♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

آقا دیدی ای کلیپا اولش صورت عروسه رو میون برگ درختا نشون میدن بعد یه عکسم همو جوری دارن حالا من اومدم اوجوری عکس گرفتم با چقد دنگ وفنگ… نزدیک بود رگ گردنم بگیره استخون انگشتام بشکنه بس چپ وچوله گرفته بودمشون قیافمم که نگو عینهو کرکس حامله شده بودم

بعد از ده هزار تا عکس که تو دیویستاش چشام بسه بود . صد و پنجاه تاش دماغم رفته تو دوربین . پونصد تا شم انگشتم جلو دوربینه و بقیه شم به همین ترتیب و فقط یکیش مونده که خوب شده

اومدم عکس رو نشون مامانم دادم منتظر بودم سرمو ببوسه بگه آفرین عین آتلیه ها شده باید عکس رو بزرگ کنم نشون عمه هات بدم تا دیگه ازبچه هاشون که اوج هنرشون بالا کشیدن شلوارشونه تعریف نکنن
ولی بر خلاف تصورم حرفایی بهم زد که تمام عکسا مو ریختم روفلش فلشم آتیش زدم

حرفش هنوزم توگوشم زنگ می زنه: ای چیه؟

خجالت بکش زود حذفش کن تا عمه هات ندیدن آبرو برام نذاشتی که با ای قیافت. نیمرخت از تمام رخت هم چپ و چوله تره . من نمی دونم تو به کی رفتی ایقد بد عکسی ولی حالا قیافم نداری که تو عکس خوب بیوفته
حیف اون لباسایی که می ره تن تو جوجه اردک زشت ولی نه دیگه از جوجه گذشته شدی خر اردک زامبی و بازم سر عقل نیومدی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
الان تو اتاق نشستم دارم کتاب مبارزه با افسردگیه مزمن و می خونم ای تف به هر چی فیلم وکلیپ و عروسیه

این داستان کاملا مضخرفم زاییده ی ذهن نداشتمه وهیچ واقعیتی نداره
باش دیگه قول می دم ننویسم
معذرت می خوام
به جان تو بار آخرمه

♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥