شیرین اینقدر ها هم شیرین نبود
اما فرهاد به هوایش کوه کند
ولی حالا
شیرین ترین شیرین هم که باشی
همین که فرهادت هوایی نشود
انگار کوه کنده ای
شیرین اینقدر ها هم شیرین نبود
اما فرهاد به هوایش کوه کند
ولی حالا
شیرین ترین شیرین هم که باشی
همین که فرهادت هوایی نشود
انگار کوه کنده ای
همیشه سعی کردم دل کسیو نشکنم
اما به خودم که نگاه میکنم تیکه تیکه ام
سعی کردم کسیو تو غم هاش تنها نزارم
اما حتی هیچکس نفهمید من کِی ناراحتم
سعی کردم با همه مهربون باشم
اما بعضیا فک کردن من احمقم
همیشه دیگران رو بخشیدم
اما فک کردن متوجه خطاهاشون نشدم
همه شب تا به سحر خواب حرم میبینم
از غم دوری بین الحرمین غمگینم
کربلای تو مرا شهره ی شهرم کرده
کاش یکبار شده کنج حرم بنشینم
به گمانم که میان همه زائر ها
فقط امضای برات دل من جا مانده
نام من را بنویسید کف صحن حسین
بنویسید که یڪ بی سروپا جا مانده
دعا کنید اربعین حرمش باشم