جوک جدید | جوک خنده دار | جوک های تازه | جوک های دسته اول | جوک های بهار | جوک های باحال | جوک دانشجویی | جوک بدبخت بیچارگی | جوک پدر و پسر | جوک ایرانیه | یه روز یه ایرانیه | جوک آمریکا و ایران | جوک های خنه دار | خنده دار | باحال | پوکیدم از خنده | جوک مادر شوهر |جوک مادر زن | جوک فک و فامیله ما داریم | جوک درجه یک

♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪﺭ 👨ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﺍﺵ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

ﮐﺮﻩ ﺧﺮ بشین درس بخون و
یه ﮔﻬﯽ ﺑﺨﻮﺭ ﯾﻪ ﻋﻨﯽ ﺑﺸﯽ
ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻪ ﯾﻪ ﻣﺴﺘﺮﺍﺑﯽ ﺑﻨﺪ ﺑﺸﻪ ﯾﻪ ﭼﻮﺱ ﺣﻘﻮﻗﯽ
ﺑﺮﯾﻨﻦ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﺖ
ﻣﺤﺘﺎﺝ ﮔﻮﺯ 💨ﻣﺮﺩﻡ ﻧشی
😂

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
اصفهانیه ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺁﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﻪ‌ﺷﻮ ﻣﯿﺪﺍﺩ
ﺩﺍﺧﻞ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥﮐﻪ ﺷﺪﯼ ؛ ﺭﻭﺑﺮﻭﺕ ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭﻩ ﺑﺎ ﺁﺭﻧﺠﺖ ﻃﺒﻘﻪ ۴ ﺭﻭ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﯼ؛ ﺩﺭ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺘﻮ ﺑﺎ ﺁﺭﻧﺠﺖ ﻣﯿﺰﻧﯽ

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

ﺑﻌﺪ
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ُ ﺩﺭُ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﺎ ﺁﺭﻧﺞ ﻧﺰﻧﻢ؟

یارو ﻣﯿﮕﻪ : مردِحسابی مگه میخوای ﺩﺳﺖ خالی بیای؟؟
😂

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یک ايراني در امریکا برای شغل دوم یک کلینیک باز می کند بایک تابلو به این مضمون

درمان بیماری شما با 50 دلار. در صورت عدم موفقیت 100 دلار پرداخت می شود

یک دکتر آمریکایی برای مسخره کردن او و کسب 100 دلار به آنجا می رود و می گوید: من حس ذائقه خود را از دست داده ام ؛ ایرانیه به دستیار خود می گوید

از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده
دکتر دارو را می چشد اما آن را تف می کند و می گوید این دارو نیست که گازوییل است
ایرانیه می گه شما درمان شدید
چون طعم گازوییل را حس کردید و 50 دلار می گیرد
.
.
.
.
.
.
چند روز بعد دکتر آمریکایی برای انتقام بر می گردد و می گوید که حافظه اش را از دست داده است

ایرانیه به دستیار خود می گوید: از داروی شماره 22 سه قطره بهش بده
دکتر اعتراض می کند که این دارو که مربوط به ذائقه بود
و ایرانیه می گوید شما حافظه خود را به دست آوردید و درمان شدید
و 50 دلار می گیرد

به عنوان آخرین تلاش دکترچند روز بعد مراجعه می کند و می گوید که بینایی خود را از دست داده است

ایرانیه می گه متاسفانه نمی توانم شما را درمان کنم، این 100 دلاری را بگیرید

اما دکتر اعتراض می کند که این یک50دلاری است
ایرانیه می گوید شما درمان شدید و 50دلار دیگر می گیرد

ايرانيه میزنه رو شونه دکتر آمریکایی و میگه
هيچوقت ایرانی هارو دست كم نگير اینو به اون ترامپ هم بگو

😂😂😂

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ﺿﺪﺣﺎﻝ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯽ ﭼﯿﻪ ؟

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

۹ﻣﺎﻩ ! دﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻪ
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪ ﺷﺒﯿﻪ ﻋﻤﻪ ﺵ ﺑﺸﻪ
😝😂😂

*~*****◄►******~*
خانومه
واسه همسرش فرستاده
دوستت ندارم اندازه اقيانوس
چون يه روز خشک ميشه
دوستت ندارم اندازه خورشيد
چون يه روز خاموش ميشه
دوستت ندارم اندازه باران
چون زود قطع ميشه
.
.
.
دوستت دارم به اندازه روت
که هيچ وقت کم نميشه
😳😊😄

@~@~@~@~@~@
یسری چیزا هست همه میدونن
ولی نه میشه بیانش کرد نه میشه ثابت کرد
آرِه آفرین کافورِ سلفو میگم
😒😂

@~@~@~@~@~@
یکی از جاهایی که گذر زمان مشکلی رو حل نمیکنه سرِ جلسه امتحانه
اگه بلد نباشی چه بشینی چه بلند شی بری افتادی
🙂

@~@~@~@~@~@
ﺑﻪ ﻳﻪ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻭ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻭ ایرانی ﻧﻔﺮﻱ 50 ﺗﺎ ﻣﻮﺯ ﻭ ﻳﮏ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﺩﺍﺩﻥ
ﮔﻔﺘﻦ
ﺑﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻳﻦ 50 ﺗﺎ ﻣﻮﺯ ﺑﻪ ﻣﻴﻤﻮﻧﺘﻮﻥ
ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻬﺶ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻳﺎﺩ ﺑﺪﻳﺪ
ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺩﻳﺪﻥ ﮊﺍﭘﻨﯿﻪ 50 ﺗﺎﻣﻮﺯﻭ ﺩﺍﺩﻩ
ﻣﻴﻤﻮﻧﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻫﻴﭽﻲ ﻳﺎﺩ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ
ﺁﻟﻤﺎﻧﯿﻪ ﻫﻢ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ
ﺑﻌﺪ ﺭﻓﺘﻦ ﺳﺮﺍﻏﻪ ایرانیه ﺩﻳﺪﻥ 49
ﺗﺎ ﻣﻮﺯﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﻮﺭﺩﻩ
ﻭ ﻣﻴﻤﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﯿﮕﻪ

تورو خدا آخری و نصف کن با هم بخوریم

😂😂😂

*~*****◄►******~*
زنی ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ، ﺩﺭﺳﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﺣﻴﺎﻁ ﻳﮏ ﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﭘﻨﭽﺮ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﻳﺾ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ، ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﭼﺮﺥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ
ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺟﻮﯼ ﺁﺏ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺁﺏ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩ
زن ﺣﻴﺮﺍﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﺪ. ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻬﺮﻩ ﭼﺮﺥ ﺑﺮﻭﺩ
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﻴﻦ، ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻧﺮﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﻴﺎﻁ ﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ گفت

ﺍﺯ ٣ ﭼﺮﺥ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ، ﺍﺯ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﻳﮏ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎﺯﮐﻦ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺭﺍ ﺑﺎ ٣ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﻴﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺳﯽ
ﺁﻥ زن ﺍﻭﻝ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﮑﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﺩﻳﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻴﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﯽ ﺍﻭ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺯﺍﭘﺎﺱ ﺭﺍ بست
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ
‏« ﺧﻴﻠﯽ ﻓﮑﺮ ﺟﺎﻟﺐ ﻭ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺗﻮﯼ ﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ انداختنت؟؟؟
ﺩﻳـــﻮﺍﻧــــﻪ ﻟـــﺒــﺨــﻨـــﺪﯼ ﺯﺩ گفت
ﻣـــﻦ ﮐــﺎﺭﻣــﻨـــﺪ ﺍﻳـــﻨــﺠــﺎﻡ
ﺩﻳـﻮﻧــﻪ ﺑـﺎﺑــﺎﺗــﻪ نفهم
😑😆😆

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
‏استاد شصت ساله‌مون اپل واچ داره
فکر کنم بهش گفتن اینجوری بهتر میتونی با نسل جوان ارتباط برقرار کنی
😂

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
‏تو دانشگاه شما هم چن تا دختر/پسر هستن که مسئول وصلت بقیه دانشجو ها با همن؟
🤔
.
.
.
.
.
.
.
.
یا فقط دانشگاه ما اینطوره؟

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
‏دانشگاه فقط اونجاش که شبش میگی بخوابم که صبح زود با انرژی پاشم برم
🤓
.
.
.
.
.
..
.
‏ بعد صبح پا میشی میگی گور باباش دوباره میگیری میخوابی
😁

*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
فرق مرغ با مادر شوهر
🐔😂
.
.
.
.
.
.
.
.

مرغ وقتی میخواد برینه میشینه
.
.
.
.
.
.
.

ولی مادر شوهر تا به همه چی نرینه نمیشینه

جرات داری بفرس براش
😂😂

@~@~@~@~@~@
قدیما ظرف یکبار مصرف نبود

دختر همسایه دوبار میومد
یه بار نذری میاورد
یه بار میومد واسه ظرفش
آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت
بعد میگن چرا آمار ازدواج کم شده
شما دارین با تولید ظروف یکبار مصرف
فرصت ها رو از جوونا میگیرید
مرگ بر ظروف یکبار مصرف

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@~@~@~@~@~@
داییم یه دیپلم خریده،بعد تو 40سالگی رفته دانشگاه علمی کاربردی

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

بعد زنش روز دانشجو براش نوشته مرسی که نقاط تاریک وطنو با فانوس علمت روشن میکني
😂😂😂

@~@~@~@~@~@
۰‏يكى مسيج داده بود كه كارت دارم ميشه ببينيمت؟
گفتم چيكار دارى؟
گفت امرجنسيه
درجا بلاكش كردم
يه هفته داشت دنبالم ميگشت بگه منظورش
emergency
بوده

*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
‏عمم میگف اون دنیا زنا رو ازون تارای موشون که نامحرم ببینه آویزون میکنن

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

بعد ازون دیگه سعی میکردم موهای بیشتری بزارم بیرون که مقاومتشون بیشتر بشه نیفتم
😂😂😂

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یارو هندونه میبره سر قبر دوستش برای خیرات

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.

چاقو میزنه قاچ میکنه میبینه سفیده
میگه اصغر ریدم تو اون روحت با اون شانست
😂😂😂

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ﺯﻥ ﺷﺐ ﻣﯿﮕﻮﺯﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﯿﺪﺍﺭﻩ ﯾﺎﻧﻪ، ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ
.
.
.
.
.
.
.
.
.

ﻏﻼﻡ ﺷﻤﺎ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﯾﺪ؟
.
.
.
.
.

ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﻮﯼ گوزت ﺍﻣﺸﺐ ﯾﮑﯿﻤﻮن رو نکشه ﭘﻨﺞ ﺗﺎ
😂😂😂

○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○

دلم میخواد یه دوس دختر از خودم فقیر تر داشته باشم که پولمو به رخش بکشم،ولی تنها قشر از من فقیر تر قحطی زده های سومالی ان که پایه دوستی نیستن

*~*~*~*~*~*~*~*
تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم

یه زانتیا اومد کنارم گفت: داری لایی میکشی؟

گفتم نه دارم واسه عمت عربی میرقصم

.
.
.
.
.
.
.
.

گفت کنترل نامحسوس ام

بزن بغل شاباشتو بدم

@~@~@~@~@~@
فکر اینکه قرار در اینده شخصی به دنیا بیاد که
که مادر بزرگش اسمش ارتیمیس عه
و پدر بزرگش اسمش ارتین
سخت عذابم میده

@~@~@~@~@~@
💞دلاتون شاد و لباتون خندون💞

*!^^!^^^^!^^!*

🤗😗راستی عیدتونم مبارک برو بچ خنگولی🤗😗