من توی مدرسه کامپیوترم از همه بهتره برای همین برای درس کامپیوتر خانوممون استراحت می کنه و من درس می دم
.
.
.
خب حالا یه روز که زنگ کامپیوتر بود قرار بود ورد رو درس بدم
اول از همه گفتم ورد با پاورپوینت فرق داره
بعدکاربرد هاشو گفتم تقریبا یک ربع داشتم توضیح می دادم که یه بچه های کلاس با صدای بلند گفت : مثل خود پاور پوینته
یعنی همه ی گفته هام رو به باد داد
.
.
.
.
«این نوسته واقعیت است»
یه روز رفته بودم پای تخته درس جواب بدن
وسط درس پرسیدن معلممون یه نفر در زد معلممون رفت بیرون با اون یه نفر صحبت کنه بعد یه نگاه کردم به بچه های کلاس دیده یه بچه های کلاس لقمه درآورده داره می خوره
به دوستم گفتم جواب این سوال چی میشه ؟
.
.
.
.
.
.
.
گفت معلومه که ضربه
.
.
.
.
.
گفتم می دونم جوابش چی میشه ؟
.
.
.
.
.
.
.
گفت ۵۰۰و خورده ای
.
.
.
.
گفتم خوب بقیش؟
.
.
.
.
گفت خیلی خری
در پکیج خاطره مدرسه (۲) پست های جالب تر و بیشتری وجود دارد
7 سال پیش
7 سال پیش
ب شدت با نظرت موافقم
7 سال پیش
ممنون زینب فاز شیرینی دارند خاطراتت ؛ ازینکه اینجا رو قابل دونستی و خاطراتت رو میزاری دمت گرم
7 سال پیش
خاطره تو فازت مث فاز ما بوده ؛ همیشه به خنده و شادی بودی
چیزیت شده ؟؟
اتفاقی افتاده ؟؟
7 سال پیش
اگه واقعا منم تو اون صحنه میبودم شاید غش میکردم از خنده زینب جون هم شایم خیلی خندیده باشن اون موقع
من که به یه چیز خیلی عادی هم خندم بند نمیشه
7 سال پیش
خیییییلی مسخره بود
7 سال پیش
من نمیفهمم این حرف ها و رفتار ها رو
واقعن یکم باز تر فکر کنید
اینجوری فکر نکنید که برای شما مسخره بود ؛ جالب و خنده دار و هیجانی نبود
واقعن یکم باز تر فکر کنید
فکر کنید یک نفر وقت گذاشته ؛ وقت صرف کرده ؛ تلاش کرده برای اینکه بتونه انرژیه خوبی رو بهتون برسونه
و هیچ وظیفه ایی هم در قبالتون نداشته
یکم خوبه به چشم دل ببینید تلاش بقیه و مواظب حرف هاتون باشید
7 سال پیش
خب بعضی خاطره ها همون موقع که اتفاق میوفته اونجا خیلی خنده دار استش. بعدش وقتی برا کسی تعریفش کنی اونقد خنده دار معلون نمیشه به خاطره جون هم همین طور
هر چه میخواهد دل تنگت بگو