khengoolestan_axs

♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

میروی؟! یک استکـانِ چـای مـهــمـان کـن مـرا بـعـدا بــرو
گـوشـه ای آباد مـانـده، خـوب ویـران کـن مـرا بـعـداً بــرو

بــاز رو مـیـگـیـری از دیـوانـه ات بـا ابـرها، رحـمـی کـن و
از سـرِ خــط مــاهـتـابِ مـن، پـریشان کــن مـرا بـعـداً بــرو

بـی خـبـر نـگـذار بــاشـد یـک نـفـر هـم از مـن و از رازِ مـن
بـــاش و رسـوای تــمــامِ آشــنــایـان کــن مـرا، بـعـداً بــرو

انـدکـی جـان مـانـده در رگ های امـّیـدم، بـمـان و بـیشتـر
خـسـته از شک و یقین و کـفـرو ایمان‌‌ کن مـرا بـعـداً بــرو

از تو ردی و نشانی دیده هرکس شعر من را خوانده است
شـعــرهـا را کـرده ای انـکـار، کـتـمـان کـن مـرا بـعـداً بــرو

گـفـتـه بـودم حـرف از رفـتن نزن، حالا که حرفش را زدی
صـبـر کـن، اول درون خـاک پـنــهـان کــن مـرا بـعـداً بــرو

الــتـماس آخــر مـن بـود، کــردم جـفـت کــفـشـت را ولــی
مـیـروی یـک اسـتـکـان چـای مـهـمان کن‌ مـرا بـعـداً بــرو

♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

طاهره اباذری هریس