بسته جوک زمستانی | 13 بهمن 1397

یه سری خیلی غمگین بودم میخواستم خودکشی کنم چندتا قرص برنج خریدم داشتم میخوردم رفیقم اومد تو گفت یه وقت دست به کار احمقانه‌ای نزنیا. گفتم این جمله مال قبل خودکشیه، الان قرصا تو دهنمه. گفت نه یعنی میگم خر نشی تف کنی قرصارو‌

صد سال بعد از مرگ کاشانی افشاگری شده که تو کودتا علیه مصدق دست داشته
الان تنها کاری که از دستمون برمیاد اینکه بریم توخیابون کاشانی بشاشیم

‏من خودم قدیما یبار پدرم از قطار افتاد بیرون سریع مادرمم پرت کردم بیرون . پرسیدن چرا اینکارو کردی گفتم شاید یه بی پدر مادری اگر پدرمو پیدا کرد مادرمم پیدا کنه و پدرمادر دار بشه خوشحال شه . پشت بندش سریع داداشمم پرت کردم بیرون, داشتم مسافرای دیگه ام پرت میکردم که حراست دستگیرم کرد

 

 

 

یه بار خیلی مریض تو خونه افتاده بودم که یهو
بابا بزرگم با تفنگ ساچمه ای اومد تو به بابام گفت اگه زیاد زجر میکشه بگو خلاصش کنم

 

 

 

 

 

امروز دستم خورد اشتباهی شماره آتش‌نشانی رو گرفتم ، برای اینکه مزاحم نشده باشم ، خونه همسایه رو آتیش زدم

 

 

 

چرا از این در پوشا میزارین رو کاسه توالتتون؟
بخدا نصف ذخایر آب جهان صرف این میشه که ما عنمونو از در این صاب مرده رد کنیم 😑

 

 

 

یه روز زن آیت الله دستغیب میاد میبینه آیت الله با پسرش نشستن روبرو هم،تکون میخورن میخندن،میپرسه چکارمیکنید؟ میگن نون بیارکباب ببر بازی میکنیم

 

 

 

‏آقا من نميدونم اين مورچه ها تو توالت چي ميخوان؟ عزيز جان شما مگه دنبال دونه و آذوقه نيستي؟ خب اون جاش تو آشپزخونه ست. اينجا فقط عنه، عن. عن ميخواي ببري سر سفره بدي زن و بچه ت بخورن؟

 

 

 

 

دفعه اولی که کاپشـن خریده بودم هی فکر میکردم توش پر از شنه
خلاصه پاره‌اش کردم هیچی پیدا نکردم
شبم بابام منو پاره کرد اونم چیزی پیدا نکرد بزرگوار

 

 

 

 

‏بابا بزرگم پارسال از دنیا رفت دیشب بعد یکسال اومد تو خوابم گفت برو به همه بگو جام خوبه, گفتم مشتی بعد این همه وقت اومدی که بگی چه مایع ظرف شویی ای خوبه؟ تبلیغات گرفتی؟
‏تو خواب یه بار دیگه هم مُرد

 

 

 

رفیقم هنوز گواهینامه نگرفته و رانندگی بلد نیست پرادو خریده.
بابا خودِ سلیمانم اول با پادری پرواز میکرد دستش که روان شد قالیچه گرفت

 

 

 

داروها وقتی ميخوان حال یكی رو خوب بکنن به شیاف میگن ما محاصره‌اش میکنیم تو از در پشت وارد شو =)))

 

 

 

زلزله اومد بابام رفت تو چارچوب در گفتم پس من چی؟

گفت: تو بمیری من میتونم دوباره زن بگیرم بچه دار بشم ولی تو نمیتونی پدر دار شی

 

 

 

 

 

عربا وقتی گل یا پوچ بازی میکنن
هروقت پوچ میشه میگن بوج بعد همدیگرو میبوسن

 

 

 

‏یبار با همه پس اندازم یه هدفون سونی خریدم، بعد از مدتی سمت راستش ضعیف شده بود بخودم میگفتم انشالا که گوشم کر شده

 

 

 

 

به مناسبت بیست و دو بهمن به کسانی هم که اسمشون محمدرضا ست دو ماه اضافه خدمت تعلق می گیره

 

 

وقتی میبینم جاناتای هر روز داره کوچیکتر میشه فقط به ذهنم میرسه عزرائیل نتونست به ضرب مستقیم اینو بکشه داره سمباده میزنه بلکه در اثر اصطکاک تموم شه

 

 

 

نمیدونم چرا بعضی پسرا میگن دختر خنگ جذابه

 

با دختره تو پارک نشسته بودیم گشت ارشاد اومد گفت این خانم چکارته؟
الکی گفتم نامزدمه

دختره با ذوق به من میگه سعید واقعا؟

😑😂

 

 

‏طلاق انقدر زیاد شده که…

من و داداشم هرروز یکی‌مون گل میخریم میزاریم رو میز روش مینویسیم
“تقدیم به همسرعزیزم”😌☺️

که ی موقع مامان بابامون طلاق نگیرن😢😂😂

دلاتون شاد و لباتون خندون