پسر کوچکی وارد داروخانه شد

کارتن جوش شیرین کوچکی را به سمت تلفن هل داد و روی آن رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع به گرفتن شماره ای هفت رقمی کرد

مسئول داروخانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد

پسرک پرسید

خانم میتوانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن هارا به من بسپارید؟

زن پاسخ داد

کسی هست که این کار را برایم انجام میدهد

پسرک گفت

خانم من این کار را نصف قیمتی که او میگیرد انجام خواهم داد

زن درجوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است

پسرک بیشتر اصرار کردو پیشنهاد داد

خانم من پیاده رو وجاده ی جلوی خانه را هم برایتان جارو میکنم ،در این صورت شما در یکشنبه زیبا ترین چمن را در کل شهر خواهید داشت

مجددا زن پاسخش منفی بود. پسرک در حالی که لبخندی برلب داشت گوشی را گذاشت

مسئول دارو خانه که به صحبت های اوگوش داده بود به سمتش رفت و گفت

پسر … از رفتارت خوشم میاد به خاطر اینکه روحیه ی خاص وخوبی داری دوست دارم کاری بهت بدم

پسر جواب داد

نه ممنون من فقط داشتم عملکردم رو میسنجیدم ،من همون کسی هستم که برای این خانوم کار میکنه

کشتی نساز ای نوح
طوفان نخواهد آمد

بر شوره زار دلها
باران نخواهد آمد

شاید به شعر تلخم ، خرده بگیری اما
جایی که سفره خالیست ، ایمان نخواهد آمد

تابلو نقاش را ثروتمند کرد

شعر شاعر به چند زبان ترجمه شد

کارگردان جایزه ها را درو کرد

وهنوز سر همان چهار راه واکس میزند

کودکی که بهترین سوژه بود

یکی از مهم ترین نکاتی که درباره ی صد سال آینده پیش بینی شده افزایش قابلیت ها و پیشرفت ها در علم پزشکی است.برای مثال در هرخانه دستگاه هایی وجود خواهد داشت که با اسکن کامل بدن ، وضعیت سلامتی شما را نشان خواهد داد و حتی قادر خواهد بود درصورت بروز مشکل ،تیم پزشکی را به محل سکونت شما اعزام کند

همچنین در سال 2116 انسان ها در در ساختمان هایی سکونت خواهند داشت که آسمان خراش های امروزی در مقابل آنها کوتوله به نظر خواهند رسید این ساختمان ها به اندازه ی شهر های امروزی خواهند بود وحتی پیش بینی شده است که شهر هایی در زیر آب ایجاد خواهد شد

در این سال حمل ونقل وسفر با دنیای امروزی تفاوت  زیادی  خواهد داشت
جاده ها کارایی خود را از دست میدهند و مردم برای مسافرت ازوسایل نقلیه کوچک همانند هواپیما استفاده خواهند کرد

در سال 2116 هواپیماهای بدون سر نشینی ساخته خواهند شد که قادر به حمل وجابه جا کردن کل خانه شما به مناطق دیگر خواهند بود بنابر این شما میتوانید با کل خانه و خانوادتان به مسافرت بروید

شما میتوانید برای مسافرت تابستانی خود مقاصد گردشکری متنوعی همچون ماه ومریخ را انتخاب کنید. این قمر وسیاره ها به مستعمره زمین تبدیل خواهند شد

در زمینه طراحی داخلی خانه ها نیز تغیرات زیادی ایجاد خواهد شد.دیواره های هوشمند خانه ها با توجه به خلق وخو و وضعیت روانی شما قادر به ارائه تصاویری از مناطق و صحنه های مورد علاقه سما خواهد بود

آماده کردن غذا نیز بسیار ساده تر خواهد بود
با استفاده از چاپگر های سه بعدی کافی است غذای خود را انتخاب کنید تا در چند ثانیه برای شما آماده شود

یک ـ بزرگترین پرنده درجهان

فسیل «پرنده نقره ای عظیم» درسال 1979 میلادی درکشور آرژانتین پیدا شد
پژوهشگران اعلام کردند این پرنده شش میلیون سال قبل  روی کره ی زمین می زیسته است. طول بال های جانور به 6 تا 8 متر می رسیده وارتفاع آن نیز دو متر براورد شده است.

دو ـ زیبایی دردناک آسیایی

در گذشته بانوان چینی پاهای خود را می بستند تا از رشد آنها جلوگیری شودزیرا داشتن پاهای کوچک به عنوان مظهر زیبایی و زنانگی به شمار میرفت به همین سبب پاهای آنها بد فرم میشد

سه ـ هشت پاها نه تنها قادرند تغیر رنگ بدهند بلکه قادرند شکل حیوانات دیگر را به خود بگیرند

چهار ـ آبشار زیر آب

سواحل جنوب غربی موریتیس به نظر میرسد در حاشیه ی یک آبشار در حال غوطه ور شدن وطغیان قرار دارد اما این حاشیه فقط یک توهم بصری است جریان های چرخشی اقیانوس که دارای گل ولای وماسه هستند الگوی عجیبی در آن ایجاد کردند که تصویر آبشاری که در زیر آب قرار دارد می دهد.

پنج ـ جابه جایی قطب ها

طی 20 سال گذشته قطب های مغناطیسی هر چند صد سال یا بیشتر تغییر ناگهانی انجام داده اند واین بدان معناست که اگر حدود 800 هزار سال پیش قطب نما را در دست داشتیدبه شما نشان میداد که شمال در قطب جنوب قرار دارد.این روند به صورت تدریجی صورت گرفته و در طی هزار ها سال اتفاق می افتد.  در حال حاضر قطب مغناطیسی شمالی زمین در حدود 64 کیلو متر در سال درحال تغییرجهت به سمت جنوب است. وبا توجه به اینکه آخرین تغییر قطب اصلی در هفتصد و هشتاد هزار سال پیش اتفاق افتاد ه ما باید در انتظار جهش جدیدی باشیم.

شیش ـ مرغی که 18 ماه بدون سر زنده ماند

در سال 1945 یک کشاورز سریکی از مرغ هایش را برید ولی نه تنها مرغ نمرد بلکه در مزرعه میدوید و رفتار معمولی داشت. وقتی مرغ سرش را از دست میدهد سرش را هم از دست میدهداما نخاع تا مدت کوتاهی از اکسیژن باقی مانده استفاده میکند. دراین مورد خاص به طور عجیبی طولانی شد این مرغ به سرعت مشهور شد وصاحبش با قطره چکان غذا را وارد مری اش میکرد بنابر این مرغ 18 ماه بدون سر زنده ماند و بعد تسلیم سر نوشت شد.

هفت ـ کوسه ی چین دار

این کوسه بسیار نادر است که به آن فسیل زنده می گویند در اعماق اقیانوس های ارام و اطلس زندگی میکند دانشمندان حدس می زنند که این موجود با خم کردن بدنش وجهیدن ناگهانی به جلو شکار میکند مثل یک مار با این کار کل بدن قربانی را میبلعد

هشت ـ چیزی ازش نمیدونم

واژه ی یلدا واژه ایست برگرفته از زبان سریانی
که از لهجههای متداول زبان آرامی است
به معنای تولد

زبان آرامی یکی از زبان های رایج در منطقه خاور میانه بوده است

برخی براین عقیده اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبا از راست به چپ نوشته میشد ، وارد زبان پارسی شده است

واژه ی یلدا به معنای زایش زاد روز وتولد است
ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روز ها بلند تر میشوند وتابش نور ایزدی افزونی میابد
آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند

و از این رو به ماه دهم، دی
به معنای روز
میگفتند که ماه تولد خورشید بود

ازدواج : قمار زندگی است ودرقمار برد باکسی است که بیشتر تقلب کند

چشم : عضوی که چشم چرانها با آن ارتزاق میکنند

دست : عضوی که درسینما بند نمیشود

ایده آل : شوهری که نتواند با زنش به همان دقت وملایمتی که درمورد تازه اش دارد رفتار کند

زوج ایده آل : شوهر کر و زن لال

ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا درعبور از خیابان حتی اگر به کمک نیاز نداشته باشد

اوراقچی : تنها موجودی که زن هارا بهترین رانندگان دنیا میداند

الکل : مایع گرانبهایی که همه چیز را محفوذ نگاه میدارد مگر اسرار را

خسیس : کسی که وقتی خونه اش آتش میگیرد برای اینکه پول تلفن ندهد تا اداره آتش بدود

خوش بین : مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند تلفن را خواهد گذاشت

سوء ظن : سعی در دانستن چیزی که بعدا انسان آرزو میکند ای کاش آن را نمیدانست

رفیق : کسی که همیشه به شما مغروض است

عشق : دردسری که برای فراموش کردن آن باید تازه تری پیدا کرد

سرخ پوست : مرد خوشبختی که وقتی زنش اورا میبوسد صورتش ماتیکی نمیشود

مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمیداند

معجزه : دختری که زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود

موش :خانم هایی که نصفه شب به جیب شوهرشان شبیخون میزنند

هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه ی دست خودش اندازه دست خانم بخرد

دوستتون دارم
   

خواب دیدم قیامت شده است
هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته وبر سر هر چاله نگهبانی گرز به دست گمارده بودند
الا چاله ی ایرانیان
خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم

عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده اند؟

گفت
میدانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم درچاهیم یا چاله
خواستم بپرسم اگر باشد درمیان ما کسی که بداند وعزم بالا رفتن کند
نپرسیده گفت
گر کسی از ما فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی پایش کشیم و به ته چاله باز گردانیم

زاهدی مهمان پادشاهی بود. چون بنشستند، کم تر از آن خورد که ارادت

او بود و چون به نماز برخاستند،بیشتر از آن کرد که عادت او، تا ظن صلاح درحق او زیادت کنند

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی

کاین ره که تو می روی به ترکستان است

چون به مقام خویش باز آمد سفره خواست تا تناولی کند

پسری داشت صاحب فراست گفت
ای پدر باری به دعوت سلطان به طعام نخوردی ؟

گفت: درنظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید

گفت : نماز راهم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید

گلستان سعدی