ماه زمستون بود و روز ها کوتاه شده بود..ساعت شش عصر کلا همه جا سوت و کور و تاریک میشد..من دختری۱۳ ساله بودم و مدرسه ام بعد از ظهری بود..از ۱۲ ظهر میرفتیم تا ۶ عصر
تنها میرفتم مدرسه و تنها بر میگشتم..یک روز که با دوستام درباره ی جن و روح حرف میزدیم(تو مدرسه)کل برق منطقه رفت..زدیم زیر خنده و گفتیم:وای امشب تو راه برگشت چه حالی کنیم..فکر کن!!برق رفته و هوا به اندازه ی کافی تاریک هست
خلاصه…وقتی داشتیم برمیگشتم،دوستم نادیا(۴ نفر بودیم)چراغ قوه اشو روشن کرد تا راه رو بهتر پیدا کنیم..تو راه مسخره بازی درمی اوردیم و میگفتیم که وای الان روح ما تسخیر میشه
تو راه بودیم که با توقف نادیا متعجب شدیم
گفتم:نادیا چرا وایسادی؟؟
با ترس به جلوش شاره کرد… جیغ زد: خـــــون
ما هم جیغ زدیم..رد خون رو گرفتیم.باترس و لرز هی زیر لب بسم الله میگفتم..یهو به یه جسم رسیدیم..جسمی بی روح که روی زمین افتاده بود
جیــــغ زدیم و اومدیم فرار کنیم که اون یکی دوستتم اتنا گفت که شاید نمرده باشه و باید کمکش کنیم..اول مخالفت کردیم اما بعد از چند دقیقه بحث تصمیم گرفتیم به اون جسم نزدیک بشیم..
وقتد صورت اون جسم رو دیدم پاهام سست شدـ.رنگم پرید…بدترین صحنه ای بود که دیدم..صورت خونی..چشمای خونی..دهنی پر از خون
همه شوکه شده بودیم…به دستش نگاه کردم..روش حک شده بود:من تنبیه شدم
قسمت بعدی بعد از ۳۰ لایک
😉😉
ممنون میشم اگه همراهیم کنین و لایک بدین تا قسمت بعدی رو با امید بیشتری براتون بزارم
😃
نویسنده:❤ترنم تفنگدار❤
به خانه که رسیدم،کاملا خیس شده بودم..
پدرم گفت:یکبار که سرما بخوری میفهمی که نباید بیرون بمونی
برادرم با غرغر گفت:چرا با خودت چتر نبردی؟؟
در این میعن،فقط مادرم بود که گفت:باران احمق
و این یعنی مادر
😘😍
کسی که با همه ی دنیا فرق دارد
😊😍
❤ترنم تفنگدار❤
بیا ای همنشین سرد پاییز💛
به آواهای شب هایم درامیز🎶
بیا ای رنگ مهتاب بلورین👌
تو شعری تازه در من برانگیز👊
نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون💦
زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنوووون❤❤
ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست😾🌟
مثل من شکسته از این نامه های پاره پاره است✊
مارا چه به مهتاب که تیره و تاریم😩
در موسم پاییز،چونان ابر بهاریم💧☁☔
محبوبه و مینا به کجا ای گل مریم🌼
ما بذر نداریم که یک لاله بکاریم🌱🌷
شاخه با ریشه ی خود حس غریبی دارد
باغ امسال چه پاییزی دارد🍁
غنچه شوقی به شکوفا شدنش نیست😦
با خبر گشته که دنیا چه فریبی دارد😷
راستش را بگو پاییز جان🍁
چه کسی ترکت کرد😥
که انقدر دلگیری؟؟😵🍁🍁
پاییزه و پاییزه، برگ درخت میریزه🍁
عاشق فصل
🍁پاییز🍁
هستمممم🍀
ترنم جوووووووون❤
سلاااام خنگولستااااانیاااااا
❤❤😃
امیدوارم حالتون خوب باشه..میخوام یه سری رمان هارو بهتون معرفی کنم اگه خواستید بخونید
😊😊
👻ترسناک و تخیلی👻
ویلای وحشت..
دختر ابلیس..
دختران بی باک..
جنگیری شیدا
(دو جلد داره)
خون هیولا برای صبحانه..
سر ها را از دست خواهید داد..
دختران بد..
ماسک شبح زده..
وانیا..
اتحاد گرگینه ها..
انتقام از زندگی ساختگی..
بگو پنیر جیغ بزن و بمیر..
پنجه ی گرگینه..
وقتی شبح سگ زوزه میکشه..
خون جادوگر..
نیش خون اشام..
دکتر مانیاک بر علیه رابی شوارتز..
از چه چیزی بیشتر میترسی؟؟
خیابان پارک وحشت..
کمک!ما قدرت عجیبی داریم..
جادوگر اوز..
به اردوگاه غلتیدن خوش امدید..
بد خونـ…
جادوگران رانده شده
(دوجلده)
😂طنز وکلکلی😂
در همسایگی گودزیلا..
سه تفنگدار شیطون
(دو جلده)
اشراف زاده های شیطون..
اشرافی شیطون بلا..
دختران سرکش..
فضول ها..
دانشجو های شیطون..
دخترای شیطون..
رقاص های شیطون..
کی گفته من شیطونم..
ما شیطون نیستیم..
خانم زبون دراز..
اشپز باشی..
سه دخیه شیطون بلا..
دختر بوکسور..
💜❤عاشقانه❤💜
قرار نبود..
تقلب..بازگشت سه تفنگدار شیطون
(جلد دوم سه تفنگدار شیطون)
عشق هرگز نمیمرد
(بلندی های بادگیر)
نه من نه تو..
من عشق نه!
شیطنت های دخترانه
عشق کیلویی چنده؟؟
پسران مغرور و دختران شیطون..
دختران زمینی و پسران اسمانی..
اگه کفتی من کیم؟؟
شرط میبندی؟
پاپیون صورتی..
فرار دردسر ساز..
شیطنت در راه عشق..
ساختمان دو واحده..
یاسمین..
🔥پلیسی و هیجانی🔥
پ مثل پریسا..
دختران فراریـــــ…
سرگرد راتین..
وقتی پلیس شدم..
ببخشید راستش من زیاد پلیسی نخوندم کم نوشتم
در ضمن یه عالمه رمان تو این ژانر ها هست که من ننوشتمـ..فقط یه سری رو نوشتم..
راستی ژانر غمگین نزاشتم ببخشید..
دوستووووون دارم خنگولستانیااااااا
😊😊😍😍😘😘😘
ترنم جووووون❤