باب اسفنجی و پاتریک در حال ترسوندن
اهالی بیکینی باتــــن
.
.
.
.
باب اسفنجـی : هوهـو من یه روحم
👻😂
پاتریک: من نمیدونم چیم همه بترسین
:|😂
باب اسفنجی و پاتریک در حال ترسوندن
اهالی بیکینی باتــــن
.
.
.
.
باب اسفنجـی : هوهـو من یه روحم
👻😂
پاتریک: من نمیدونم چیم همه بترسین
:|😂
تویِ تاریکیِ اتاق دراز بکش
هنذفری بذار تویِ گوشت و به یک موسیقی آروم گوش کن و تمام این روزهای تلخ و شیرینی که گذشت رو از مقابل چشمات عبور بده تا وقتی چشماتو باز کردی راحت تر نفس بکشی
این فرصت رو از دست نده
میدونی چیه رفیق؟
گذشته تموم شده
اگه ازش رد نشی
اون از تو رد میشه
و تمومِ راه رو بند میاره
علی سلطانی
زندگی یعنی خستگی
یعنی جنگی که هر روز تکرار میشود
و در اِزای شادی اش که لحظه ای کوتاه نیست
باید بهای سنگینی بدهی
تابستان از راه رسیده است
رفیق اصلا فکر خوبی نیست که بنشینی گوشه ای و به روزهای گذشته و تابستان پارسال و آدم یا آدم هایی که دیگر با تو نیستند فکر کنی
یا بگویی اگر فلانی بود یا فلانی میماند این تابستان خیلی خوش میگذشت
تو دوستانی داری که پایه ی دیوانه بازی هایت هستند…پایه ی شبگردی ها و سینما رفتن هایت
پایه ی پیاده روی کردن های بی هدف و یخمک خوردن در خیابان
تو خودت را داری و میتوانی بی وقفه لذت ببری از زندگی
خوشحال بودنت را
وابسته ندان به افرادی که نیستند
از بودن با آدم هایی که هستند و تو را دوست دارند لذت ببر.
تابستان ،فصل شل و ول بودن است
وا بده از غم و غصه هایت
خورشید آنقدر رقصیده که داغ کرده! تو چرا نشسته ای؟!؟
شاید این تابستان ، فصل بازگشت به روزهای خوبت باشد
شـــآد بــآشـــیـــد
گنجیشک کوچــــــــولــو از پشت شیــــــشه گفت : من همیشـــــه باهات میمونــــــــم
و گنجیشک تووی اتاق فقـــــط نگاش کـــــــرد
گنجیشک کوچـــــــولو گفت من واقـــــعا عاشقــــــــتم
امـــا گنجیشک تووی اتاق بـــــاز هـــــم نگاش کــــــرد
امـــــروز دیــدم گنجیشک کوچـــــــــولو پشت شیــــــشه ی اتاقـــــــم یخ زده
اون هیچ وقت نفــــــهمید
گنجیشک تووی اتاقـــــــــم
چــــــــــوبی بـــــــود
حکایت بعضی از ماهاست: خودمونــــــــــو نابـــــــــود می کنیم
واســـــــــه آدمای چوبی
کسایی که نــه میـــبیننمون
نـه صدامونو میـــــــشنون افسوس
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی
از جمله دوستان بد و ناپایدار
برخی نادوست، و برخی دوستدار
که دستکم یکی در میانشان
بیتردید مورد اعتمادت باشد
و چون زندگی بدین گونه است
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد
که دستکم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد
تا که زیاده به خودت غرّه نشوی
آرزو
و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی
نه خیلی غیرضروری
تا در لحظات سخت
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد
همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند
چون این کارِ سادهای است
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند
و با کاربردِ درست صبوریات برای دیگران نمونه شوی
و امیدوام اگر جوان هستی
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
و اگر رسیدهای، به جواننمائی اصرار نورزی
و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی
چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد
و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند
امیدوارم به پرندهای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد
چرا که به این طریق
احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان
امیدوارم که دانهای هم بر خاک بفشانی
هرچند خُرد بوده باشد
و با روئیدنش همراه شوی
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.
بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی
زیرا در عمل به آن نیازمندی
و برای اینکه سالی یک بار
پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است
و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی
و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی
که اگر فردا خسته باشید، یا پسفردا شادمان باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید
اگر همهی اینها که گفتم فراهم شد
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم
❤