♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم و نگران بودم، تا اینکه آنها را تجربه کردم وحالا ترسی از آنها ندارم

از ” درد ” میترسیدم یاد گرفتم
“درد کشیدن برای رشد روح لازم است”

از ” سرنوشت ” میترسیدم یاد گرفتم
“من توان تغییر آن را دارم”

از ” نفرت ” میترسیدم یاد گرفتم
“به هر حال هر کسی نظری دارد”

از ” تنهایی” میترسیدم یاد گرفتم
“خود را دوست بدارم”

از ” شکست ” میترسیدم یاد گرفتم
“تلاش نکردن یعنی شکست”

و درآخراز ” تغییر ” میترسیدم
تا اینکه یاد گرفتم حتی زیباترین پروانه ها هم
قبل از پرواز کرم بودند و
” تغییرآنهارا زیباکرد”

♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥