مجری: تنبلی مادر همه بدبختیاست
پسر عمه زا: باشه به هر حال مادره ” احترامش واجبه
😏
😃😃😃😃😃😃
عجب دنیایی است
در کله پزی ها هم
زبان ازمغز گران تر است
درست مثل جامعه
که چرب زبانها از عاقلان ارزشمندترند
😏
” احمد شاملو “
😃😃😃😃😃😃
انسانیـت زمانی مـُرد
که سگها در تختخواب خوابیدند
امـا کودکی سر بر سنـگ میگذارد
تا بخـوابـد
😃😃😃😃😃😃
گفت که چی! هی جانباز جانباز شهید شهید! میخواستن نرن! کسی که مجبورشون نکرده بود
گفتم: چرا اتفاقا!مجبورشون میکرد
گفت:کی؟
گفتم:همونی که تونداریش!گفت:من ندارم؟ چی رو؟
گفتم:غیرت
😃😃😃😃😃😃
”نشد”
غم انگيزترين داستان كوتاه يك كلمه اي
😃😃😃😃😃😃😃
چند ساله به نظر میرسد؟ ۷ ساله؟ ۸ ساله؟
مدرسه نمیرود؟ سواد ندارد؟
لباس هایش چند هفته است شسته نشده اند؟ ۳ هفته؟ ۴ هفته؟
چند خواهر و برادر دارد؟
در هوای گرم حالش بد نمیشود؟
گرسنه اش نیست؟
از گفتن جمله ی “خانوم/آقا یه دونه آدامس بخرید، ترخدا” خسته نیست؟
از بی محلی های مردم غمگین نیست؟
از فریاد هایی که قرار است به محض رسیدن به خانه بشنود کلافه نیست؟
از سرخ شدن و کبود شدن پوستش توسط کمربند آزرده نیست؟
فقط میخواهم بدانم
سهم او از کودکی چقدر است؟!؟
.!عاشق را که برعکس کنی میشود قشاع
دهخدا را میشناسی؟
لغتنامه اش را باز کردم نوشته بود: قشاع، دردی است که آدم را از درمان نا امید میکند
مهران مدیری : عاشق شدی ؟
حسین وفایی : خب بله هر کسی عاشق میشه
مهران مدیری : چی شد ؟
حسین وفایی : رفت
مهران مدیری : چقدر عجیبن، رفت
چی شد ؟ چی گفتی آخه ؟
حسین وفایی : والا چیز خاصی نگفتم
مهران مدیری : همون
شاید باید یه چیزی میگفتی
که نگفتی
تا حالا شده با یه آهنگ عاشق بشی؟
اگه آره که منو می فهمی و اگه نه الان بهت میگم چه حسی داره
همه ی آهنگ های فرزاد فرخ حس عاشقی رو دارن
تو باهاشون عاشق میشی اما نمیدونی عاشق کی
خب من یکی که با تک تک آهنگ های فرزاد فرخ عاشقی کردم
اون حس ناب معروف رو که همیشه خودش هم میگه با تک تک سلولام درک کردم
سرشار از “انرژی مثبت”،”حس بیخیالی” رو تجربه کردم
هوس “دیوانگی” به سرم زد و
با ” هوای تو”(تاثیر گذار ترین آهنگ زندگیم) به هوای کسی افتادم که حتی منو نمی شناخت!
به “خواب” رفتم وبا ” رویای من ” رویای “دردانه” ی زندگی ام رو دیدم
فهمیدم که منم “عاشق خجالتی” ای بیش نیستم
دلم رو ” اهل عاشقی” کردم
در خیالم یک “گل قرمز” را به “عشقم” هدیه کردم و “لبخند” او را دیدم و با آهی از اعماق وجودم که “ای جان” در اون موج میزد بار دیگر به او گفتم:”تو سرتری”
تو زندگیم با “دیوار” رو به رو شدم از اون نترسیدم و در نهایت
با گفتن “دیوونه برگرد”، “قلبم باهاته” به معشوقه ام اونو مال خودم کرد
خب ولی شاید جالب باشه بدونی جمله آخر هم هنوز فقط رویای منه
چون هنوز که هنوزه
اون کسی که من بی پروا دلم رو بهش سپردم
من رو نمی شناسه
خب
شما سرگذشت منو خواندید
در آخر یه دعا
امیدوارم تک تک تون عاشق بشید
پی نوشت: نظرتون خیلی مهمه واسم
😉
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
شانزده راز موفقیت زوجها
دعوا دلیل جدایی نیست
به تعهدات رابطه پایبند باشید
چیزهای مورد علاقه او را بخرید
هنگام ورود و خروج از خانه، همسرتان را ببوسید
گاهی کنسل کردن یک قرار، به بودن در کنار همسرتان می ارزد
با خانواده او مانند خانواده خود رفتار کنید
گفتن «دوستت دارم» هر چه بیشتر، بهتر
هنگام بیماری با او مهربان باشید
در نبود یکدیگر، کارهای خانه را انجام دهید
از گفتن جوک های توهین آمیز خودداری کنید
وقت شناس باشید
با افرادی که پشت همسر شما بد می گویند، به تندی رفتار کنید
او را از کوچیک ترین تصمیمات خود آگاه کنید
به تماس و پیام ها او پاسخ دهید
از همسرتان بپرسید روز خود را چگونه گذرانده است
در مسافرت دعوا نکنید، مشکلات را بگذارید برای بعد از بازگشت
مسافرت و تفریحتان را به هیچ عنوان خراب نکنید
♥
دلم خلوت میخواد، با خودم و تنهاییم از پله های خیالم برم بالا، سری به کوچه ذهنم بزنم، کمی با قلبم راه بیام، آسمون رو به چشمام هدیه بدم، دستامو باز کنم و دور خودم بچرخم، با صدای بلند داد بزنم بی اینکه کسی من رو دیونه خطاب کنه
دمها گاهی نیاز دارن به خودشون توجه کنن محتویات ذهن و قلبشون رو زیر و رو کنن، به درد نخوراشو بریزن دور به خوبهاش لبخند بزنن برای از دست رفته هاش آه بکشن اونوقته که احساس سبکی وجودشون رو در بر میگیره برای خودتون ارزش قائل بشید و وقت بزارید هرچند کوتاه هرچند سالی یه بار گاهی با پیاده روی توی محل کودکیتون، گاهی با یه فنجان چای، و حتی گاهی با بستن چشمهاتون برای لحظاتی کوچه های ذهنتون بهاری