در خدمت شوما هسدیم با خاطره ای دیگرررر از خوشگل ننش یا همون فاطمهههه
این عکسی ک میبینید… درخت گوجه سبزمونهههه
😍
و اونم خونمون
😍
البته الان سرسبز تر شدع
😎
عاغاااا همون طور ک توی پست قبلیم بتون گفتم، ما ی زمین وسط جنگل تو یکی از دهاتای همدان داریم ک ترکیبی از باغ و خونه ویلایی هسدش
(حتما میگید واااایییی چ باحال خوش بحاله خوشگل ننش😍)
تو این باغه ما ی عالمه درخت میوه و اینا داریم
زردآلو، هلو، سیب، آلو، خیار، خربزه، توت فرنگیییییی، گردو، …. آخ یادم رف بگم گوجهههههه سبزززز اوووممممم چ گوجه سبزییییییی چقدددد تررررش بود خدایاااا بازم میخاممممم
(الان آب از لب و لوچهتون راه افتاد یا بیشتر توضیح بدم؟!؟😀)
بعله… همه اینا ب علاوه ی خونه و ی استخر کوچولو رو اونجا داریم… راستی گفتم گوجه سبزم داریم؟!؟
بذارید همونطور ک شوما تو فکر گوجه سبزید من دیگه خاطره رو شروع کنم واقن
دیشب ک میشد شنبه، این داداچ ما یهو فازش گرفت استخرو پرکنه و بره آب بازیییی
😦
بذارید این وسط ی بیو از داداچم بدم بهتون ک آشنا شید باهاش
یاسین خان هسدش ک معمولا توسط بابابزرگم یاسر یا ناصر صدا میشع… شوهر خالمم بش میگه سیدناصر
کلا عشقی صداش میکنن
دوازده سال هسدش ک از اون بالا با صورت پخش زمین شدن و عرصه رو برام تنگولیدن
(فهمیدید دوازده سالشه دگ؟!)
بسیار هم رو مخ اینجانب نشست و برخواست دارن… گاهی دیده شده بدو بدو هم دارن
😠😒
عارع… این یاسین خانوم ببخشید یاسین عاغا گیر داد ک من میخام استخرو پر کنم
☝️
ماهم گفتیم باعشه ب درک
😼
گمشو داداچ ک منم هسدم باهات
😂
اولش ک باید میرفتیم خاک و خل توی استخرو تمیز میکردیم
حالا من هی میگم استخر استخر فک نکنید چار متریه عاااا این استخر ما فقد چس مثقال عمق داره ک یه متر هم نمیشع
بعله… خان داوشم رفتش موتور چاه رو زد ب برق
(نگفتم چاهم داریم؟! راستییییی گوجه سبزم داریم😀😂)
بعدش لوله آبی ک از چاه میومد گذاشت لب استخررر
ماعم ک دس ب کار شدیم پاچه هارو شوت کردیم بالا ی جارو دستمون گرفتیم و افتادیم ب جون استخر
😨
دیگه کم کم استخره میخاس قسممون بده ک عابجی قول میدم دیگه نذارم هیچ ذره خاکی چپ نیگام کنه، شوما فقد دس بردار اینقد با اون جاروعه بی صاحاب مونده دل و روده منو چنگ نندااااااززززز
ماعم بیخیال شدیم و گفتیم گوناه دارع و خلاصه اون آب گندو ک ترکیبی از گِل و انواع جنازه جانور به علاوه شونصد و هف نوع برگ خشک شده بود خالی کردیم پای درختا
ینییییی اگه پدر گرام اونجا بود و میدید ک داریم چی میریزیم پای درخت جوناش، هیچ تضمینی نمیکنم ک الان زنده بوده باشم
☝️
علاقه خیلی عمیقی ب اون یه تیکه زمین
(و البته درخت گوجه سبز)
دارن دَدی خان
دوباره گذاشتیم استخر از آب چاه پر بشه… بگم بهتون ک آب این چاه حتی تو چله تابستون ی طوریه ک انگار همین الان از اعماق قطب جنوب اومدع… در این حد یخه ینییییی
وختی ک پر شد پریدم تو اتاق شلوارک آمریکایی دَدی رو با یه تاپ برداشتم پوشیدم
(خداییش قیافم دیدنی بود با اون شلوارکه😂😐)
با یاسین ک اونم ی تاپ شلوارک پوشیده بودیم پریدیم تو استخر
سِلاح اون یه ظرف پلاستیکی کوچیک بود، مال من یه آفتابه صورتییییی
واییییی لامصب این دل صاب مُردم پیش آفتابه هه گیر کردع
😍
صووووورتیهههه قِنااااااص
😍😍
همونطور ک از سرما داشتیم ب صورت خیلی ملیحی میمردیم، با سِلاح هامون آب میپاچیدیم به هم. بماند ک اون وسطا مادر گرام با دادن لقب «ذلیل مرده» به من و خیلی با ادب و احترام، جیغ های بنده رو خفه کردن
ما همینجور هم دیگه رو از سرما میکشتیم ک یدفه نمیدونم چی شد ک آهنگ «واویلااااا لـِیلییییی» یهو بر زبان ما جاری شد
💃💃
همونجور ک خیلی ریز بندری میرفتم و آفتابه خوشگل صورتیمو پر آب کرده بودم، ی خورده تو آهنگ دَس بردم و در حالی ک ب سمت یاسین هجوم میبردم
«واویلاااااا لیلییییییی نعشه شدم خیلیییییی»
رو خوندم و یهووووو پریدم وسط ب صورت رگباری با سلاحم یاسینو هدف قرار دادم
یـَـک حالی داد ک نگوووووو😹
یکم این مسخره بازیو ادامه دادیم و آخرش با چَک و لقد مادر گرام از آب در اومدیم
بر خلاف تصوراتتون سرما نخوردمممم بعلهههههه
فقد اون شب با وجود یه پتو ک دورم پیچیده بودم بازم سردم بود و حس میکردم اون آب حرام استخر کاری کرده ک سیستم میستم ایمنی بدنم خراب شع و تا چن وخت احساس میکردم تمام عضلاتم منقبض شدن ولی خب الان خوبممممم
مدیونید اگه فکر کنید روم کم شده و دیگه آب بازیو میماچم میذارکنار
لامصب رمانی شد واس خودش
بازم از این چرت و پرتا براتون میذارم اگه خاشتون اومد
7 سال پیش
عالی تعریفش کردی
خیلی باحال بود
اینکه ترکیبی از خاطرت ؛ رو همراه با فکر و حرفای تو مخت رو میتونی با هم رو کاغذ بیاری فوق العادس
7 سال پیش
گوجه سبز مو خوام عالی
7 سال پیش
بعله درکت میکنم آخه ماهم باغ داریم یدونش استخر داره اون یکی نداره
7 سال پیش
فاطمههه الهی کوفت بخوری الهی هسته گوجه سبز تو گلوت گیر کنههههه من گوجه سبز میخوامممممممم
7 سال پیش
وووووییی عالی بود خوشکله ننم
خیلی باحال بود
خندیدم
7 سال پیش
خیلی باحال بود خوشکله ننم
کلی خندیدم
7 سال پیش
عالی بود آجی
7 سال پیش
عالی
7 سال پیش
فاطمههه الهی کوفت بخوری الهی هسته گوجه سبز تو گلوت گیر کنههههه من گوجه سبز میخوامممممممم
اخ ژوووووووننننننن دلت خاس عسیسم نع؟!
واهاااااییییییی این همه گفتم گوجه سبز گوجه سبز جواب داااااد
7 سال پیش
عالی تعریفش کردی
خیلی باحال بود
اینکه ترکیبی از خاطرت ؛ رو همراه با فکر و حرفای تو مخت رو میتونی با هم رو کاغذ بیاری فوق العادس
ب پای شوما نمیرسیم داوش اصخررر
7 سال پیش
وووووییی عالی بود خوشکله ننم
خیلی باحال بود
خندیدم
خوشالم ک خوشت اومدددد
7 سال پیش
خیلی باحال بود خوشکله ننم
کلی خندیدم
مرصییییی قابل نداش
7 سال پیش
عالی بود آجی
ما چاکر شوماییم
7 سال پیش
عالی
مچکررر
7 سال پیش
گوجه سبز مو خوام عالی
تموم شد دگ... همشو خوردممم
الانم ک فصلش نیس... همشون آلو شدن
7 سال پیش
عالی بود فاطمه نویسنده خوبی میشی
7 سال پیش
فاطمههه الهی کوفت بخوری الهی هسته گوجه سبز تو گلوت گیر کنههههه من گوجه سبز میخوامممممممم
لایک تا دهنت بازه از طرف منم فوش بده
7 سال پیش
لایک تا دهنت بازه از طرف منم فوش بده
دلتون آب
7 سال پیش
عالی بود فاطمه نویسنده خوبی میشی
مرصییی
ولی خو من نویسندگی رو دوص ندارم... خعلی ام بدم میاد ازش
7 سال پیش
خیلی خوب بود ایول
7 سال پیش
ولی خیلی نامردی گوجه سبزچی بوددیگه
7 سال پیش
ولی خیلی نامردی گوجه سبزچی بوددیگه
واهایییی مرصی اقدس ژون
اون گوجه سبزم گفتم ک دلتون بخاااادددد
اووووم چ خوش مزه بووووود عی خدااااا عاخه چرا همشون آلو شدن
7 سال پیش
واهایییی مرصی اقدس ژون
اون گوجه سبزم گفتم ک دلتون بخاااادددد
اووووم چ خوش مزه بووووود عی خدااااا عاخه چرا همشون آلو شدن
نگوووو نگووووو
7 سال پیش
من کووووووووجه سبز می خواااااام
7 سال پیش
مرصییی
ولی خو من نویسندگی رو دوص ندارم... خعلی ام بدم میاد ازش
ولی من برعکس تو عاشق نویسندگی هستم
7 سال پیش
بابا نمیگفتی گوجه سبز دلم میخااااااد
منم بگم الان ذغال اخته اومده ساری
7 سال پیش
من کووووووووجه سبز می خواااااام
اووومممم نبودی جات خالییی
7 سال پیش
بابا نمیگفتی گوجه سبز دلم میخااااااد
منم بگم الان ذغال اخته اومده ساری
اتفاقن گفتم ک دلتون بخاد
ندیدی چقد روش تاکید داشتم ☝
4 سال پیش
فک کردی فقط خودت گوجه سبز داری
من تو حیاتمون دوتا درخت گوجه سبز داریم یه باغچه توت فرنگی پشت خونمون یه چشمه داره که کنارش پره بوته های تمشک وحشیه
هر چه میخواهد دل تنگت بگو