o*o*o*o*o*o*o*o

اخ عجب سرماست امشب ای ننه
ما که می‌میریم در هذالسنه

تو نگفتی می کنم امشب الو؟
تو نگفتی می خوریم امشب پلو ؟

نه پلو دیدیم امشب نه چلو
سخت افتادیم اندر منگنه

این اطاق ما شده چون زمهریر
باد می آید ز هر سو چون سفیر

من ز سرما می‌زنم امشب نفیر
میدوم از میسره بر میمنه

اخ عجب سرماست امشب ای ننه
اغنیا مرغ و مسما می‌خورند

با غذا کنیاک و شامپا میخورند
منزل ما جمله سرما می‌خورند

خانه‌ی ما بدتر است از گردنه
اخ عجب سرماست امشب ای ننه

اندرین سرمای سخت شهر ری
اغنیا پیش بخاری مست می

ای خداوند کریم فرد و حی
داد ما گیر از فلان السلطنه

اخ عجب سرماست امشب ای ننه
خانباجی می‌گفت با آقا جلال

یک قران دارم من از مال حلال
می‌خرم بهر شما امشب زغال

حیف افتاد آن قران در روزنه
اخ عجب سرماست امشب ای ننه

می خورد هرشب جناب مستطاب
ماهی و قرقاول و جوجه کباب

ما برای نان جو در انقلاب
وای اگر ممتد شود این دامنه

اخ عجب سرماست امشب ای ننه
تخم مرغ و روغن و چوب سفید

با پیاز و نان گر امشب می رسید
می نمودم(اشکنه)امشب ترید

حیف ممکن نیست پول اشکنه
اخ عجب سرماست امشب ای ننه

گر رویم اندر سرای اغنیا
از برای لقمه نانی بی ریا

قاپچی گوید که گم شو بی حیا
می درد ما را چو شیر ارژنه

اخ عجب سرماست امشب ای ننه
نیست اصلاً فکر اطفال فقیر

نه وکیل و نه وزیر و نه امیر
ای خدا ! داد فقیران را بگیر

سیر را نبود خبر از گرسنه
اخ عجب سرماست امشب ای ننه

o*o*o*o*o*o*o*o

سید اشرف الدین حسینی