*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

زنگ را که زدند همه جمع شدیم داخل حیاط
مدیر به اتفاق معاون به سخنرانی پرداخت و اطلاعیه‌ای جدید را از طرف اداره رونمایی کرد
یک سری از بچه‌ها که ذوق تعطیلی را داشتند را کنار بگذاریم دلتنگ شدن بعد آن روز هنوز در سینه‌ام میجوشد

بعد از تعطیلی‌های پی‌ در پی که حتی نشد درست از مدرسه و بچه‌ها خداحافظی کنیم همه‌مان را داخل یک موبایل که یک درصد کلاس هم نمی‌شود جمع کردند… و شد کلاس مجازی
ولی هیچ چیز ارزشش به شوخی‌ها و شیطنت‌‌ بچه‌ها در کلاس نمی‌رسد
برای آنان که سال آخرشان بود غبطه خوردم
خداکند شرش به زودی زود کم شود
مشتاق رفتنتیم کرونا‌جان
🙂