♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ همیشه تو تصوراتم مردِ با غیرت مردی بود که اگه یه نفر چپ بهم نگاه میکرد، عربده میزد و حکم مرگِ طرفو صادر میکرد اگه یه تارِ موهامو مردی جز خودش میدید سرم داد میزد بپوشون اون لامصبارو اگه مانتوم یه ذره کوتاه بود دعوام میکرد و مثه پسر بچه ها باهام قهر میکرد و خیلی چیزای دیگه اینا غیرت هست، دلگرمی میده ، ذوق میدوء زیرِ پوست آدم، اما تو دراز مدت خسته ت میکنه غیرت رو بد برامون تعریف کردن غیرت فقط صدا کلفت کردن و عربده کشیدن نیست غیرت فقط " موهاتو بپوشون"، " بلند نخند "، " با فلانی حرف نزن " نیست غیرت، یعنی نذاری، سفیدیِ چشماش، رگه ی قرمز بیفته توشون یعنی نذاری صداش از بغض و شونه هاش از غم بلرزه غیرت یعنی، مراقب دلش باشی مراقب روحش باشی غیرت یعنی، فقط تو بتونی خنده بیاری رو لباش، حتی تو بدترین شرایط غیرت یعنی، خندهها و گریهها و غرغر کردنا و ناز کردناش فقط واسه تو باشه غیرت یعنی، بمونی به پاش و با موندنت ثابت کنی میخوای فقط مالِ تو باشه، نه با داد و دعوا غیرت یعنی، زل بزنی تو چشماش و بگی " غیرِ تو، هیچکس نمیتونه دلمو بلرزونه " غیرت فقط تو وجودِ مردایی که یه عالمه ریش و سیبیل دارن نیست من غیرت رو تو وجودِ پسر بچه ای دیدم که سعی داشت گریه ی دختر کوچولوی همسایه رو تبدیل به خنده کنه
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ یادش بخیر پارسال اینموقع یومالشک بود که چهارشنبهسوری اینهفته است یا هفته بعد 😕 @~@~@~@~@~@ با بستن جاده های منتهی به شمال دارن به شعور و شخصیت مسافران عزیز توهین میکنن، میشه با راه های محترمانه تری از سفرشون جلوگیری کرد مثل کار گذاشتن مین در مسیر یا استقرار سامانه موشکی پاتریوت در ارتفاعات مشرف بر جاده 😀 @~@~@~@~@~@ بوی ویروس، بوی سیل بوی ماسک رنگی بوی تند آب و الکل وسط سفره عید با اینا زمستونو سر میکنم 🚶🏻♂️ @~@~@~@~@~@ اینایی که رفتن شمال شمالیا کتکشون زدن و شیشه های ماشینشونو خرد کردن جدی جدی جاده های شمال محاله یادشون بره 😂 @~@~@~@~@~@ الان بیست روزه دارن میگن فقط چهارده روز تو خونه هاتون بمونید 😐🚶🏻♂️ @~@~@~@~@~@ از این پس به جای واژهی بیگانهی *قرنطینه* به پاسداشت زبان فارسی از واژهی * تمرگینه * استفاده کنیم 😂 @~@~@~@~@~@ آخرین پیامک از طرف کرونا بالاخره که میای بیرون 😏 @~@~@~@~@~@ به وزیر جوان بگید این صد گیگی که دادن سرعتش خیلی کمه، من الان میرم بیرون 🙄 @~@~@~@~@~@ ایتالیا با شعار من در خانه میمانم، دارن از پیشروی کرونا جلوگیری میکنن تو ایران هم با شعار پدرسگ بتمرگ توی خونهات، مردم رو تفهیم میکنن 😐😂 @~@~@~@~@~@ از وقتی با ماسک و دستکش میرم بیرون، هی دلم میخواد هر کیو میبینم بگم ما همهی تلاشمونو کردیم! متاسفم 😂 @~@~@~@~@~@ وزیر خارجه چین گفته ما منشأ کرونا نیستیم داداش مگه باد شکمه که گردن نمیگیری؟ کل دنیا رو دارین میفرستین سینه قبرستون حتما بعدشم میخواد چن بار بلند شه بشینه بگه صدای صندلی بود 😐 @~@~@~@~@~@ قم ورود ممنوع شده اما خروج آزاده این هم قرنطینه به شیوه بومی سازی شده 😀 @~@~@~@~@~@ پدر بزرگم علائم كرونا داشت آوردیمش بیمارستان، الان ۳ ساعته داره با پرستارا میرقصه هر چی میگیم خوب شدی پاشو بریم خونه میگه خفه شو نمیبینی دارم میمیرم 😂 @~@~@~@~@~@ اخبار شبکه سه یه گزارشی نشون میداد زنه با یه حالت تاسفی میگفت واقعا نمیدونم چرا همه تو خیابونن؟ بعد خودشم تو خیابون بود 😐 @~@~@~@~@~@ آخرین پیام وزارت بهداشت: همدیگر را حلال کنید 😐😂 @~@~@~@~@~@ سال ۹۹ هم نامگذاری شد دوری و دوستی 😬 ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ *ghalb_sorati*دلاتون خوش، لباتون خندون *ghalb_sorati*
*vakh_vakh* *vakh_vakh* *vakh_vakh* *vakh_vakh* اگه بر اثر کرونا از دنیا رفتم. روی سنگ قبرم بنویسید: "بر اثر درگیری با پلنگ دار فانی را وداع گفت" ننویسد که: بر اثر ویروس کرونا "بادی وزید و گلی پر پر شد" 🤪😂😱 @~@~@~@~@~@ یکی از جیبهای کتم رو قرنطینه کردم. پول، کلید، کارت بانکی و رسیدها رو توش میذارم تا حواسم باشه کرونا کجاست اسمشو گذاشتم جیب کرونا 😈😂 @~@~@~@~@~@ حالا هرچيزي از چين ميومد ايران بنجل و دري وري بود ويروسشون كه اومده جهش يافته و خفنترين نوعشه *ver_ver* *♥♥♥♥*♥♥♥♥* در صورت ابتلا به ویروس کرونا تا ۱۰ روز آویشن و نبات را دم کرده و بخورید . . روز یازدهم آویشن را بدون نبات دم کرده بخورید اونوقت ویروس میاد بیرون میگه پ نباتش کو؟ با دمپایی بزنید تو سرش بکشیدش *kotak* تا اکتشافات بعدی بدروووود *khar_ghalt* @~@~@~@~@~@ کرونا نگرفتم ولی یک بیماری بدتر گرفتم به اسم "نکنه کرونا گرفتم" :khak: *divone* *♥♥♥♥*♥♥♥♥* عوضش اگه زنده بمونیم خاطره میشه همه اینها میزنیم تو سر نوه نتیجهمون که ما توی یه سال از تمام اینها جون سالم به در بردیم بعد تو ناراحتی چرا زید برقیت دیر جوابت رو میده؟ *btb* *zert* *khande_dokhtar* ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ مورد داشتیم تو شرکت تا دیروز با لیوانی که صبح شیر میخورد، ظهر دوغ میخورد و عصر قهوه و چایی و دوباره چرخه استفاده ش از فردا شروع میشد. 🤢🤮 . . . الان لیوانو میشوره میذاره تو کمدش درو قفل میکنه میره من از ویروس کرونا ممنونم که بهداشت رو به خیلیا یاد داد *baghal* *LoL* *are_are* @~@~@~@~@~@ بلایا و مصیبتها عین برنامه هفتگی دبستان شده این هفته کرونا کرونا زلزله داریم هفته بعد کرونا کرونا سیل *chosfil* :khak: ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ اولا خدا تک تک بلاهاشو میفرستاد مثلا یه بار سیل یه بار زلزله یه بار...ولی دید جواب نمیده ما سگ جون تر از این حرفاییم الان ملخها حمله کردن جنوب، کرونا تو مرکز، زلزله هم تو شمال غرب @~@~@~@~@~@ از وقتی تلویزیون زیرنویس کرده چشمای خودتون رو با دست نمالید شدیدا چشمام میخاره اصن دوس دارم ۴ تا دست دیگه هم قرض بگیرم چشمامو بمالونم *moteaasef* *voy* ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ هیچ وقت خانوما رو با کرونا تهدید نکنید . خانوما خودشون ویروسی دارند بنام غُرُنا که تا حالا میلیونها مرد را به کام مرگ کشانده * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * دلاتون خوش لباتون خندون❤
oOoOoOoOoOoO یارو همچین خودشو میگیره باید بش بگی آب میوه نشی *** به بعضیا باس گفت آسانسور خرابه باید تو کف بمونی *** به بعضیا باس گفت ببخشید که ما تو دخالتاتون زندگی میکنیم *** به بعضیا باس گفت فک نکن منحصر به فردی نه عزیزم تو خودت متصل به برقی *** زندگی بعضیا شده رل بر ثانیه oOoOoOoOoOoO ببخشید بچه ها اگه پستم تکراری بود
*********◄►********* گفتم برای رسیدن به هدفت ورودی های ذهنتو کنترل کن میگه چند روز پیش یکی از دوستام، یه کلیپی از کتک خوردن فلانی نشونم داد رفتم پیدا کردم دانلود کردم دوباره دیدم بعد فرستادم واسه بچه ها حالا از اون روز وسواسم عود کرده هر کاری رو چند بار انجام میدم چون استرس گرفتم به من بگین، چرا وقتی بعضیا میخوان مشتریشون زیاد شه؛ تیتر میزنن فیلمی از آزار فلانی یا کتک زدن بهمانی ما با کله میریم ببینیم چه خبره؟ چرا تا روی یه کلیپی می نویسه حاوی صحنه های خشن و نامناسب برای زیر هجده سال، یه جوری روش کلیک میکنیم که مبادااا جا بمونیم ازدیدن زجر کشیدن کسی یا چیزی؟ چرا وقتی عکس یا صحنه تصادف می ذارن، ما جلوتر از همه دانلودش می کنیم بعد انتشارش هم میدیم واییی جا نمونیم یهو بذار همه بدونن ما نفر اول رسوندن خبرا و صحنه های تلخیم چرا فیلم و تصویر از بمباران یه جایی، تو یه کشوری پخش میکنن؛ ما دو تا چشم داریم چهارتا دیگه ام قرض می کنیم، تماشا میکنیم خب به نظرت الان به همه اونایی که گفتم کمک کردی؟ اگه احیانا تو نبینی دقیقا از چی جا میمونی؟ از حجمِ بی نهایتِ انرژیِ سیاه؟ جا نمونی خدا نکرده؛ بدو معجزه دارن تقسیم میکنن. آهای تویی که سر و دست میشکونی برای دیدن و شنیدن و پخش کردن خبرا و صحنه های تلخ، بدون که اون تصویرا یه جایی تو روحت؛ جا خوش میکنن کم کم اگه هم بخوای، نمیتونی نبینی معتاد دیدن تصاویر و فیلم های آزار دهنده و دلخراش میشی که بشینی گریه کنی باهاش یا در نهایت بی احساسی زل بزنی به تصاویر چون روح زخمی، اینجوری انرژی میگیره اما روح سالم، اصلا نمیتونه دیدن تصاویر دلخراشو تحمل کنه؛ پس میزنه اونو مراقب انرژی سیاه باش یه جوری ذهنتو در اختیار خودش میگیره که همین الان مشغولت کرده با آوردن صد تا دلیل، برای دیدن اون صحنه ها و قانعت کنه نه قانع نشو چشم های قشنگ تو برای دیدن صحنه های فجیع نیست روح تو پاکه از دیدن و شنیدن صدای زجر دیگران، تغذیه نمیکنه تو شیطان نیستی فرشته ها بهت سجده کردن، یادته؟ ورودیای ذهنتو کنترل نکنی، اونا کنترلت می کنن یه موقع به خودت میای میبینی؛ نمیتونی کلا شاد باشی یا وقتی شادی، شادیت دووم زیادی نمیاره مدام دنبال یه سوژه برای ناامیدی و تلخی و نگرانی هستی این یعنی انرژی سیاه بغلت کرده تو بغلش نکن از امروز دور همه اش رو خط بکش باور کن طوریمون نمیشه چرا راستی یه طوریمون میشه؛ روحمون کم کم سبک میشه و میتونیم خالق لحظه های خوش و شاد برای خودمون باشیم چیزی که شیطان نمیخواد برامون اتفاق بیفته :منبع باشگاه شیک پرواز "کاپیتان مجهول" *سید تهران*
*~*****◄►******~* پزشکان معمولا خاطرات جالبی از کار و بیمارانشان دارند. علت جالب بودن این خاطرات یا بخاطر برخوردهای بانمکی است که بیماران با پزشک یا بیماریشان میکنند یا کمبود اطلاعات پزشکی است یا شاید وقوع بعضی اتفاقات در فضایی که سایه مرگ و بیماری در آن وجود دارد خود به خود تبدیل به طنز میشود. اما مهم اینجاست که یک پزشک عمومی با ذوق اهل شهرکرد هر از چندگاهی خاطراتش را از این ماجراها در وبلاگش مینویسد که بسیار خواندنی هستند *~*****◄►******~* گلوی بچه رو که نگاه کردم مادرش گفت: آقای دکتر! گلوش چرک داره؟ گفتم: چرکش تازه می خواد شروع بشه گفت: این بچه همیشه همین طوره٬ همیشه عفونتش اول شروع می شه بعد زیاد می شه *** به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ با یه صدای گرفته گفت: هیچی فقط چند روزه که اصلا صدام درنمی ره *** به دختری که با استفراغ اومده بود گفتم: اسهال هم دارین؟ گفت: حالتشو دارم اما نمیاد *** یه خانم حدودا ۵۰ ساله دختر حدودا ۱۸ سالشو آورده بود به دختره گفتم: مشکلتون چیه؟ گفت: دلهره دارم. مادرش زد زیر خنده و بعد گفت: مامان! دل پیچه نه دلهره پرسیدم: چیز ناجوری نخوردین؟ مادرش گفت: چرا «چیسپ» خورده و این بار نوبت دختر بود که بزنه زیر خنده و بگه مامان چیپس نه چیسپ *** به آقائی که با سردرد اومده بود گفتم: قبلا هم سابقه داشتین؟ گفت: مثلا چه سابقه ای؟ بعد گفتم: توی خونه داروئی نخوردین؟ گفت: مثلا چه داروئی؟ نسخه شو که نوشتم گفتم: دیگه هیچ ناراحتی نداشتین؟ گفت: مثلا چه ناراحتی؟ *** به خانمه گفتم: اشتهاتون خوبه؟ گفت: هر وقت بتونم غذا بخورم می تونم بخورم *** پیرمرده گفت: همه بدنم درد می کنه غیر از آرنج دست چپم گفتم: یعنی آرنج دست چپتون درد نمی کنه؟ گفت: نه آرنج دست چپم «خیلی» درد می کنه *** خانمه اومد و گفت: برام یه آزمایش بنویس گفتم: چه آزمایشی؟ گفت: نمی دونم. چند وقت بود که هر دو دستم درد می کرد. چند هفته پیش از این دستم آزمایش خون گرفتم بعد دردش افتاد حالا می خوام بگم از این دستم هم خون بگیرن ببینم دردش می افته؟ *** به خانمه گفتم: باید یه آزمایش بدین. گفت: نمی دم! گفتم: چرا؟ گفت: می ترسم بفهمم یه مرض ناجوری دارم *** خانمه می گفت: توی آزمایشگاه درمونگاه آزمایش دادم گفتند عفونت داری اما بیرون آزمایش دادم گفتند سالمه آزمایشهاشو نگاه کردم دیدم توی درمونگاه آزمایش ادرار داده و بیرون آزمایش خون *** خانمه می گفت: فکر کنم باز گلوی بچه ام چرک کرده گفتم: از کجا فهمیدین؟ گفت: آخه از دیروز داره دهنش بوی کپسول می ده *** خانمه می گفت: بچه ام چند روزه یبوست داره براش شیاف هم گذاشتم خوب نشد گفتم: چه شیافی براش گذاشتین؟ گفت: استامینوفن *** مریض های درمانگاه تمام شدن و از مطب میام بیرون یه هوائی بخورم مسئول پذیرش که اهل همونجاست داره با یکی از اهالی روستا صحبت می کنه و ازش می پرسه داروهائی که دکتر دومی براتون نوشت با دکتر اولی فرق داشت؟ روستائی محترم می گه: خوب معلومه٬ مگه کود حیوونهای مختلف با هم فرق نمی کنه؟ خوب داروهای دکترها هم با هم فرق می کنه *** یه پسر جوون با فشار خون پائین اومده بود گفتم: می تونین بمونین سرم بزنین؟ گفت: نه گفتم: آمپول می زنین؟ گفت: نه. خانم جوونی که باهاش بود گفت: آقای دکتر لطفا یه شربت ماستی (آلومینیم ام جی اس) براش بنویسین گفتم: چرا؟ گفت: آخه می گن چیزهای شیرین فشار خونو بالا می برن *** روز شنبه این هفته یه زن و شوهر بچه شونو آورده بودند گفتم: چند روزه که مریضه؟ پدره گفت: دو روزه مادرش گفت: نه سه روزه پدره با عصبانیت به مادرش گفت: آخه جمعه که تعطیله *** مرده با کمردرد اومده بود، وقتی می خواستم نسخه بنویسم گفت: آقای دکتر! بی زحمت هر چی می خواین بنویسین فقط پماد ننویسین گفتم: چرا؟ گفت: آخه همه خونواده مون رفته اند مسافرت هیچ کسی نیست که برام پماد بماله *** به خانمه گفتم: کجای سرتون درد می کنه؟ دستشو گذاشت روی سرش و گفت: همین جا درست توی لگن سرم *~*****◄►******~*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ دست و دلم می لرزید ته دلم خوشحال بودم ولی به روی خودم نمیاوردم که مبادا کسی پی حال درونم ببره امروز قرار بود عطیه با شگرد خودش جلوه رو از خونه بکشه بیرون تا همدیگرو ببینیم نگاهی به ساعت انداختم عقربه هاش چهارو پنج دقیقه رو نشون میدادن باید کم کم میرفتم، نگاهی از آینه به خودم انداختم چشمای سبزم از خوشحالی میدرخشیدن، لبخندم رو پنهان کردم دستی به موهام کشیدم و از اتاق اومدم بیرون که ارغوان مثل عجل معلق روبه روم پیدا شد کجا میری؟
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ یه جایی خوندم یه دختر هیچوقت قولی که بهش دادی رو یادش نمیره مثلا مـטּ یادم نمیره قول داده بودی برام هزار تا شاخه رزِ بنفش بخری یادم نمیره قول داده بودی یه روز با هم بریم فال بفروشیمُ گل قول داده بودی یه روزی بریم تو چمـטּ های دانشکده پیک نیک، دیوونگیه دیگه، شاخ و دم که نداره مثلا مـטּ یادم نمیره که قول داده بودی، تو آلاچیق های لاله، سر سیاهِ زمستوטּ، یه شب و تا صبح بیدار بمونیم... فیلم های ترسناک ببینیمُ هی جا کنم خودمُ تو بغلـت از ترس یادم نمیره قول داده بودی یه روز کلِ مسیرِ دانشگاه تا خونه کولم کنی قول داده بودی روزای بارونی بی چتر کلِ شهرُ قدم بزنیم 👫 یادم نمیره قول داده بودی تا همیشه قلبت واسه خودِ خودم بتپه دستات فقط دستای خودمو بگیره و بغلـت تا آخرِ دنیا فقط پناهگاهِ من باشه مثلا مـטּ یادم نمیره قول داده بودی " بمونی، نری " یادم نمیره ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ فاطمہ.صابرے.نیا 🌿
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم