من و خیلیای دیگه شبیهِ من اگه توی شرایط عادی صدای عُق زدن بشنویم حتی، در جا بالا میاریم به احتمالِ قوی و این یه مسئله ی کاملا طبیعی و غیر ارادیه در اکثرِ موارد
اما همین من و خیلیای دیگه مثلِ من تویِ اتاق عمل و ریکاوری خیلی بیخیال وایمیستیم بالا سرِ بیمارمون و حواسمون هست یه وقت محتویات معده شو آسپیره نکنه و بالا نیاره و اگه بالا آورد بی ادا و افاده ساکشنش می کنیم اگه بیهوش بود و اگه هوشیار بود بهش توضیح میدیم که نباید دستپاچه بشه و فقط کافیه سرشو بچرخونه رو یه طرفِ صورتشو راحت توی ظرفی که کنارشه بالا بیاره و سعی میکنیم به طریقی درمانش کنیم و حواسمون هست که خدای نکرده چیزی نره توی ریه هاش که بعدش هزار و یکی مشکل دیگه به وجود بیاد و بیمار از دست بره و بعدترش که شیفتمون تموم میشه و از بیمارستان میزنیم بیرون دوباره میشیم همون آدمی که صدای عُق زدن از دورم حالمونو بد میکنه
آدما گاهی وقتا دقیقا گیر میکنن توی همچین شرایط مزخرف و حال به هم زنی اما چیزی که مهمه موقعیت شناسیه، مهم اینه حالیت باشه یه وقتایی باید کنترل غیرارادی ترین احساسات و مسائل زندگیتم بگیری دستت و سعی کنی خودتو از چشمِ باد و دهنِ شیر بکشی بیرون و کنار بیای با تهوع آورترین و مضحک ترین حالتی که ممکنه توی روزگارت پیش بیاد و یادت نره یه جاهایی حق نداری کم بیاری و از حال بری و عق بزنی و باید هر جوری که هست سر پا بمونی و بجنگی برای خودت و اونایی که شاید مرگ و زندگیشون بستگی داره به تو و استواری قدم هات
مهم نیست نقطه ضعفت چی باشه و توی چه شرایط و موقعیتی گیر کرده باشی، مهم موقعیت شناس بودنه و تلاشی که برای سرپا ایستادنت میکنی، هرچند هم که سخت باشه و ناممکن به نظر بیاد
طاهره اباذری هریس
6 سال پیش
.
هر چه میخواهد دل تنگت بگو