0
نام: انسان
نام خانوادگی:آدمی زاد
نام پدر:آدم
نام مادر:حوا
لقب:اشرف مخلوقات
نژاد:خاکی
صادره:دنیا
مقصد:آخرت
ساکن: کهکشان راه شیری،منظومه شمسی،زمین
منزل:استیجاری
ساعت حرکت پرواز: هروقت خداوند صلاح بداند
مکان :بهشت اگه نشد جهنم
وسایل مورد نیاز
*دومتر پارچه (کفن)
*عمل نیک
*انجام واجبات
*امربه معروف و نهی از منکر
*دعای والدین و مومنین
*نماز اول وقت
*ولایت ائمه اطهار
از آوردن بار اضافه از قبیل:حق الناس،غیبت وتهمت وغیره خودداری نمایید
جهت یادگاری قبل از پرواز از اموال خود بین فرزندانتان به عدالت تقسیم کنید
برای کسب اطلاعات بیشتر به قرآن و سنت پیامبر (ص) مراجعه نمایید
با شماره های زیر تماس حاصل نمایید
سوره بقره آیه۱۸۶
سوره نساء آیه ۴۵
سوره توبه آیه ۹،۱۲
سوره اعراب ۵۵
سرپرست کاروان: حضرت عزرائیل
تهیه و تنظیم:سرنوشت الهی
❤
هنر اول : موسیقے
هنر دوم : مجسمہ سازے
هنر سوم : نقاشے
هنرچهارم : ادبیات
هنر پنجم : معمارے
هنر ششم : رقص
هنر هفتم : سینما
تا هفتادَم بِشمُریم باز دِل شکستن هنر نیســ
♥
(:
هـــمــه زن هــا
می توانند یک همسر واقعی باشند
می توانند یک مادر مورد اعتماد باشند
اگر مـَــــرد زندگیشان به اندازه کافی، مـــَـــرد بـاشد
ŋ….ﾑ
عشق بوسه ای وسط پیشونی
یه زخمی که تا همیشه میمونی
به جونه خودت درده بی درمونی
..
..
عشق یه غم قشنگ پر طرفداری
حیفه تو فقط که مردم آزاری
میایو میری چه بیکاری
بیایید گاهی بی تفاوت نباشیم
مثلا وقتی که صدایت میزند و میگویند عزیزم ، عشقم ؟! جواب
“بله”
ندهیم یک
“جانَم”
که این حرف ها را ندارد
مثلا اگر چند روزی میشود که نیستید و طرف ازتون خبری نداره انتظار آمدنتان را کشیده و کُلی پیام بهتون داده شما نیا و نگو
“بله کار داشتی ؟”
باور کنید طرف مقابلتان با بی تفاوتی میشکند کاری نکنید که او هم دیگر نسبت به شما بی تفاوت شود تازه آن زمان خیلیا از تمام شدن و سرد شدن رابطه طلب هم دارن ، به دنبالِ مقصر میگردند خودشان را که فرشته میدانند هرگز نمیگویند اشتباه از ما بوده ، همه چیز را به گردن طرف مقابل می اندازند
دیوانه ای در شهر بود
میگفتن از رفتن عشقش دیوانه شده است
روزی دیوانه از کنار جمعی میگذشت
بزرگان جمع به تمسخر به دیوانه گفت: هوی دیوانه
میتوانی برای ما شعری بخوانی که ﺩﻩ ﺗﺎ ﮐﻠﻤﻪ ” ﺩﻝ ” ﺩﺍﺧﻠﺶ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﻫﺮﮐﺪﻭﻡ ﻣﻌﺎﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟
دیوانه گفت: بله میتوانم
ﺩﻟﺒرﯼ ﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺩﻝ ﺍﺯ ﮐﻔﻢ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻫﺮﭼﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ , ﺳﻨﮕﺪﻝ ﻧﺸﻨﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﺍﯼ ﺩﻟﺮﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮ ﺯ ﺩﻝ ﺑﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ؟
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
چرا همه چی را برعکس نکنیم؟
.
.
.
میخواست خودش نرود
غمهایت را برعکس تعریف کن
این طوری لذت دارد
وقتی آدم نمی‌نویسد
یا پر از حرف است
یا چیزی برای گفتن ندارد
پر از حرفم
اما
چیزی برای گفتن
ندارم
مریم ملک دار
