پدرم ميگفت
به ديوار تكيه كن
ولى به زنها ، نه
كه ديوار اگر پشتت را خالى كرد
سنگ است و گچ نهايت سرت ميشكند
ولى اگر زنى رهايت كرد
دلت ميشكند
روح و تمام زندگيت ميشكند

و مردی كه بشكند
سنگ ميشود
سرد و سخت
كه نه ميخندد و نه ميگريد
و اين يعنى فاجعه
فاجعه مردیست كه از دلداده گى ترسيده