○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○

تیکه تیکه ات می کنم. رفت حمام خبرش .منم رفتم که مثلا غذا درس کنم. خب . حالا چی درس کنم؟ امممممممم . من که هیچی بلد نیسم
😕😕😕

حالا چی کارکنم؟ آها همینه زنگ می زنم ازبیرون غدا بیارن بعد می زارم یخچال. بعدم در میارم گرم می کنم .اینجوری انگاری خودم درستش کردم

رفتم سمت تلفن و قیمه سفارش دادم. داشتم با گوشی ور می رفتم که تلفن خونه زنگ خورد

ـ الو . بفرمایید

ـ سلام .منزل نیوتن؟

ـ بله

ـ بروسلی خونه هستش؟

ـ بله خودم هستم؟

ـ خواستم یه احوالی از پدر پسر شجاع بگیرم

ـ پدرم هم خوبه سلام میرسونه؟

ـ …

ـ الو؟

ـ بله .هیچی دیگه پس به ادیسون بگید لئوناردو زنگ زد کارت داشت

ـ اوهوم .بگم بهتون زنگ بزنن؟

ـ نه نه . به سیندرلا و مش کاظم هم سلام برسونید خدافظ

ـ شما هم به انیشتین سلام برسونید. خدانگه دارتون جناب داوینچی
😅😅😅😅

وقطع کردم. مزاحم بود. ولی منم کم نذاشتم
💪💪💪
ااااا میگم کار خوبیه ها بزار منم مزاحم شم. یه شماره ی الکی گرفتم اوهوع پیشوازم داره. دیگه نزدیک بود پاشم قر بدم که جواب داد

ـ بله؟

ـ سلام ببخشید مهناز جان هستن؟

ـ آاااا .فک کنم اشتباه گرفتید
😑😑😑

ـ اِاِاِ. مگه شما بهنوش نیستید؟…..خواهر مهناز؟

ـ عرض کردم اشتباه گرفتید
😐😐😐
من آقا هستم نه بهنوش خانم

ـ اها پس از کارمنداشید .اوووممممم بهش بگید من زنگ زدم کارش داشتم
😋😋😋

ـ خانم شما صبحانه خوردید؟

ـ نه به خدا حوصله ام نمی شه برم نون بخرم
😔😔😔

ـ …………………خدافظ
😤😤😤

وصدای بوق ممتد
ـ 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
(یکی داشت پشت سرم می خندید)
برگشتم دیدم جناب همسره

مگه این اینجا بود؟😞😞😞

ـ این…………..کی بود
😂😂

ـ یه مزاحم
😞😞
یه لحظه سرشو بلند کرد نگام کرد
😕😕😕
بعد دوباره منفجر شد
😂😂😂

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○