پدر، تو تپش قلب خانه ای؛ وقتی هر صبح، با تلنگر عشق
از خانه بیرون میروی و با کشش عشق، دوباره باز میگردی
تو را به من هدیه دادند و من امروز، تمامی خود را
به تو هدیه خواهم کرد؛ اگر بپذیری
امروز بی نهایت دلتنگ پدر هستم
تقدیم به همه بابا های خوب دنیا
این روزها
دلم اصرار دارد فریاد بزند
اما من جلوی دهانش را می گیرم
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد
شنیــده بودم که خاک سرد است
ایـــن روزها اما انگار آنقـــدر هوا ســـرد است
که زنــده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگـــر را