در قیامت عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش،جوابش را نمی پرداختند
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هر شب نماز
پس چه شد اینک ثواب آنهمه راز و نیاز
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات
تا شود اینگونه حالت،این جهنم خانه ات
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی
ظلم باشد زان بسوزم،ای خدا کن رحمتی
آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت بر او
طفلکی هفتاد سال،جمع کرده بودش آبرو
5 سال پیش
👏عالی
5 سال پیش
ممنون
5 سال پیش
👏عالی
یا خدا دیگه با غیبت چه جوری میشه احوالاتمون
5 سال پیش
عالی بود 👏👏❤
5 سال پیش
عاشقانه هایم همه را به زانو درآورده است تو با دوستت دارم های چه کسی هنوز ایستاده ای
هر چه میخواهد دل تنگت بگو