لبهای تو لب نیست! عذابیست الهی
باید که عذابی بچشم گاه به گاهی

در لحظه ی دیدار تو گفتم که بعیدست
چشمان تو من را نکشاند به تباهی

لبهای تو نایاب تر از آب حیاتست
تو سوزن پنهان شده در خرمن کاهی

این کار خدا بود که یک باره بیفتد
در تنگ بلور شب من مثل تو ماهی

ای شاخه نبات غزل حافظ شیراز
معشوقه ی مایی چه بخواهی چه نخواهی

♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪

* میثم قاسمی *