..*~~~~~~~*..

هیچی فرقی نکرده. تظاهر نکن

ما فکر می‌کنیم عاشورا و کربلا زمان و مکانی است که حسین (ع) کشته شده. فکر می‌کنیم مختصات یک اتفاق تاریخی، در تقویم قمری است. فکر می‌کنیم کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا، یعنی همین عزاداریها و سینه زنیها

اما دشت کربلا وجود خود ما، و هر روز، روز عاشورا است. ما در وجودمان حسین و یزیدی داریم که هر روز با هم در نبردند
حسین درون ما با نیکی‌ها، مهربانی‌ها و عشق ورزیدن‌ها و در یک‌کلام با التزام ما به حق و‌حقیقت سیراب می‌شود

پس وقتی که ما از صبح تا شب حتی یک کار خوب انجام نمی‌دهیم، حسین را تشنه نگه داشته‌ایم

وقتی هر روز صبح زبان به دروغ می‌گشاییم، وقتی وظیفه‌مان را درست انجام نمی‌دهیم، وقتی آبروی رفیقمان را می‌بریم، وقتی خیانت می‌کنیم، حسین را سر می بریم، و این‌چنین است که هر روز تاریخ تکرار شده و هر روز حسین را در مقابل یزید قربانی می‌کنیم

همین حالا هم که حسین بیاید، بیشتر از همان کاروان سال ۶۱ هجری همراهی‌اش نخواهند کرد
و باز حسین تنها خواهد ماند و تنها خواهد رفت

علیرضا نصرتی