مدیر فروشمون یکشنبه هفته گذشته بازنشسته شد
تو ناهارخوری بهم گفت : از وقتی یادم میاد داشتم کار میکردم احساس میکنم به زنم خیلی بدهکار و مدیونم هیچ وقت نتونستم خواسته هاشو برآورده کنم
بچه هام بزرگ شدند و بقول معروف از آب و گل در اومدند تصمیم گرفتم دست زنم را بگیرم دوتایی باهم بریم مسافرت ؛ بریم بگردیم
بریم خوش بگذرونیم و تازه از زندگی مشترکمون لذت ببریم
امروز ؛ حدود دو سه ساعت پیش بهش خبر رسید همسرش در اثر سانحه تصادف ؛ درگذشت
قدر همو هر لحظه بدونید
مهدی تاجوری
6 سال پیش
6 سال پیش
چه خبرا بقیه
6 سال پیش
چه خبرا بقیه
بی خبرررر
بابعضی از بچه ها صبح حرفیدم
از شیخ بیخبرم :)
بابلقیسم حرفیدم😍
بعضیا هم که زیرابی میرن😁
6 سال پیش
سهلام بروبکس
چطوریایین
من خوبم 😘😘
6 سال پیش
اوووف پس از مدت ها یه پست خوب اومد
مرسی ❤
6 سال پیش
*gere* خیلی غمگین بود
6 سال پیش
مرسی
هر چه میخواهد دل تنگت بگو