ساقی بنور باده بر افروز جام ما
مطرب،بگو که کار جهان شد به کام ما
میدهد صبح و کله بست سحاب
الصبوح الصبوح یا صحاب
میچکد ژاله بر رخ لاله
المدام المدام یا احباب
ای نسیم سحر آرا مگر یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیّار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمندر پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
سال نو مبارک
هر چه میخواهد دل تنگت بگو