*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
بابا لنگ دراز عزیز، شما یک دختر بچه مامانی نداشتید
که او را در کودکی از گهواره اش دزدیده باشند؟
شاید آن دختر من باشم
اگر ما شخصیت های یک رمان بودیم
شاید گره گشایی آخر رمان کشف همین قضیه بود
واقعا خیلی عجیب است آدم نداند کیست یک جورایی هیجان انگیز و رمانتیک است

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
خوشی های بزرگ زیاد مهم نیست، مهم این است که آدم بتواند با چیزهای کوچک خیلی خوش باشد
باباجون من رمز واقعی خوشبختی را کشف کردم و آن این است که باید برای حال زندگی کرد و اصلا نباید افسوس گذشته را خورد یا چشم به آینده داشت بلکه باید از همین لحظه بهترین استفاده را برد
من میخواهم بعد از این، زندگی فشرده بکنم و هر ثانیه از زندگی ام را خوش باشم
می خواهم وقتی که خوش هستم
بدانم که خوش هستم

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

کتاب بابا لنگ دراز اثر جین وبستر