تکیه گاه بغضی سِمج هر شب گلوی مرا می بوسد سنگینی اش چشمانم را خیس میکند و قامتم را خمیده تر از دیروز این روز ها دلم یک تکیه گاه می خواهد تکیه گاهی که نلرزد نریزد یک لمیدن از جنس ناب آرامش 7 سال پیش نوشته شده توسط : Maryamtkdنوشته های اندرویدی 33 ◄ بیشتر و بیشترش کن 3
7 سال پیش
عالی بود
7 سال پیش
حرف دله
لایکـــــ
7 سال پیش
عالی
7 سال پیش
7 سال پیش
شیخ هنو نیومده
هر چه میخواهد دل تنگت بگو