مدیر فروشمون یکشنبه هفته گذشته بازنشسته شد
تو ناهارخوری بهم گفت : از وقتی یادم میاد داشتم کار میکردم احساس میکنم به زنم خیلی بدهکار و مدیونم هیچ وقت نتونستم خواسته هاشو برآورده کنم
بچه هام بزرگ شدند و بقول معروف از آب و گل در اومدند تصمیم گرفتم دست زنم را بگیرم دوتایی باهم بریم مسافرت ؛ بریم بگردیم
بریم خوش بگذرونیم و تازه از زندگی مشترکمون لذت ببریم
امروز ؛ حدود دو سه ساعت پیش بهش خبر رسید همسرش در اثر سانحه تصادف ؛ درگذشت
قدر همو هر لحظه بدونید
مهدی تاجوری