اگه لیاقتشو داشته باشیم

شاید شکلاتای تو قوطی ندونن که هرکدومشون به اندازه ی بقل دستیشون شیرینن
حتما به رنگای هم حسودیشون میشه و انقدر به تلخی نداشتشون فکر میکنن تا خستگی مهلت لذت بردن از شیرینیشونو بهشون نمیده
سازنده ی اون شکلاتا همشونو با یه فرمول درست کرده و از خوشمزگی همشون مطمئنه اما خودشون اینو نمیدونن
حتما خدا هم وقتی مارو واسه اخرین بار چک کرد و ریخت تو این قوطی میدونست به رنگای همدیگه حسودیمون میشه
میدونست هیچکدوممون از شیرینیه خودمون با خبر نمیشیم
اما نخواست که اینطور نباشه
نخواست مثل مادری که واسه هردو بچش یه نوع بستنی میگیره که بهم حسودی نکنن عمل کنه
میخواست فقط اونایی خسته نشن که لیاقت فهم شیرینیشونو دارن

سفیدا و مشکیا و زردایی که لیاقت خوش بودن با رنگ خودشونو دارن میدونن که هرکدومشون انقدر قشنگن که نیاز به نگاه کردن به رنگ دیگه ای رو ندارن
خدا هم میخواست بفهمیم چقدر هرکدوممون قشنگیم…
اگه لیاقتشو داشته باشیم

آوا كاخ ساز