user_send_photo_psot

..*~~~~~~~*..

اولین روز بارانی را به خاطر داری ؟؟ غافلگیر شدیم چتر نداشتیم
خندیدیم، دویدیم و به شالاپ و شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
.
.
دومین روز بارانی چطور ؟؟ پیش بینی اش را کرده بودم . چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم . سعی می کردی که من‌ خیس نشوم و شانه ی سمت چپ تو کاملا خیس بود
.
.
و سومین روز چطور ؟؟ گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری . چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه ی راست من کاملا خیس شد
.
.
و چند روز پیش را چطور ؟؟ به خاطر داری ؟؟ که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دور تر راه برویم
.
.
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم … تنها برو

^^^^^*^^^^^

دکتر علی شریعتی