجره | قسمت پانزدهم ◄
پنجره | قسمت شانزدهم ◄
پنجره | قسمت هفدهم ◄
پنجره | قسمت هجدهم ◄
5 سال پیش
عییی خداااااااااااااا
جاهای حساس تموم میشع
میگم نکنع یارو پسرع تو خونشون باشع؟؟
5 سال پیش
عییی خداااااااااااااا
جاهای حساس تموم میشع
میگم نکنع یارو پسرع تو خونشون باشع؟؟
تففف
ایطو که خعلی ظلمه
و خون تونی حلال میشه اونوقت
5 سال پیش
تففف
ایطو که خعلی ظلمه
و خون تونی حلال میشه اونوقت
5 سال پیش
تففف
ایطو که خعلی ظلمه
و خون تونی حلال میشه اونوقت
صبر داشته باشید این پستهای آخر و تو شرایط عجیبی می نویسم
5 سال پیش
تففف
ایطو که خعلی ظلمه
و خون تونی حلال میشه اونوقت
شیخ حلال کن
زلرله اومد
من میترررسممممم
5 سال پیش
شیخ حلال کن
زلرله اومد
من میترررسممممم
فعلا زنده ای نفس بکش
5 سال پیش
فعلا زنده ای نفس بکش
نگو عامو
خیلی وحشناک بود
به بابام میگم تو زمینو تکون میدی؟
ی نگا بم کرد و پرید تو حیاط
عر
5 سال پیش
نگو عامو
خیلی وحشناک بود
به بابام میگم تو زمینو تکون میدی؟
ی نگا بم کرد و پرید تو حیاط
عر
5 سال پیش
مرض😐
5 سال پیش
تففف
ایطو که خعلی ظلمه
و خون تونی حلال میشه اونوقت
5 سال پیش
مرض
وسط ابغوره گیریه من هر هر میخنده
این شیمیایی حقشه بلاک بشه خدایی
5 سال پیش
به هر حال دوست دارم پسر باشم سختی دارع ولی خوشی هاش بیشتره
5 سال پیش
نگو عامو
خیلی وحشناک بود
به بابام میگم تو زمینو تکون میدی؟
ی نگا بم کرد و پرید تو حیاط
عر
5 سال پیش
به هر حال دوست دارم پسر باشم سختی دارع ولی خوشی هاش بیشتره
هیچ سختی نداره همش عشق و حاله
5 سال پیش
مرض
وسط ابغوره گیریه من هر هر میخنده
این شیمیایی حقشه بلاک بشه خدایی
5 سال پیش
مرض
5 سال پیش
گشنمه همتونو میخورما
5 سال پیش
گشنمه همتونو میخورما
من مثل زهر مار تلخم
5 سال پیش
😕😕
5 سال پیش
من مثل زهر مار تلخم
نا اتفاقا تو از همشون خوشمزه تری فیکر کنم
این شیمیایی تلخ و بد بوئه
وسط خورده شدنم هی میگوزه
نمشه خوردش
تو از همه مظلوم تری
این پت پتی ام تا نزدیکش بشی جیغش در میاد
5 سال پیش
نا اتفاقا تو از همشون خوشمزه تری فیکر کنم
این شیمیایی تلخ و بد بوئه
وسط خورده شدنم هی میگوزه
نمشه خوردش
تو از همه مظلوم تری
این پت پتی ام تا نزدیکش بشی جیغش در میاد
5 سال پیش
گشنمه همتونو میخورما
5 سال پیش
نا اتفاقا تو از همشون خوشمزه تری فیکر کنم
این شیمیایی تلخ و بد بوئه
وسط خورده شدنم هی میگوزه
نمشه خوردش
تو از همه مظلوم تری
این پت پتی ام تا نزدیکش بشی جیغش در میاد
5 سال پیش
عییی خداااااااااااااا
جاهای حساس تموم میشع
میگم نکنع یارو پسرع تو خونشون باشع؟؟
و فرهام وارد میشود و دوباره با اردلان دعوا میکند
5 سال پیش
و فرهام وارد میشود و دوباره با اردلان دعوا میکند
فرهان
5 سال پیش
فرهان
آخ که من چه درست حدس میزنم
هر چه میخواهد دل تنگت بگو