user_send_photo_psot

^^^^^*^^^^^

قدیم ها اگر عاشق می شدی و دلت هوای دیدن داشت، تلگرام که نبود بروی عکس های پروفایلش را ببینی

اینستاگرام نبود که عکس های سلفی در رنگ بندی های مختلف و عکس های دسته جمعی و سفر و مهمانی رفتن هایش را بشود ببینی
ما که توی کافه و سینما قرار نمی گذاشتیم
قرارمان این بود که فلان ساعت توی صف نانوایی با هم باشیم
یکی توی مردانه بایستد و دیگری زنانه شاید شانس یاری کند و همزمان نوبتمان شد و پیش چشم شاطر، جلوی دخل، چند ثانیه ای کنار هم بایستیم. همین

تلفن های خانه که سایلنت نمی شدند
قرارمان این بود که فلان ساعت که همه خواب هستند یواشکی طوری که کسی نفهمد گوشی دستش باشد و آن یکی دستش روی قطع کن و به محض اینکه زنگ زدی، زنگ نخورده دستش را بردارد، مبادا کسی بو ببرد

تو آرام بگویی: دوستت دارم
و او آرام تر بگوید: منم همینطور
و بعد در سکوت، صدای نفس های همدیگر را بشنوید

ما شاید آخرین نسلی بودیم که کمتر می دید و بیشتر تخیل می کرد. نسلی که صدا و لبخند را به تیپ و هیکل ترجیح می داد

آخرین نسلی که زود دل می بست و دیر دل می کند.

^^^^^*^^^^^