یک زمان ، گوهری از سنگ نمک ارزش داشت …
سخن پیر محل، تا به فلک ارزش داشت …
دوستی معنی زیبای صمیمیت بود …
مهرورزی رفیق بی کلک، ارزش داشت …
سفره ها جای نشان دادن اغراض نبود …
نان خشکی بغل دوغ خنک ارزش داشت …
کارها یکسره با عشق و صفا می چرخید …
یک تار سبیل، بیشتر از سفته وچک ارزش داشت!
* ناشناس *
9 سال پیش
تار سبیلو خوشم اومد
لایک
9 سال پیش
دستت طلا آجیلو
9 سال پیش
دست خودت طلا:-*
9 سال پیش
دیگه گذشت اون زمون با کف و صابون رو بوم
میشستی و فرش و ناوودون
هر چه میخواهد دل تنگت بگو