یک روز
بلکه پنجاه سال دیگر
موهای نوهات را نوازش میکنی
در ایوان پاییز
و به شعرهای شاعری میاندیشی
که در جوانیات عاشق تو بود
شاعری که اگر زنده بود
هنوز هم میتوانست
موهای سپیدت را
به نخستین برفِ زمستان تشبیه کند
و در چینِ دور چشمانت
حروفِ مقدس نقر شده
بر کتیبههای کهن را بیابد
یک روز
بل که پنجاه سال دیگر
ترانهی من را از رادیو خواهی شنید
در برنامهی “مروری بر ترانههای کهن” شاید
و بار دیگر به یادخواهی آورد
سطرهایی را
که به صلهی یک لبخند تو نوشته شدند
تو مرا به یاد خواهی آورد بدون شک
و این شعر
در آن روز
تازهترین شعرم برای تو خواهد بود
یادگاری یا شایدم خاطره
7 سال پیش
س بچه هاخوبین دلم براتون تنگ سده بود
شیخ المریض چوری خوبی پس آهنگای شادت کو ؟منتظرم
7 سال پیش
س بچه هاخوبین دلم براتون تنگ سده بود
شیخ المریض چوری خوبی پس آهنگای شادت کو ؟منتظرم
سلام عزیزم تو خوبی؟ ما خوبیم
شیخم خوبه، درگیر اپدیت هستیم
7 سال پیش
ممنون باشه منتظرم.قشنگ بود خانمی که متنوفرستادی
هر چه میخواهد دل تنگت بگو