وقتی تیم برزیل را در فینال شکست دادیم
و قهرمان جهان شدیم
هم بازی هایم در تیم ملی آلمان
دور زمین میرقصیدند و هلهله می کردنند
اما من سر سوزنی شاد نبودم
راستش غمگین بودم
چون ما امید بدهکار ترین مردم دنیا را
ناامید کرده بودیم
و این وحشتناک بود
بازیکنان برزیل له و لورده بودند
و به تلخی اشک میریختند
ما در آلمان همه چیز داشتیم
برج های سربه فلک کشیده
بزرگراه های رویایی ،اتومبیل های شیک
پاساژ های پر رونق ،و درآمد های سرشار
اما آن ها هیچ چیز نداشتند
جز فوتبال
هم بازی هایم را شبیه جانوران
وحشی و درنده می دیدم
که بالای شکار بی پناه خود
شادی می کردند
ما دل مردم فقیری را شکسته بودیم
شاید اگر آن ها پیروز می شدند
مردم برزیل حداقل همان شب فقر و غم های خود را
فراموش می کردند
(:
هارالد شوماخر
دروازه بان افسانه ای آلمان در دهه ۸۰ میلادی