o*o*o*o*o*o*o*o صدیقه با درموندگی گفت هیچی به خدا! از حموم برمی گشتم. رفتم دم مغازه خروس فروشی ببینم واسه مرغ عشقها ارزن داره که نصرت کفتر باز جلومو گرفت و گفت که به اعظم ارزن میده تا واسم بیاره ابی با خشم غرید
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ چهارشنبه اخر ساله چی می شد به جای ترقه و رسم قدیم رو بریم مثلا اونی که عاشقته بیاد از پشت بام خونه تو ن یه روسری اویزون کنه لب پنجره ای که تو نشستی بلند بشی چند تا شکلات و اجیل و میوه همراه با عشقی بسیار بر گنج روسری گره بزنی و یواشکی با بوسه ای همراهش کنی او برایت چشمکی با حجب و حیا بزند و از ان لبخند های جذابش بر لبش بنشاند از همان هایی که دلت را هوایی می کند و تو پاسخش را با گونه های سرخ شده از حیا و سری پایین افتاده بدهی از همان هایی که دلش را هوایی می کنی باور کن زندگی در همان گذشته های بود که ما ارزوی سپری شدنش را داشتیم پس بی شک امروز هم همان اینده ایست که سالها انتظارش را می کشیدیم دلهاتون شاد و لب هاتون خندان ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
گرگ عاشق شده بود عاشق طعمه اش نزدیکش شد بوییدش بوسیدش و با دندان گلویش را درید افسوس ذات احساس نمی شناسد ♦♦---------------♦♦ گرگها این روزها دیگر شکار نمیروند بلکه دل به نی چوپان سپرده اند و گریه میکنند با گرگها گشتيم با ببرها خورديم، با شيرها نعره كشيديم و شب باكفتارها دربيابان خوابيديم ولي افسوس كه عاقبت، خود، شكار خرگوشها شديم ♦♦---------------♦♦ گرگــ ها را دوستـــــ دارم مرگــــ را می پذیرند امـــا تن به قلاده نمیدهند ♦♦---------------♦♦ شیرها ادعا میکنند سلطان جنگلند ببر را قوی ترین حیوان دنیا میدانند اما خنده ام میگیرد وقتی میبینم به دستور یک انســـان در سیرک بالا و پایین میپرند ولی گرگ رام نمیشد برای کسی عوض نمیشود و همه میدانند بازی کردن با گرگ حکمش مرگ است ♦♦---------------♦♦ گرگ با همنوعانش شکار میکند خو میگیرد ، زندگی میکند ولی چنان به آنان بی اعتماد است که شب هنگام خواب با یک چشم باز میخوابد شاید گرگ معنی رفاقت را خوب درک کرده است ♦♦---------------♦♦ به سلامتی گرگی که فهمید چوپان خواب است اما زوزه اش را کشید تا از پشت خنجر نزند ♦♦---------------♦♦ سگ نگاه خنده داری به گرگ کرد و گفت،،، آهویت را ربودم آیا باز هم میگویی گرگها برترند؟؟؟ تواگرعرضه داشتی آهویت را حفظ میکردی گرگ،لبخندی زدو گفت من ( خدای ) غرورم رقیب ببینم نمیجنگم پا روی عشقو احساسم میگذارم ومیدان راخالی میکنم آهویی که به سگ چشمک بزند لیاقت ندارد زیر سایه (( گرگ )) زندگی کند حقش آن است خوراک همان سگ شود oOoOoOoOoOoO
oOoOoOoOoOoO با دیپلم، با پول، با شوهر، با این چیزها آدم خوشبخت نمی شود. باید درد زندگی را تحمل کرد تا از دور خوشبختی به آدم چشمک بزند oOoOoOoOoOoO بزرگ علوی چشمهایش
یه آهنگ شاد و سره حال براتون گذاشتم کف و خون قاطی کنید بندری سره حال [audio mp3="/uploads/2016/12/khengoolesran_music_shad_bandari_9_dey_1395.mp3"][/audio] لینک دانلود مستقیم ◄ حجم سه و نیم مگا بایت چند روزه ، سره کوچتون یه لنگه پا ایستادُم مو بخاطرت همه هستیمه از دست دادُم مغازم تو کادوس چهار سوخته مو دیگه بیکاروم تا روزی که بیمه بم پولشه بده کللللییییی مکافات داروم آهاااااا ما شاااا الله 💃💃💃💃💃 عشق مو آتیشه مثه هوای داغه مرداد بسکه چشمکت زدُم یه چشمم از کار افتاد *vakh_vakh* *vakh_vakh* هلهههههه ما شا الله نبینم بی حال باشیدا ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ سیستم لیست موزیک دوباره فعال میشه تا وقتی نیت دارید دانلود کنید لیست رو نبندید که میره تا دوباره اهنگ بزاریم 💃😎😎💃💃
به همه خاطـره هایم گره ی کور زدم به یکی انگ و دگر وصله ی ناجور زدم تو شدی منکـر ما بودن ما اینهمه سال همه بر خیل خوش خاطرم هاشور زدم ازهمان دم که پرید عطر وجودت ز تنم مـُـردم و بـر بدنم یکـسـره کافــور زدم لب من نوش دگر جز لب تو نوش نکرد بوسه تنها به لب خمره ی انگور زدم خسته از آن همه روزِ پُرِ نیرنگ و ریا دل بریدم ز سحر بر شب بی نور زدم رگ خشکیده ی من تیزی تیغی نبرید من به آن تیغ تـبـر تیزی ساطــور زدم تو تنت را به تن گرم دگر دادی و من تن سردم به تن یـخ زده ی گـور زدم چشم بر من تو ببستی و منم بر دنیا باز از پیش خدا چشمکت از دور زدم ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ کامیار کریمی
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم