khengoolestan_robab_ali_asghar

^^^^^*^^^^^

لالا لالا ، گلم رفته به زردي
لالا لالا، امون از خيمه گردي

بسوزي کربلا با اون فراتت
الا اي کربلا با من چه کردي؟

لالا لالا لالا نه آفتاب ديده بود نه رنگ مهتاب
لالا لالا علي زنده مي موند با جرعه اي آب

نباشه مادري دلخوش به يک گهواره خالي
الهي که نشه همبازي طفل خيالي

♦♦—————♦♦

لالا لالا، سر قصه درازه
لالا لالا، شب سوز و گدازه

مکن خاکش بذار سيرش ببينم
هنوزم چشم اصغر نيمه بازه

لالا لالا نمي خواني چرا اي بلبل من؟
لالا لالا چه زيباتر شدي امشب گل من

الهي مادري ششماهه شو خاکي نبينه
رو نيزه به تماشاي سر طفلش نشينه

♦♦—————♦♦

لالا لالا دلم مي خواست جوون شي
برا بابات يه يار و همزبون شي

مث قاسم يا اکبر يا ابوالفضل
ببينم روزي که يه پهلوون شي

لالا لالا چه لاغر شده اي نخورده شيرم
نشد مثل عموت سقا بشي برات بميرم

تموم آرزوم اين بود بزرگ شي نازنينم
لالا لالا نشد روزي که دامادت ببينم