user_send_photo_psot

*♥♥♥♥*♥♥♥♥*

بیا عاشقی را رعایت کنیم
ز یاران عاشق حکایت کنیم

از آنها که خونین سفر کرده اند
سفر بر مدار خطر کرده اند

از آنها که خورشید فریادشان
دمید از گلوی سحر زادشان

چه جانانه چرخ جنون می زنند
دف عشق با دست خون می زنند

به رقصی که بی پا و سر می کند
چنین نغمه ی عشق سر می کنند

«هلا منکر جان و جانان ما
بزن زخم انکار بر جان ما

بزن زخم، این مرهم عاشق است
که بی زخم مردن غم عاشق است

مگو سوخت جان من از فرط عشق
خموشی است هان! اولین شرط عشق

ببین لاله هایی که در باغ ماست
خموش اند و فریادشان تا خداست

بیا با گل لاله بیعت کنیم
که آلاله ها را حمایت کنیم

*♥♥♥♥*♥♥♥♥*