جفت آدم یک جایی توی دنیا مشغول است، فقط باید پیدایش کنی
بهادر سیگاری روشن کرد
جمعیت زیاد است و جفتها قَروقاتی. پیدا کردنش سخت است. بابام همیشه جورابهای لنگه به لنگه میپوشید. مادرم حیفش میآمد جورابی را که لنگه نداشت دور بیندازد
فکر میکرد لنگهی دیگرش پیدا میشود، هیچ وقت هم پیدا نمیشد
فریبا وفی
📚 ماه کامل میشود
هر چه میخواهد دل تنگت بگو