با داییم میخواستیم بریم تایلند
رومون نمیشد به مادربزرگه بگیم
😂

گفتیم میخوایم بریم زیارت
😂
.
.
.
.
اشک تو چشمای مادربزرگم جمع شد گفت: ننه دست به هرجا میمالید من رو هم دعا کنید
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

چایم را تلخ می نوشم
😂☕️
.
.
.
.
نه واسه اینکه طعم زندگی میده و این حرفا
😂
چون گشادیم میاد برم قندون بیارم
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

همسایه طبقه بالائیمون تازه ازدواج کرده یه دختر خرفتیو گرفته هر روزغذاش میسوزه
.
.
.
.
‏الان یه هفته اس از آتش نشانی براشون غذا میارن که دیگه اشپزی نکن
️😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏با بالشتم یجوری برخورد میکنم
.
.
.
.
یه وقت نفهمه فقط با اون راحتم
میترسم اینم بپیچونه بره
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

روزی یه خانم معلم به شاگرداش میگه: کسی که فردا یه صفحه از درسی که دادم رو یاد گرفت اجازه میدم دستمو ببوسه
اگه دو صفحه رو یادگرفت لپمو و اگه کل درس رو یاد گرفت لبمو
😂
.
.
.
.
فرداش که معلمه میاد سر صف، یکی از بچها از دور داد میزنه: خانم معلم گاوت گوزیده کل کتاب و حفظم
😂✌️

نتیجه اخلاقی: درس خوندن انگیزه میخواد
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

مرده ذوق زده میره خونه به خانومش میگه: قراره به اونایی که ۵ تا بچه دارن پراید بدن
😂
زنش میگه: ما که ۳تا بچه بیشتر نداریم

مرده میگه: من ۲ تا بچه از سکینه خانوم همسایه بالایی دارم الان میرم میارم
😂

وقتی برمیگرده میبینه ۲ تا از بچه هاش نیستن

زنش میگه: تو که رفتی هوشنگ خان همسایه پایینی اومد بچه هاشو برد

برگرفته از سریالهای
GEM Tv
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

به جگرکی گفتم برای جگرم سیخ داری؟

گفت: نمک هم میخواهی؟
😂

گفتم: نمک را بگذار برای زخم هایم
.
.
.
.
جگرکی خندید و سیخ را کرد تو

بگذریم
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

‏سوم راهنمایی انشا انگلیسی نوشتم تیترش بود
” Imam Ali” H

معلممون گفت: اون
H
چیه؟
.
.
.
.
گفتم مخفف
Hello to him

یا همون علیه‌السلامه
مدرسه منحل شد
😂😁😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

معلم: چرا عشایر هر فصل کوچ میکنند؟
.
.
.
.
دانش آموز: چون در اطراف چادر دیگه جایي براي ری…دن نیست
😂😁😂😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

معتاد ميميره، يه فرشته مياد ببرتش بهشت
وسط راه ميبينه چند نفر نشستن تریاک ميکشن! ميگه: همینجا منو پياده کن
فرشته ميگه: از اينجا بهترم هست
.
.
.
.
جلوتر ميبينه چند نفر دارن رو کفی هروئين ميکشن

ميگه: واستا همینجا پيادم کن
فرشته ميگه: از اينجا بهترم هست
ميرن جلوتر ميبينه چند نفر دارن تزريق ميکنن

ميگه: همینجا واستا جون مادرت
فرشته ميگه: صبر کن از اينجا بهترم هست
معتاد ميگه: تو دروغ میگی، میخوای منو ببری کمپ
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

بچه ای از مادرش پرسید: تو چه سنی می تونم، بدون اینکه اجازه بگیرم از خونه برم بیرون؟
☺️
.
.
.
.
مادرش گفت: پدرت هنوز به این مرحله نرسیده
😂😜

روز مرد مبارک باد
😂😜✋️

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

یکروز ایرانی، عراقی، آمریکایی توجاده ایی که میرفتن، یه دفعه یک اژدها جلوشون سبز میشه
😂

اژدها میگه: ازم سوال ریاضی بپرسین اگر هرکدومو بدونم شمارو میخورم اگر ندونم ول میکنم برید

آمریکایی: دو دو تا؟ اژدها میگه ۴ تا

عراقی میگه :سه سه تا؟ اژدها میگه ۹ تا

از ایرانی میپرسه اگر میخوای نخورمت سوال سختی بپرس
😂

از قدیم گفتن هنر نزد ایرانیان است و بس

ایرانی گوزید گفت مساحت اینو پیدا کن

عراقی:
😂

آمریکایی :😂

ایرانی: 😂

اژدها: 😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

درو باز کردم دیدم پیک موتوری یه پیتزا گرفته جلوم، گفتم من پیتزا سفارش ندادم
.
.
.
.
گفت مال همسایتونه، منتها رمز اینستاشو فراموش کرده، گفت قبل تحویل، نشون شما بدیم بفهمید ناهار چی می‌خوره
😂😜

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

ﺯﻥ: ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ﻭﺍسه ﺗﻮﻟﺪﺕ ﭼﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ

ﻣﺮﺩ: مرسی عزیزم ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﯽ ﺧﺮﯾﺪی؟
.
.
.
.
ﺯﻥ: ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﺑﺮﻡ ﺑﭙﻮﺷﻢ ﻭ ﺑﯿﺎﻡ
😂

♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦

تو چالش حاملگی شرکت میکنن و به ننشون میگن حامله ان تا عکس العملشو ببینن؟
.
.
.
.
.
تو خونه ی ما انقد خفقان هست که هنوز باید تظاهر کنیم که فکر میکنیم بچه هارو لک لکا میارن
😂😜