دیالوگ های ماندگار

من نمی تونم باهات ازدواج کنم

چرا؟

چون ممکنه یه روزی انقدر گریه کنم که اتاقمون پر از اشک بشه و تو غرق شی

شنا کردن یاد می‌گیرم

The Secret Life of Words_2005

سه راه بیشتر نداری
با من باشی
باتو باشم
یا توافق کنیم که باهم باشیم

 

UP

گاهی بهترین وسیله برای فراموشی
دیدار دوباره است
هنگامی که تو عقیده ای را دوست داری
در نظرت زیباترین عقاید جلوه می کند
ولی هنگامی که به واقعیت در می آید
دیگر شباهتی به آنچه تو می پنداشتی ندارد

بادبادکها
رومن گاری

مهم نیست اکنون زندگی ام چگونه می گذرد
عاشق آن خاطراتی هستم که تصادفی از ذهنم عبور می کنند
و باعث لبخندم می شوند

خاطرات من
پابلو نرودا

بحثی را که
نه خود قـانع می‌شوی
و نه می‌تـوانی
شخص مقابل را قانع کنی
با یک لبخند تمام کن

برتراند راسل

کمى صبر کن
حوصله کن
پايان کتاب را با هم خواهيم خواند
حالا بخواب
تا فردا صبح
فرصت براى گريستن بر اين روزگار بسيار است

سيد على صالحى

بعضی وقتا چیزایی می نویسم که
نویسنده ی مورد علاقه ی خودم میشم

HER 2013

مثل آدمی شده‌ام که آتش گرفته
اگر بایستد
می‌سوزد
اگر بدود
بیشتر می‌سوزد

علیرضا روشن

یکبار یک نفر بهم گفت
مهم نیست چی پیش بیاد
نباید هیچوقت دوستتو رها کنی

گفت: برو
ولی همين كه او به من برو گفت و برويد نگفت

براي من كار تمام شده بود

در اين كلمه كوچيك آنقدر محبت نهفته بود كه من فكر مي كردم برای يك عمر كافی خواهد بود

داشتم گريه می افتادم

هاينريش بل
عقايد يك دلقك

راکی: این یارو میبینی که تو آینه بت زل زده؟
دان: آره
راکی: قویترین رقیبته که باش روبرو میشی. چه تو مبارزه، چه زندگی

creed 2015

ﮔﺎﻫﯽ
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺒﺨﺸﯽ،
ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ
ﺑﺎﺯﻡ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺑﺎﺷﻦ

میلان کوندرا