سلوم به بروبچ خنگولستان
میخوام یه سری خاطره از اولین چت هایی که داشتم براتون بگم
خب اولین چت کردن من و فضای مجازی من مربوط میشه به تقریبا پنج شیش سال پیش
اون موقه ها برنامه های چتی که الان هست ، مثه تلگرام و واتساب و نمیدونم و فلان و بهمان نبود
اون موقع پیشرفته ترین برنامه چت یه برنامه بود به اسم نیم باز ،یه ایکون نارنجی رنگ داشت
که هم برای سیستم اومده بود و هم برای گوشی
من اوایل گوشی خوب نداشتم ، گوشیم ازین ساده ها بود
ولی بخاطر اینکه کنکور دولتی در اومدم ، بابام برام لب تاب خریده بود که هنوز دارمش و کارام و کارای خنگولستان رو با همون انجام میدم
این نیم باز ، هم چت شخصی داشت ، یعنی با یه نفر چت میکردی نفر به نفر
و هم گروه چت که بش میگفتن چت روم
چون با سیستم میرفتم ، برنامشون برای چت روم خراب بود و کار نمیداد
پس فقط چت نفر به نفر داشتم
یه خصوصیتی که این نیم باز داشت ، یه روبات داشت این روبات کارش این بود که شانسی متصلت میکرد به یه غریبه
خب حالا از اینجا به بعدش باحاله
فکر کنید یه پسره گییییییییج و منگ که تنها تکنولوژی پیشرفته که دم دستش بود آتاری دستی بوده
میاد تو فضای مجازی
بعد ما خونه اینترنت نداشتیم ، لب تاب رو که بردم دانشگاه ،از اینترنت خوابگاه وصل میشدم
اولین بار که رفتم تو این روباته
روباته پیام داد شما یه یه غریبه وصل شدید ، سلام کنید
منم یهو ذوق مرگ شدم گفتم سلااااااام غریبه 😂😂💃
یارو پیام داد
m or f
( که بعد ها فهمیدم منظورش جنسیته )
منم که یه گیییییج و منگ زدم
A
بعد پایینش نوشتم یعنی اصخر هستم شما ؟؟
یارو دوتا شکلک اینطوری فرستاد
😐😒
بعدم قطع ارتباط زد
روباته پیام داد اتصال شما با غریبه قطع شد
برای اتصال مجدد اقدام کنید
دوباره زدم
وصل شدم به یه پسره
اسمش مهران بود
اینم مثه من داغون و گیج بود ولی چون ساده و اینا حرف میزدیم کلی هم حرف زدیم
آیدی همو گرفتیم
خییییییلی داغون بودیم منو این مهران
مثلن اینا تو این غریبه میگفتن
asl
که یعنی اصل بده و مشخصاتت رو بده
من نمیدونستم
سریع میپریدم تو پیویه مهران میگفتم مهران تو این غریبه یکی بم گفته
asl
یعنی چی ؟؟
میگفت یعنی فکر کنم تو رو با عسل اشتباه گرفته
بعد من میرفتم با این پیشفرض که من عسل یارو ام باش حرف زدن
هی براش ناز میکردم
میگفتم عزیزم حالا که من عسلتم برام چی میخری ؟؟
بعد میدیدم عسل که هیچی من گوزشم نیستم
خلاصه یه مقداری زمان برد تا یاد گرفتم اصطلاحات چت کردنو
تو این مدت حسابی از چت کردن با دخترا خجالت میکشیدم
یه جوری ضایع بودم ؛ که با دختر میچتم پشت لب تاب که هم اتاقیام از قیافم میفهمیدن که طرفی که دارم چت میکنم باش دختره
خب والا من حتی تو دوران بچگیمم ، کلن اهل زیاد بیرون رفتن ارتباط گرفتن حتی با پسرا هم نبودم
تو خاطراتم بخونید بچگیم قشنگ معلومه
بعد برا همین با دخترا توی همین غریبه بیشتر چت میکردیم و ایدی نمیگرفتم یه مدت حرف میزدیم یه ساعت دو ساعت و تموم میشد قطع میشد و دیگه همو نمیدیدیم
چون این لب تابم دست بچه ها هم میرفت ، اصن دوست نداشتم ایدیشو ببینن یا هر چی
هنوزم همیطوری ام کلن ادم نمیشم
من همیشه دستم به طنز میرفت و خنده دار تایپ میکردم
حتی متن های ساده ایی که عادی میگفتن
طرفی مقابل که باش چت میکردم اونطرف از خنده میرید تو شلوارش
خلاصه بعده چند روزی که چت کردم دیدم عه چه خوبم من ؛ همه میخندن شاد میشن و کیف میکنن
منم فکر کردم که کلن ملت هر کسی میاد برای چت کردن میخواد بخنده
تو همین غریبه ها که بشون وصل میشدم
یهو وصل شدم به یه دختره
خدایا توبه
عاقا ما وصل شدیم به این اصل و اینا رو پرسید
من عادت نداشتم اصل بگیرم ، ولی خب تا اصل میدادم ،اتومات طرف مقابلم اصل میداد
من گفتم اره اسمم اصخره ، اونم گفت منم سارینام
بعد شروع کردیم حرف زدن
وسط دری وریایی که من براش میگفتم
این هی میگفت گرممه
هی من میگفتم اشکالی نداره
بعد دوباره یکمی حرف میزدیم این گفت احمق میگم گرممه
بعد من میگفتم تو گرمته من احمقم ؟؟
میگفت تو چقدر خنگی ، خیلی گرممه
من میگفتم خو اشکالی نداره این کارا رو که میگم بکن
یه دوش آب سرده سره حال بگیر تا خنک بشی
میگفت ای وای ، دوش نمیخوام بگیرم
بعد گفتم که باوشه ، کولرو روشن کن ،خنک میشی
بعد عصبانی شد ، گفت خیلی خری
بعد دوباره حرف زدیم
از اینور اونور حرف زدیم
یهو گفتش که بیا پیشم ، من رو تخت دراز کشیدم
بعد من چمیدونستم ، فکر کردم یه مدل مسخره بازیه میخوایم بخندیم و اینا
گفتم باووووشه برو کنار که من اومدم زااااارت رفتم پیشش
بعد شروع کردم تصویر سازی کردن برا خودم
گفتم وای چقدر عروسک داری
این عکس کیه رو دیوار
اونم هی میخندید میگفت خیلی خری به قرآن
بعد گفتم وای من خیلی گشنمه برم از یخچالتون یه چیزی بردارم
گفت برو تندی بیا
منم هی مثه اوسکلا صدا در میوردم
میگفتم قیییییییژژژژژژ
اون میگفت چی کار داری میکنی ؟
میگفتم هیچی دره اتاقتو باز کردم
بعدم مثه اوسکلا به خونواده ایی که تو تصورات خودم ساخته بودم
سلام احوال پرسی میکردم
به سلام ملیکم ، چوطور موطوریید ؟ خواهش میکنیم پا نشید
بعد گفت داری با کی حرف میزنی
گفتم خونوادتن ، دارند تلوزیون میبینن
گفت زهره مار تو خونه تنهاییم
بعد یهو یه تکونی خوردم
ولی خب ، فکر میکردم هنوز مسخره بازیه
بعد رفتم دره یخچالشون
گفتم اوووووه مایکل جکسون
شما انگاری خیلی پول دارید که این همه خوراکی تو یخچال دارید
اون میگفت زهره مار تندی بیا کارت دارم
گفتم باوشه الان میام
یکمی استیکر میوه و اینا براش فرستادم ، گفتم بیا اینا رو هم برا تو اوردم
گفت ممنون
بعد من پرسیدم خونوادت رفتن کجا ؟؟
گفت رفتن مسافرت
گفتم اع ، خوش بگذره ان شا الله بشون
بعد اونم گفت اره ، حالا که تنهاییم بیا به ما هم خوش بگذره
منم گفتم باشه
من اواز میخونم تو پاشو برقص
بعد شروع کردم آواز خوندن
ازون بالا بالا شمرون تا این پایین تهرون
تو هر جا پا میزاری ، خاطر خواهات فراوون
پیش خودت خیال کردی که تو درمون هر دردی
نه جونم این خبر ها نیست ، عزیزم اشتباه کردی
بعدم خودم قر میدادم و اینا و فکر میکردم که اونم داره قر میده
یهو گفت وای خدایا تو چقدر احمقی
یهو گفت نمیخوام بخونی
بعد گفت من خیلی گرممه اخمخ
من گفتم بیا فوتت کنم
گفت تو خیلی گیجی پسر
چی تنته ؟؟
گفتم شلوار کردی آبی با پیرهن زرد
بعد گفت وای تو دیگه کی هستی ؟؟
منم گفتم اصخر هستم
بعد من فکر کردم که منم باید بپرسم
گفتم چی تنه توئه
گفت تاپ سفید ، بعد گفت خیلی گرممه ، بیا لباسامو در بیار
بعد جا خوردم ، یه چند ثانیه ایی ، هیچ نمیدونستم چی بنویسم
گفتم که من باید برم دسشوری ، دشوریتون کجاس ؟؟
گفت پووووفففف برو بیا
بعد من رفتم تو دشوری
درو از پشت بستم
این شروع کرد حرف زدن
گفت بیا دیگه عزیزم ، منتظرتم
من لباسامو در اوردم
بیا با هم کیف کنیم
بعد من تو توالت نمیمودم بیرون
گفت داری چیکار میکنی
بعد من میگفتم که ببین من ازین کارا بلد نیستم
گفت باره اولته ؟؟
بعد من گفتم که من فکر کردم مسخره بازیه ، وگرنه اصن نمیومدم تو اتاقت
گفت اشکالی نداره ، حالا شروع کنیم
گفتم چی چیو شروع کنیم
اصن من ایدز دارم ، ایدز میگیری
میگفت یهو عصبانی شد گفت احمق مجازیه
بعد نکه خیلی گرمش بود هی خودشو میمالید به دره توالت
منم میگفتم باو من اصن ماله این حرفا نیستم
من همیطوری که عادی و اینکارو نکردم ، خدا زدتم ، پیغمبر از روم رد شده
خدایی بی خیال من نیستم ، ببخشید
بعد گفتش که بیشعوره اُمل ، یا نمیدونم گفت بیشعوره قومبول
هی شروع کرد دری وری بارم کردن
ولی من از توالتشون نیومدم بیرون
خلاصه خیلی بد بود
بعد قطع ارتباط زدم
i am one ommol , or i am one ghombol
بعد گوشی خریدم
تونستم برم توی چت روم ها
هیچ وقت یادم نمیره
اولین بازی که خواستم برم داخل یه چت روم
دنبال یه جایی میگشتم که خلوت باشه
یه روم پیدا کردم به اسمه اسمان
نه نفر یا هشت نفر داخلش بود
پریدم داخلش
شروع کردیم مسخره بازی و چرت و پرت گفتن و خندیدن
بعد اصل ازم خواستن ، من خودمو معرفی کردم
چند نفری داخل بودن
یکیشون خودشو به مسخره بازی معرفی کرد
گفت من بلقیس 45 ساله از آفریقا
دیگه روش موند ، و همین بلقیسیه که میبینیدش
نمیدونم برا شمام یش اومده یا نه
ولی من وقتی توی روم چت میکردم و میخندیدیم
شبا که میخوابیدمم خواب چت کردن میدیدم
خلاصه مدیر اون رومه یه دختری بود به اسم اوا
که با بلقیس رفیق بود
منم میومدم بشون سر میزدم و مسخره بازی در میوردیم و میخندیدیم
بعد یکی دو ماه که بودیم با هم دعواشون شد بلقیس و اوا
بعد من دلم نمیومد که بین این دوتا دوست دعوا باشه
هی بینشون وساطت میکردم
که آشتی کنن
حق با بلقیس بود
ولی دو سه بار وادارش کردم که بره عذر خواهی کنه و ببخشتش تا دوستیشون درست بشه
ولی فایده نداشت
بعد یبار حسابی دعواشون شد
این بلقیسم مثه مرغ پر کنده رفته بود تو لاک خودش
خیلی زشت بود که این همه من گفتم بره و عذر بخواد و کوچیک بشه پیش یه ادم زبون نفهم
ادش کردم ، دیدم خیلی دپرسه
برا اینکه احساس نکنه چیزی رو از دست داده
قرار شد روم بزنیم خودمون
هی من اسمای مسخره میگفتم
مثلن کلاه قرمزی
میگفت نه
میگفتم اسمشو بزاریم آفتاب پرست حامه
میگفت نه
هی گفتیم و هی گفتیم
بعد گفتش که اسم یه شهر باشه
گفتم باوشه
و اولین کلنگ خنگولستان زده شد
اولاش هیشکی نمیومد منو این شتر مرغ با هم تو گروه چت میکردیم
چت روم ها اینطوری بود که
اگه یکی دو روز کسی داخلش نمیومد چت روم بسته میشد
و برای اینکه سره پا بمونه
باید روبات میساختیم
اولین روباتی که برای گروه ساختیم
اسمش لولو خر خره بود
خیلی باحال بود
کم کم شلوغ شد
لولو هم بین ما چرت و پرت میگفت
خیلی خوب بود
گاهی تا پونزه شونزه نفر پر میشد
دعوا میشد
میرقصیدن
جوک میگفتن
تا دم عید داخل روم بودیم
اون مرکزیت ما پنج شیش نفر بود
من بودم ، بلقیس ، فندوق ، شمالی ، مشتی باجی ، هندونه
شمالی و مشتی باجی ازدواج کردن سره خونه زندگیاشونن
و موندیم ، منو بلقیس و فندوق و هندونه
بعد من خونه نت نداشتم باید بر میگشتم تعطیلات عید رو خونه
ازون اولش این بلقیس بدبخت بود
هی من ول میکردم اون ادامه میداد
بش گفتم بلقیس من میرم حواست به چت روم باشه تا من برم خونه بعد عید میام
و نیم باز فیلتر شد ،توسط سازمان فیلترینگ
ما هیچ نشونه ایی از هم نداشتیم ،نه شماره ایی نه هیچی
بعد این بلقیس هنوز روم رو با فیلتر شکن دو سه روز بعده فیلتر شدن نگه داشته بود
شمارم رو از یه رفیقام پیدا کرده بود
و بعد از اون ،پشت دستمون رو داغ کردیم که هیچ وقت بجز سروری که ماله خودمونه جایی فعالیت نکنیم
ساختیم ، هیچی بلد نبودیم ،ولی ساختیم با هیچی
یواش یواش
با پول قرضی ، از رفیقام سایت و هزینه های سایت رو دادم ،بعد قرضشون رو دادم
از سهمیه رزرو غذا زدم و قرضشون رو دادم
سایت رو سره پا کردیم
ریختیم روی سایت ، شروع کردیم پست گذاشتن
بعد دیدیم قدرت نمیگیریم
با خودم گفتم باید یه برنامه اندروید داشته باشیم
دست به کار شدم
نه ماه چشمم رو دوختم به صفحه کامپیوتر و ساختیم
یواش یواش کاملش کردیم
هنوزم میسازیم ،و الانم که خونواده بیست و پنج نفره ی ما خیلی بزرگ شده خیییییییلی
تموم دلخوشی ما ، تموم دنیای ما همین خونواده ی خنگولستانه
خیلی میخامتون
دلاتون شاد و لباتون خندون
7 سال پیش
شيخ ايدز چيه بي ادب
7 سال پیش
جییییییمممممبوووووووو
7 سال پیش
از خنده دل درد گرفتم
نمیری شالا شیخ
7 سال پیش
الهی نمیری شیخ
از خنده دل دردشدم به فنا رفتم
7 سال پیش
استغفرالله
خدایا توبههههههه
ولی چقد زحمت کشیدی واس خنگولا
دمت جییززززز
7 سال پیش
مرسی عالی بودکلی خندیدم
واینکه خیلی زحمت کشیدید
ایول دارید
7 سال پیش
منم شماهااولین گروهه مجازیم هستین
7 سال پیش
مخدیس خله اینجایی
7 سال پیش
الان اومدم سخله
7 سال پیش
داشتم کامنتارومیخوندم
7 سال پیش
مخدیس فضوله
7 سال پیش
مخدیس فضوله
ایش
همینه که هس
منم فردامیخوام برم چادربخررررم
اخ جوووووون
7 سال پیش
بچه ها این نهنگ چیه
اهنگ نهگ اینا
7 سال پیش
یه بازیه
7 سال پیش
نه به اونوخت که زرت زرت کامنت میزاشتین نه به حالا
7 سال پیش
یه بازیه
خوب
7 سال پیش
دیر اومدی دیه
7 سال پیش
یه بازیه خطرناکه که اخرش بهت میگه باید خودکشی کنی
7 سال پیش
باشه باوبیاپی وی
7 سال پیش
وا همه دارن چادر میخرن
7 سال پیش
یه بازیه خطرناکه که اخرش بهت میگه باید خودکشی کنی
خوب پ هیچی
خوبیش اینکه من کلا حس حاله بازی رایانه ای ندارم
7 سال پیش
مال گوشیه مهدیس
دگ هم تموم شد برنامه نویس و ادمینشو گرفتن
7 سال پیش
مال گوشیه مهدیس
دگ هم تموم شد برنامه نویس و ادمینشو گرفتن
نه خومن اصی باهمین گوشیم بازی ندارم
خوشم نمیاد
یه بازی فکری دارم اونم هفته ی یه بارمیرم بازی
خداروشکر
7 سال پیش
منم همینطور مهدیس
خیییلی کم اخر شبا خوصلم سر میره بازی میکنم
7 سال پیش
وا همه دارن چادر میخرن
7 سال پیش
منم همینطور مهدیس
خیییلی کم اخر شبا خوصلم سر میره بازی میکنم
بازی
فقط فوتبال والیبال
تنیس و.....
7 سال پیش
چه بازیه بلقیس؟
7 سال پیش
چی سحر؟
7 سال پیش
ایش
همینه که هس
منم فردامیخوام برم چادربخررررم
اخ جوووووون
مهدیس چادر جده ایی بگیر خیلی خوشکله من از مشهد برا خودم گرفتم
7 سال پیش
مهدیس چادر جده ایی بگیر خیلی خوشکله من از مشهد برا خودم گرفتم
چشم اجی
7 سال پیش
لیلی این چادرکه میگی همون چادرعبایی هستش
دارم یکی
7 سال پیش
Hello. And Bye.
7 سال پیش
لیلی این چادرکه میگی همون چادرعبایی هستش
دارم یکی
یکم شبیه چادر دانشجوییه ولی خوشکله
من چادر جده ایی دوست
7 سال پیش
خوبربچ شبتون خوش من برم بخفتم
بابام وای فایموقطع میکنه
شمانامرداهم من نیسم هی کامنت میزارید
حالاصبح بلندمیشم میبینم ۳۰۰کامنت دادین
7 سال پیش
برو ابجی مهدیس شبت بخیر
7 سال پیش
راستی مهدیس بهت تبریک میگم
به به امروز چه روز خجسته ایی بوده
ببخش که بهت دیر تبریک گفتم
7 سال پیش
اون بازی که شبا میکنیو میگم
7 سال پیش
منچ بازی میکنم سحر
7 سال پیش
منچ بازی میکنم سحر
خوبه
من یه بازی خوب ندارم
7 سال پیش
راستی مهدیس بهت تبریک میگم
به به امروز چه روز خجسته ایی بوده
ببخش که بهت دیر تبریک گفتم
اخ مرسی اجی جونم
خواهش موکونم
7 سال پیش
منم تبریک میگم مخدیس خله برات بهترینارو آرزو میکنم
7 سال پیش
برو ابجی مهدیس شبت بخیر
شب خوش
شبه همگی اروم
7 سال پیش
شبت خوش آبجی خله خوب بکپی
7 سال پیش
من نمیدونم چرا حالم گل همه،یه مسواک زدما یه جوری شدم
7 سال پیش
حالا چیکا کنم
7 سال پیش
دوباره غذا بخور که مسواکت بره
7 سال پیش
همه خوابن،اصلا دلم هیچی نمیخواد
7 سال پیش
پس چی کنیم سحرررر
7 سال پیش
بلقیس و شیخ من واقعن از صمیم قلب بهتون افتخار میکنم
این پست خیلی قشنگ بود مخصوصا اخراش واقعا تلاشتون تحسین برنگیزه
7 سال پیش
چاکریم ابجی لیلی
ماهمخیلی خیلی دوستت داریم
7 سال پیش
من نمیدونم چرا حالم گل همه،یه مسواک زدما یه جوری شدم
ینی چی ؟؟گل همه چیه
7 سال پیش
من دارم از شما میپرسم
دارم بالا میارم
7 سال پیش
ینی چی ؟؟گل همه چیه
خخخ یعنی حالم داره بد میشه
7 سال پیش
سحر نکنه خمیر دندون یا دهان شویه قورت دادی؟؟
7 سال پیش
چاکریم ابجی لیلی
ماهمخیلی خیلی دوستت داریم
فدای بلقیسی
7 سال پیش
خدا نکنه
7 سال پیش
سحر نکنه خمیر دندون یا دهان شویه قورت دادی؟؟
نه قورت ندادم،هیچوقت اینجوری نمیشدم نمیدونم چرا الان یه جوریم
خوب میشم مهم نی
تا حالا دوتا بطری آب خوردم
7 سال پیش
سحر تو چند اذری؟؟
7 سال پیش
سحر تو چند اذری؟؟
دهم
7 سال پیش
عَهههههه چ باحال
چییی بودع پشت این خنگولستان:||
7 سال پیش
اوم، من الان اوا رو ببینم به شخصه ازش تشکر میکنم که دعوامون شد و بهم فحش داد و منو ناراحت کرد
7 سال پیش
سلام فسیل خانم خوبی؟
7 سال پیش
سلامون علیکوم ✋
7 سال پیش
سلام خوشگلع
7 سال پیش
اوم، من الان اوا رو ببینم به شخصه ازش تشکر میکنم که دعوامون شد و بهم فحش داد و منو ناراحت کرد
7 سال پیش
من یادمه اول که با این خوشگله ننم حرفیدم خیلی ازش خوشم اومده بود حرف زدنش خیلی باحال بود
7 سال پیش
احوالع شوما بیل بیلی خانوم؟!
7 سال پیش
خوبم گرافیست اینده ی دوم تو چطوری؟
7 سال پیش
بلقیس این پروفایلتو خودت درست کردی ؟؟اخه روش نوشته گرافیست اینده
خوشکله.
7 سال پیش
اره ابجی لیلی چند وخت پیش درستیدم
تبدیل عکس به نقاشی دیجیتاله
ممنونم
7 سال پیش
سلامون علیکوم ✋
سلام خوشکلع ننم
7 سال پیش
خوبم گرافیست اینده ی دوم تو چطوری؟
منم خوبم ممنان
7 سال پیش
شُکر خواعش
7 سال پیش
آبجیم به خودم رفته
7 سال پیش
من یادمه اول که با این خوشگله ننم حرفیدم خیلی ازش خوشم اومده بود حرف زدنش خیلی باحال بود
ژووووونز
قابلع شومارو ندارع عابجی
7 سال پیش
سلام خوشکلع ننم
علیک لیلی خانوم
خوبی شوما؟!
7 سال پیش
ژووووونز
قابلع شومارو ندارع عابجی
تو فسیل خودمی
7 سال پیش
تو فسیل خودمی
اوع مای شادیییییی
من متعلق ب همع عم ✋
7 سال پیش
باید متعلق به یکی باشی فسیل
7 سال پیش
باید متعلق به یکی باشی فسیل
روم مشکیییییی
شرمندع خاعررر یادم رف
7 سال پیش
علیک لیلی خانوم
خوبی شوما؟!
خوبم خوشگلع ننم
7 سال پیش
عکس پروفت خودتی فاطمه؟
تو افق محو بودی
7 سال پیش
بلقیس؟؟
7 سال پیش
جانم لیلی
7 سال پیش
بلقیس به نظرت من فردا در مورد چاش نهنگ ابی یه مطلب بزارم
7 سال پیش
تموم شد ابجی لیلی مدیرش. دستگیر کردن
ولی اگه دوست داری بزاری بزار بعضیا ممکنه کنجکاو باشن
7 سال پیش
ولی چقدر این چالش نهنگ ابی خطر ناکه
7 سال پیش
جالب بود
7 سال پیش
تموم شد ابجی لیلی مدیرش. دستگیر کردن
ولی اگه دوست داری بزاری بزار بعضیا ممکنه کنجکاو باشن
بیخیال بلقیس خودم خوندم ترسیدم الانم تمام بدنم یخ زده
7 سال پیش
نترس باو چیزی نی ادم اخمخا انجامش میدن
من چند ماه پیش فهمیدم بودم ولی اصن تو ذهنم نبود که پستشو بزارم
7 سال پیش
نترس باو چیزی نی ادم اخمخا انجامش میدن
من چند ماه پیش فهمیدم بودم ولی اصن تو ذهنم نبود که پستشو بزارم
بلقیس ولی من واقعا یخ کردما
شیطانم از اون ور داره وسوسم میکنه برو نهنگ ابی رو بازی کن
استغفرالله
تازگیا بیجنبه شدم دست خودم نیست
7 سال پیش
والا من نتونستم پیداش کنم
ولی کردی هم بازی نکن نخوبه
7 سال پیش
من رفتم رمان بخونم ذهنم از این قضایا منحرف شه
7 سال پیش
برو ابجی
بهش فک نکن
7 سال پیش
یاخدا ترس ورم داشت
7 سال پیش
هلو
7 سال پیش
وای مردم ازخنده این چیه دیگه!خدایی اون دختره روبایدموهاشومیکندمامانش.ابله ابله به قول سام درخشانی.والا
7 سال پیش
سلامممم
7 سال پیش
منم تبریک میگم مخدیس خله برات بهترینارو آرزو میکنم
مرسی ابجی سخله
یه دنیا تشکر❤❤❤❤
7 سال پیش
عرعرعر
خودرموردچالش نهنگه بزار
من میخوام بدونم
اصن چیه
چراخطرناکه
پستشوووووبزار
7 سال پیش
نوچ باو ولش کن ، چیکار به اون داری
7 سال پیش
سلام
7 سال پیش
سلام بر تو ای پت پتی چیزتون مبارک
سالگرد عقدتون
7 سال پیش
نوچ باو ولش کن ، چیکار به اون داری
خومیخوام بدونم
چی بوده
چراخطرناک
اصلامدیریتش کی بوده
ازکجابوده
و...
اصلانم حسش نی برم نت بگردم
7 سال پیش
سلام بر تو ای پت پتی چیزتون مبارک
سالگرد عقدتون
ممنونم داداشی خله
7 سال پیش
من برات میگم
بازی نهنگ آبی رو یه پسر دانشجوی رشته روانشناسی ساختتش ، اهل روسیه
البته اخراجش کرده بودن
بعد با این طرح این بازی رو ساخته بوده که انسان های ضعیف رو از بین ببره
پنجاه مرحله داره که باید توی پنجاه روز انجام بشه
بعد اینکه ، طرف حسابش کودک و نوجوانه
و اینجوریه فکر کن
مثلن یه بچه که عشق قهرمان شدن داره رو
تحریکش کنی و بش بگی تو اگه میخوای مثل یه نهنگ قوی و قهرمان باشی باید روی دستت یه نهنگ بکشی
اگه میخوای یه نهنگ بزرگ بشی روی لبت یه زخم درست کن
و اینجوری بوده که ، کاریو که میخواسته رو باید براشون عکس میگرفتی و میفرستادی براشون
تا بری مرحله بعد
و همیشه میگفته که ما شما رو میبینیم و میشناسیمتون
وقتی هم انجام نمیدادی تهدیدت میکرده که مثلن خونتون اینجاس
میایم کتکت میزنیم ابجی کوچیکتو میزنیم
خلاصه کارایی که میخواسته از کاربراش این بوده که
خودشون رو زخم بزنن
به جاهای پر ارتفاع برن
فیلم های ترسناک و خشونت آمیز ببینن
مثل سر بریدن ، یا فیلمای خاک بر سری
که روان بچه رو آسیب بزنن ، اون هم مثلن ساعت چهار صبح ، یا نصف شب
و در آخر توی مرحله پنجاهم ازشون میخواد که از پریدن از یه جای بلند زندگیشون رو تموم کنن
البته تا اونجایی که من خبر دارم ،سرور های این بازی توسط یه بچه هفده ساله هندی هک شده الان اصلن اون بازی کار نمیده
ولی خب تلفاتی که داده زیاد بوده الان صد و بیست یا صد و پنجاه نفر مشکوکن توی کشور های اروپایی که ازین روش خودکشی کردند
7 سال پیش
خومیخوام بدونم
چی بوده
چراخطرناک
اصلامدیریتش کی بوده
ازکجابوده
و...
اصلانم حسش نی برم نت بگردم
پستشومیزاری یانه
7 سال پیش
راسی بلی بهت گفت ؟؟؟
7 سال پیش
چیو گفت ؟