ابوسعید ابوالخیر

رباعی شمارهٔ ۴۳۵

در وصل تو پیوسته به گلشن بودم _ در هجر تو با ناله و شیون بودم

گفتم به دعا که چشم بد دور ز تو _ ای دوست مگر چشم بدت من بودم