پدر بزرگم همیشه میگفت : نزار اونی که دوسش داری ازت فاصله بگیره و باهات حرف نزنه
حرف نزدن ادمارو از هم دور میکنه
میگفت هر وقت مامان بزرگم باهاش قهر میکرد در ظرف خیاشورو سفت میکرد که مامان بزرگم نتونه بازش کنه و مجبور شه باهاش حرف بزنه
همینقدر عاشق
:))♥️

همه میگن اینکه چیزایی که قبلا خوشحالت میکرد، دیگه خوشحالت نکنه بده
اما نه، بنظرم اینکه چیزایی که قبلا ناراحتت میکرد، دیگه عین خیالت نباشه بده، این قوی شدن نیست بی‌تفاوت شدنه، از بین رفتن احساسات و وجدانه، دور شدن از خود واقعی و عادت کردن به اون چه نمیخوایمه
اینکه به چیزی که قبلا باعث میشد زار بزنی، بخندی اسمش قدرت نیست، اسمش ناامیدیه اینکه میدونی هیچی بهتر نمیشه و به‌ جاش همه چیز هی بدترم میشه، پس تصمیم میگیری پوست کلفت‌شی و دیگه نشکنی، نبازی

بی‌تفاوتی در برابر رنج ترسناک‌تر از بی‌تفاوتی در برابر شادیه، بوی عادت به نفس کشیدن تو هوای بد بوی یه اتاق نمور تاریکی که توش همه چی داره میسوزه، میده
اصلا ربطی به بزرگ و قوی شدن نداره فقط معنیش تسلیم شدن و دست از مبارزه کشیدنه، اینکه چیزی که تا دیروز زشت بود رو قشنگ ببینیم، قشنگیه نگاهمونو به رخ نمیکشه، بلکه شاید داره تسلیم شدنمونو اعلام میکنه

تا حالا پیش اومده خوابهای عجیب غریب ببینید؟ مثل پرواز کردن حیوانات یا اتفاق‌های غیر معمولی دیگه

محققان با الهام از تکنیک‌های آموزش شبکه‌های عصبی عمیق، فرضیه جدیدی برای خواب و رویا ارائه داده‌اند. این فرضیه نشان میده که خواب های عجیب به مغز ما کمک می‌کنه تا تجربیات روزمره را بهتر تعمیم دهیم

یعنی این خوابها باعث طبقه بندی بهتر اطلاعاتی میشه که در روز به ما مغز ما داده میشه
خلاصه هیچی بی حکمت نیست حتی خوابهای چرت و پرت

غذا خوردن پشت میز شاید راحت باشد اما لزوماً بهترین حالت ممکن برای سلامتی ما نیست
بیشتر خانواده های ژاپنی غذایشان را روی زمین می خورند و حتی در رستوران های ۵ ستاره ی ژاپن هم احتمالش کم است که صندلی ای پیدا کنید
در ادامه می خواهیم ببینیم غذا خوردن روی زمین چه فوایدی دارد

به هضم غذا کمک می کند
وقتی چهار زانو روی زمین می نشینید و غذا می خورید، همزمان بدون هیچ تلاش و زحمتی یوگا هم می کنید. اعتقاد بر این است که چهار زانو نشستن باعث می شود خون بیشتری به سمت معده جریان پیدا کند، امری که کمک می کند مواد غذایی راحت تر هضم شوند و بتوانید بیشتر ویتامین ها و مواد مغذی آن ها را دریافت کنید
وقتی به جلو خم می شوید تا غذا را از بشقاب تان بردارید و بعد هم به حالت اول خود برمی گردید تا غذا را ببلعید، عضلات شکم تان قوی می شود که این امر می تواند جلوی نفخ را بگیرد

به کاهش وزن تان کمک میکند
غذا خوردن روی زمین به عملکرد بهتر عصب واگ کمک می کند. از دستگاه گوارش تان هورمونی به نام لپتین ترشح می شود که با ارسال سیگنال به عصب واگ، سیر شدن تان را به آن خبر می دهد. اگر عصب واگ درست کار کند، این امر می تواند جلوی پرخوری شما را بگیرد

انعطاف پذیری بدن تان را بیشتر می کند
نشستن طولانی مدت بر روی صندلی ممکن است باعث پشت درد شود و در نهایت به دیسک های ستون فقرات فشار وارد کند، اما وقتی روی زمین می نشینید زانوها و لگن تان کش می آید
این حالت کمک می کند با هر گازی که به غذایتان می زنید بدن خود را بالا بکشید، در نتیجه مانع از قوز کردن تان می شود و پشت و کتف تان را قوی تر می کند

ممکن است به طولانی تر شدن عمرتان کمک کند
اگر از حالت چهار زانو به راحتی و بدون هیچ کمکی از جا بلند می شوید، احتمالاً بیشتر عمر می کنید. غذا خوردن روی زمین و بلند شدن چند باره از روی زمین طی روز، یکی از ساده ترین روش ها برای بیشتر کردن عمر خود است

سلامت مفصل ها را حفظ می کند
وقتی مدت زیادی را روی صندلی می نشینید، لگن تان خشک می شود. با این حال، نشستن روی زمین به شما این امکان را می دهد که لگن و زانوهای خود را کشش دهید، امری که باعث افزایش انعطاف پذیری مفصل ها می شود. برخی حالت های نشستن، مثل زانو زدن و چمباتمه زدن، عضلات را حتی وقتی در حال استراحت هستید هم به کار می گیرد، چون شما را به درگیر کردن عضلاتی وامی دارند که هنگام نشستن روی صندلی فعال نیستند

فرم بدن تان را بهبود می بخشد
وقتی جای نشستن تان هیچ تکیه گاهی برای پشت تان نداشته باشد، این مسأله شما را وامی دارد تا عضلات میان تنه ی خود را درگیر کنید، امری که برای فرم بدن مفید است. با این حال، حواس تان باشد که هنگام نشستن روی زمین قوز نکنید

ذهن تان را آرام می کند
انجام یوگا هنگام خوردن غذا ذهن را آرام هم می کند. وقتی ذهن تان آرام باشد، می توانید از غذای خود لذت بیشتری ببرید و فقط تا جایی که سیر شوید غذا بخورید

چهره‌ای شاد به خود بگیرید
شادی خود را ابراز کنید‌، خدا را شکر کنید، صبرکنید و بگذارید خداوند خودش اوضاعتان را روبه‌راه کند
علف‌های هرز تبدیل به گندم خواهند شد

بخشش شما را آزاد می‌سازد
بهترین باشید
خداوند می‌داند چه کسی به شما بدی کرده خوب زندگی کردن بهترین انتقام است
نعمت‌هایتان را بشمارید
با گله و شکایت در همان جا که هستید درجا می‌زنید
زندگی یک نعمت است با غر زدن و نالیدن به کام خودتان و اطرافیان تلخش نکنید

جول اوستین

فيبی: فقط بهم بگو موهاشو بو كردی يا نه؟
راس: موهاشو بو كرده باشم؟خب مثلا اگه كرده باشم چی؟!؟
فيبی: نود درصد فرومون های يه زن از سرش خارج ميشه. واسه همينه كه زنا كوتاهترن! كه وقتی مردا بغلشون ميكنن عاشقشون بشن

اعتراف میکنم یکی از تفریحاتم خواندن کامنت‌های پست‌های پر بازدید است
و اعتراف میکنم گاهی از خودمان میترسم

گاهی از خودم میپرسم یعنی کسی که این کامنت را نوشته، این همه فحش و خشم و کینه را توی دو خط جا داده، دیروز توی مترو کنار من نشسته بود؟
توی باشگاه روی تردمیل بغلی دویده بود؟ توی فروشگاه از قفسه کناری پاستا و لواشک برداشته بود؟

یعنی انقدر نزدیکیم به این گلوله‌های آتش؟

برایم کامنت گذاشته: ازت متنفرم
پرسیدم من را می‌شناسید؟
گفت نه

واقعا ما هم را نمی‌شناسیم، خون پدر هم را نریخته‌ایم، زیر پای پدر هم را نکشیده‌ایم، مال پدر هم را نخورده‌ایم که اینجا به هم رسیده باشیم و یقه هم را گرفته باشیم.

پس چرا از هم متنفریم؟
چرا میپریم به هم، چرا پنجه میکشیم توی صورت هم؟
چطور می‌توانیم ناکامی‌هایمان را، فریادهای نزده‌مان را، انتقام‌های نگرفته‌مان را، غمِ چربیِ اضافه‌هان را، درد انگشت شست پایمان را بکنیم جوالدوز، فرو کنیم توی بدن دیگری؟

و مگر دیگری، همین کار را با دیگریِ دیگری نمیکند؟

این روزها همه در یک چرخه‌ی جنگل‌وار تولید، عرضه و مصرف خشم گرفتاریم

قبول که خشمی فرو خورده در وجود همه‌ی ما، همه‌ی ما، حتی فرهیخته‌ترینمان، حتی کم ‌مساله‌ترینمان، حتی به ظاهر آرام‌ترینمان وجود دارد و وجود داشته

اما قبلا مُدارا مَدارتر، مهربان‌تر و آرام‌تر بودیم.
نبودیم؟

سودابه فرضی پور

ژن هایمان اجازه اش را نمی دهد
شانزده ژن مختلف هست که مسئولیت رنگ چشمان ما را برعهده دارند. 2 تای آن ها که تأثیرگذارتر از بقیه هستند
HERC2
و
OCA2
نام دارند. این ژن ها رنگ چشمان ما را از طریق ملانین موجود در عنبیه ی آن ها تنظیم می کنند.تیره ترین رنگ ممکن، قهوه ای بسیار تیره است، نه سیاه

احتمالاً دائماً اشک می ریختیم
اجسام سیاه رنگ نور بیشتری به خود جذب می کنند تا واقعاً سیاه دیده شوند. این نور و انرژی اضافه ای که آن ها به خود جذب می کند، تبدیل به انرژی گرمایی می شود. این امر می تواند به این معنی باشد که اگر ژن هایی داشتیم که به نحوی ما را از چشمان واقعاً سیاه رنگ برخوردار می کردند، احتمالاً چشم هایمان برای جلوگیری از گرمازدگی و خشک شدن به اشک زیادی نیاز داشتند

چشم هایمان در برابر نور مضر مصون نبود
اگر چشم هایمان به رنگ سیاه بود بیرون رفتن در نور شدید روز هم برایمان سخت می شد. نور خورشید حاوی پرتوهای فرابنفش است و اجسام سیاه رنگ معمولاً پرتوهای فرابنفش بیشتری را به خود جذب می کنند تا رنگ های دیگر

ما نسل آدم‌های گذاریم. بچه‌های نه این طرف نه آن طرف. همان‌هایی که از تلویزیون سیاه و سفید به ماهواره و کارت تی‌وی و فلان و فلان رسیدند. ما هر شب که خوابیدیم، فردایش دنیا عوض‌تر شده بود. نصفمان این طرف ماند و نصفمان آن طرف. ما همه‌اش ماندیم بین دو تا چیز. دو تا حرف، دو تا فرهنگ، دو تا اعتقاد، دو تا روش زندگی و هی درها بسته‌تر شد و هی ما بین آن دو تا چیز فشرده‌تر شدیم. حالا توی هر خانه‌ای را که نگاه کنی، یک چندتایی آدم‌های دوشقه شده می‌بینی که سر کار می‌روند، زندگی می‌کنند، نفس می‌کشند. آدم‌هایی که رد چاقوی “نسل گذار بودن” هنوز روی جای بریدگی‌شان مثل روز اول معلوم است