♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

يادش بخير

يه دوستي يهويي ميومد و دست مينداخت دور گردنم

آويزونم مي شد

سنگين نبودا ؛ اما مهرشو الان روي دلم دارم

الان چقدر كميم براي هم

چقدر راحت ؛دل هم رو داشتيم

با تعارف يه پر نارنگي

دوستي مون كليد ميخورد

سر يه موضوع الكي گرد و خاك مي كرديم

ميز رو دو قسمت مي كرديم

قهرامونم الكي بود

فرداش با يه سوال ساده ي

«مشقاتو نوشتي؟»

دوباره رفاقتمون از سر گرفته ميشد

يار دبستاني عزيزم

هر جا هستي خوش باش

كوله ات پر باشه از شادي