دوستت دارم..چرایش پای تو،
ممکنش کردم،محالش پای تو
میگریزی از من و احساس من
دل شکستن هم ،گناهش پای تو
آمدی آتش زدی بر جان من
درد بی درمان گرفتن هم،دوایش پای تو
من اسیرم در میان آن دو چشم
قفل زندان را شکستن هم،سزایش پای تو
سوختم،آتش گرفتم زین سبب
آب بر آتش نهادن هم جزایش پای تو
پای رفتن هم ندارم من،از کوی دلت
پا نهادن بر دل مست و خرابم پای تو …
* ناشناس *
9 سال پیش
من اسیرم در میان آن دو چشم
قفل زندان را شکستن هم،سزایش پای تو
~~~~~~~~~~~~~~
یارو تو دماغشه
9 سال پیش
خیلی غشمنگ و عالو
هر چه میخواهد دل تنگت بگو